حسن صلح جو،دشمن درجه یک ایران،داریوش مهرجویی و سینمای ایران!

حسن صلح جو شاید ناخواسته،اما منافقانه بر طبل تهی تفرقه کوبیده تا این وحدتی که بعد از مدت ها و به خاطر قتل ناجوانمردانه داریوش مهرجویی بین سینماگران به وجود آمده را بشکند.

حسن صلح جو،دشمن درجه یک ایران،داریوش مهرجویی و سینمای ایران!|سیدرضا اورنگ|سرزمین هنر|سینما

حسن صلح جو را از زمانی که در روزنامه آریا برای مدت کوتاهی همکار بودیم می شناسم.او در صفحه اقتصاد و من صفحه فرهنگی مشغول به کار بودم.

گاهی فرصت می شد درباره سینما و ادبیات با هم صحبت کنیم.کتاب شعری را که منتشر و به من هدیه داده بود را هنوز دارم.

صلح جو را نمی توان آدم بی سوادی در عرصه سینما دانست،برعکس خیلی هم سواد سینمایی دارد،اما یک چیز کم دارد:عرق و عشق.

حدود سه دهه است که در عرصه رسانه،به خصوص هنر و به ویژه سینما فعالیت دارم.در این ایام طولانی با بسیاری از هنرمندان،ادبا و سینماگران در رسانه یا ساخت برنامه های مستند صحبت کرده ام.

گاهی با من درددل می کردند و حرف هایی را که دوست نداشتند منتشر شود با من می زدند که از نظر خبرنگاران همه تیترخور بودند و انتشارش کلی سر و صدا کرده و بر شهرت آدم می افزود،اما همچنان اسرارشان را محفوظ داشته ام،حتی اکنون که برخی از آنان در جمع ما نیستند.

شرافت انسانی و تعهد حرفه ای و اخلاقی به من روزنامه نگار اجازه نداد تا دیگران را نردبان ترقی خود قرار دهم.هرگز کسی نتوانست مرا مجبور کند که له یا علیه کسی بنویسم،زیرا از روز اول استقلال فکری و رسانه ای داشته و پیش و بیش از همه به وجدان خودم تعهد دارم.

حتی یک نفر را پیدا نمی کنید من اسرار وی را که در صحبت های خصوصی مطرح شده بود را رسانه ای کنم.هیچ گاه در خدمت حکومتی نبوده و تحت تاثیر بیگانگان نیز قرار نگرفتم،حتی با وجود تهدیدها و تمهیدها.

مانند من کم نبودند و نیستند که اخلاق حرفه ای را رعایت کرده و می کنند.متاسفانه افراد زیادی نیز هستند که در کار رسانه و سینما،هدف برای شان وسیله را توجیه می کند!این عده برای رسیدن به منافع شخصی و شهرت کاذب دست به هر کاری زده و می زنند،حتی اگر کشف اسرار خانوادگی باشد.

حسن صلح جو تا آنجایی که اطلاع داشتم،فردی هوچیگر نبود و پایبندهای اخلاقی نیز داشت،اینکه یکباره مانند بعضی دیگر تغییر موضع داده و اخلاق حرفه ای و شرافت انسانی را زیر پا نهاده برایم قابل فهم هست،اما هضم نشدنی،نه.

کلا نمی توانم افرادی را درک کنم که به خاطر منافع مالی و شهرت طلبی،دست به هر کاری بزنند،حتی آبروریزی و ایجاد تفرقه بین مردم و هنرمندان.

قتل فجیع و غیرانسانی داریوش مهرجویی و همسرش،جامعه را در بهت فرو برد و خشم همگان را برانگیخت.

مدت ها بود شاهد این نبودیم،همه جامعه هنری، رسانه ای و مردم با تفکرات مختلف و حتی در تضاد با هم،درباره یک واقعه،این گونه اتفاق نظر داشته باشند.

خبر این جنایت هول انگیز دل پیر و جوان را به درد آورد و چشمان هنر را اشکبار.جامعه نمی تواند نسبت به چنین فجایعی موضع انفعالی بگیرد.

مانند همیشه نیز کسانی هستند و بودند که از چنین اتفاقات ناگواری به نفع خود بهره برداری کرده و خویش را به زور به آنان بچسبانند.این کار بسیار زشتی است،اما زشت ترین و غیرقابل قبول ترین عمل را حسن صلح جو با انتخاب عمدی بخشی از مستند تکمیل نشده اش و پخش آن از طریق رسانه بی.بی.سی که اختلاف انگیزی اش شهره عام و خاص است،چیزی از جنایت کم نداشت،انجام داد.قاتلان جسم مهرجویی را کشتند و حسن صلح جو روح او را زخم زد.

آنانی که از دور و نزدیک دستی بر آتش دارند،به آسانی متوجه می شوند که این صحنه فی البداهه نیست و برنامه ریزی شده توسط کارگردان است.این از قاب دوربین،حالت ها و گفت وگوی مهرجویی و همسرش کاملا مشخص است.

آیا حسن صلح جو به عنوان یک مستندساز متعهد به سینما و مردم،از لحاظ قانونی حق پخش آن را داشت؟آیا این فیلم کامل بود و آماده پخش که زنده یاد داریوش مهرجویی و همسرش آن را تایید کرده باشند؟!

خود صلح جو و همه مستندسازان می دانند که در مستندهای پرتره باید تایید نهایی را از سوژه مورد نظر بگیرند،بهتر این است که کتبی باشد.

آیا این فیمساز تایید کتبی مرحوم مهرجویی و همسرش را دارد که به وی اجازه پخش داده باشند؟اگر دارد مانند این تکه فیلم گزینش شده منتشر کند تا بدانیم حرفه ای عمل کرده است،هرچند که نباید در این برهه آن را پخش می کرد.

فیلمی مربوط به سال ۱۳۵۷ وجود دارد که مهرجویی در مصاحبه ای با تلویزیون سوئیس،انقلاب اسلامی و شئونات آن را تایید می کند.پخش آن در این مقطع زمانی نیز کاری نادرست و غیراخلاقی است.

شخصا فکر می کنم حسن صلح جو که با اصول حرفه ای آشناست،خودش روا نمی داشته در این مقطع،آن هم بی مجوز این تکه فیلم پخش شود،اما روسایش و حفظ موقعیت شغلی در بی.بی.سی او را وادار به این کار کرده.

پخش چنین فیلمی،در این زمان که همه یک صدا قتل مهرجویی و همسرش را تقبیح کرده و جزای سخت قاتلان را طلب می کنند.تنها به خاطر ایجاد تفرقه بین سینماگران و مردم بوده است.

این سیاست کهنه انگلیس و شعار همیشه گی اش است که تفرقه بینداز و حکومت کن!

حسن صلح جو شاید ناخواسته،اما منافقانه بر طبل تهی تفرقه کوبیده تا این وحدتی که بعد از مدت ها و به خاطر قتل ناجوانمردانه داریوش مهرجویی بین سینماگران به وجود آمده را بشکند.

دوست ندارم،اما مجبورم بگویم: حسن صلح جو،دشمن درجه یک ایران،داریوش مهرجویی و سینمای ایران است!

 

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

+ 45 = 50