شرافت رقاصان کاباره،رذالت ریاکاران بیکاره! 

متاسفانه امروز عده ای خود را سینماگر و بازیگر دانسته و خویش را طرفدار سینمای پیش از انقلاب می دانند،اما اغلب آنان از سینمای پیش از انقلاب فقط ترقص رقاصان و عرق خوری عرق خوران را دیده و به یاد می آورند.فکر می کنند فیلم های فارسی،یعنی این!

شرافت رقاصان کاباره،رذالت ریاکاران بیکاره!|سیدرضا اورنگ|سرزمین هنر|سینما

ریاکاران در تمام جهان از منفورترین افراد محسوب شده و می شوند.این گروه نان خویش را از مزبله رذالت و آب شان را از لجنزار خیانت به دست می آورند.

شاید برخی رقاصان کاباره و روسپیان خیابانی را لعن کرده و نجس بخوانند،اما این چنین نبوده و نخواهد بود.آنان که بوی تعفن و نجاست شان دنیا را برداشته،ریاکاران بیکاره هستند که مدام از کثافت ارتزاق کرده و ادامه حیات می دهند.

عده ای ناآگاه،بازیگران پیش از انقلاب،به ویژه آنانی که برای کسب لقمه ای نان روی سن کاباره ها و مقابل دوربین رقاصی می کردند را تکفیر کرده و سنگ طعنه به سوی شان پرتاب می کردند،اما در اشتباه بوده و هستند.
بسیاری از آنان که مجبور به این کار بودند،بعد از پایین آمدن از روی صحنه،به فرد دیگری تبدیل می شدند.هم معرفت داشتند و هم با ادب بودند.

متاسفانه امروز عده ای خود را سینماگر و بازیگر دانسته و خویش را طرفدار سینمای پیش از انقلاب می دانند،اما اغلب آنان از سینمای پیش از انقلاب فقط ترقص رقاصان و عرق خوری عرق خوران را دیده و به یاد می آورند.فکر می کنند فیلم های فارسی،یعنی این!

برای همین به جای اینکه صحنه های اصلی و مهم فیلم را در خاطر داشته باشند،صحنه های کاباره و کافه را به یاد می آورند.اکنون همه آنان به کهنسالی رسیده اند،اما تفکرشان فرق نکرده.هرگاه می خواهند از سینمای قدیم حرف بزنند،فقط از کافه و کاباره و زنان خیابانی خاطره گویی می کنند!

آنان نمی دانند که چه فرهیختگان کاربلد و با ادب در آن سینما فعال بودند.برای همین هیچ گاه از آنان یاد نمی کنند،چون اذهان منحرفی داشتند و دارند.
شخصا از بسیاری هنرمندان عرصه سینمای پیش از انقلاب،از تهیه کننده و کارگردان گرفته تا بازیگر،نه بی ادبی شنیدم و نه هتاکی دیدم.
کدامیک از شما از بیک ایمانوردی،ناصر ملک مطیعی،محمدعلی فردین،فروزان،پوری بنایی و…در زندگی عادی بی حرمتی و بی ادبی دیده یا شنیده اید؟

آخرین هنرمند قبل از انقلاب را که پیش از وفاتش دیدم،زنده یاد بهمن مفید بود. مردی مودب و خوش صدا که بسیار پخته صحبت می کرد.هنرمندی که دانش تئاتری و سینمایی بالایی داشت،اما کمتر کسی می دانست.چند دقیقه ای در دفتر روزنامه با او همکلام بودم و افتخار می کنم به این همکلامی.

تصویری که من از مرحوم بهمن مفید به یاد دارم،سیمای مردی با ادب و فرهیخته است،اما وقتی پای صحبت بی سوادان سینمای ایران که متاسفانه طیف گسترده ای را تشکیل می دهند،(از تهیه کننده گرفته تا کارگردان و بازیگر) فقط از صحنه های عرق خوری و عربده کشی که این بازیگر مودب در آن بازی کرده با آب و تاب صحبت می کنند.
به یاد ندارم یکی از این افراد از توانایی های هنری او در عرصه تئاتر و سینما گفته یا بگوید.

امروز بعضی از این افراد در فضای مجازی و کذایی برای خود گروه های تلگرامی و واتساپی راه انداخته و حسابی جولان می دهند!عده ای فرهیخته و کاربلد عرصه رسانه و سینما را نیز در این گروه ها وارد کرده اند تا خود را معتبر نشان دهند!
وقتی آدم نام برخی از اعضای گروه را می بیند،متوجه می شود از دست اندرکاران سینما و هنر هستند.اول قند در دل آدم آب می شود که چه افرادی در این گروه ها عضو هستند.بعد منتظر می شوی که آنان از سینما و هنر بگویند و با هم تشریک مساعی داشته باشند،اما به غیر از تنی چند فرهیخته و دلسوخته عرصه هنر و سینما که مطالب سودمندی گذاشته یا خاطره جذابی تعریف می کنند،بقیه همان حال و هوای کاباره و کافه را دارند.
خودشان توانایی هیچ کاری را ندارند،اما به زمین و زمان می تازند.

عده ای از آنان را دیده ام که چطور مقابل یک مدیر رده پایین سینما یا تلویزیون،چگونه تا کمر خم شده و مجیزگویی می کنند تا کارشان پیش رود،اما همین افراد در گروه های کذایی،طوری وانمود می کنند که انگار همیشه تیغ نفرت شان سینه مدیران را زخم می زند!این نامش ریاکاری محض است و هیچ توجیهی نداشته و ندارد.

متاسفانه تعداد معدودی نیز در برخی ارگان ها پست و مقام داشتند.آنجا که بودند مدام تسبیح در دست داشتند و به غیرخودی ها می تاختند و سینماگران پیش از انقلاب را کافر می پنداشتند،اما در فضای مجازی پست های آنچنانی گذاشته و خود را به قالبی دیگر در می آورند.

جالب اینکه این ریاکاران عشق کاباره،مطالب فرهیختگان را برنمی تابند،زیرا نه درک آن را دارند و نه دوست دارند فضای دودآلود کاباره ای شان با عطر دانش و هنر معطر شود.

مرد باید مرد باشد و زن نیز زن .اگر توانا باشند و کاربلد،احتیاجی به ریاکاری ندارند.هرکس آزاد است راه خود را انتخاب کرده و ادامه دهد و ثابت قدم باشد.
وقتی آدم در فضای این گروه های کذایی حضور پیدا می کند تازه متوجه می شود سینمای ایران چرا به این حال و روز افتاده است!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

− 1 = 1