حافظ شیرازی؛عارفی لسان الغیب یا رندی قلاش؟!

ممکن است فردی با شخصیت حافظ و عقایدش مشکل داشته باشد،اما چون نمی تواند این هنر و قدرت را منکر شود،اشعار او را طبق سلیقه و ذوق خودش تفسیر می کند.

حافظ شیرازی؛عارفی لسان الغیب یا رندی قلاش؟!|سیدرضا اورنگ|سرزمین هنر|ادبیات

زنده یاد استاد علی شیخ الاسلامی که در کلاس های حافظ ۱ و حافظ دو،افتخار شاگردی ایشان را داشتم،یک روز در میانه درس گفت:

در یکی از کلاس های دانشگاه تهران،شعری از حافظ را خواندم و داشتم آن را تفسیر می کردم.در حین درس کمی دچار احساسات شده و گفتم:هرکس که بگوید این غزل حافظ عرفانی نیست،بی سواد و چه و چه است.

چند روز بعد یکی از دانشجویانم به من گفت، استاد همان ساعتی که شما آن غزل حافظ را خواندید و گفتید هرکس که این شعر حافظ را عرفانی نداند،فلان و بهمان است!در کلاس بغل دستی که یکی از دوستانم در آن کلاس حاضر بود،استادش می گفته که هر کس این غزل حافظ را عرفانی بداند،فلان است و فلان است و فلان!

این قضیه نشان می دهد که حافظ شیرازی چقدر در کار خود مسلط و شاعری بی همتا بوده است.وقتی استاد،علاقه مند به ادبیات یا هرکس دیگری بیتی یا غزلی را از حافظ می خواند،برداشت خودش را از آن دارد که ممکن است این برداشت ها در تضاد با هم باشد،مانند دو استاد ذکر شده که درباره یک غزل حافظ ،نظرات صددرصد مخالف داشتند.

موضاعات فنی تایید شده و جا افتاده را کسی نمی تواند با سلیقه خود تغییر دهد.مثلا کدام ریاضیدانی می تواند بگوید که در سلیقه من،دو دوتا چهارتا نمی شود؟اما در هنر و بخصوص داستان و شعر،چون با ذوق و احساس مردم سر و کار دارند،برداشت ها متفاوت است.

این قدرت شعر حافظ است که باعث این برداشت های گاه متضاد می شود،نه ضعف آن.بیشتر غزل ها و ابیات او، آن قدر قوی و تاثیرگذار هستند که کمتر کسی می تواند بی تفاوت از کنار آنها بگذرد.

ممکن است فردی با شخصیت حافظ و عقایدش مشکل داشته باشد،اما چون نمی تواند این هنر و قدرت را منکر شود،اشعار او را طبق سلیقه و ذوق خودش تفسیر می کند.

ابیات مختلفی در غزبیات حافظ بوده که استادان نسبت به آن نظرات مخالفی داشته اند،در بسیاری دیگر نیز تفاهم داشته و دارند.

چون حافظ در شعر خود کمتر به طور مستقیم به موضوع یا شخصی اشاره می کند و ایهام و تشبیه زیاد دارد،بنابراین بیشتر ابیات و غزلیات او قابل تفسیر هستند.

مثلا عارف یا عارفانی و حتی روحانیانی را داشته ایم که در قنوت خود ابیاتی از شعر حافظ را می خواندند.

در نمازم خَمِ ابرویِ تو با یاد آمد

حالتی رفت که مِحْراب به فریاد آمد

یکی از مدرسانم می گفت:ملا حسینقلی همدانی از علما و عارفان معروف،همواره این بیت از حافظ را در قنوت خویش می خواند.

این یک نگاه بارز و مهم به بعد عرفانی اشعار حافظ است که انکار ناکردنی است.

چه بپسندیم و چه نپسندیم،در برخی از مجالس لهو و لعب هم اشعار حافظ و از جمله همین بیت را خوانده و می خوانند.

این دو دیدگاه در تعارض کامل هستند،اما نشان از تاثیرگذاری حافظ و اشعارش در تمامی شئون جامعه دارد،چه ایران و چه خارج.

دوستی داشتم که از لحاظ سنی بسیار از من بزرگ تر بود،اما شخصی جذاب و خوش صحبت بود.وی از اولین خلبانان ایران بود که بعد از شروع جنگ جهانی دوم،پهلوی اول نیروی هوایی را تعطیل و کلا خلبانان را در آن زمان مرخص کرد.

وی بعدها به استخدام شهرداری درآمد.پیش از بازنشستگی شهردار یکی از مناطق شهرداری جنوب تهران بود.خاطرات جالبی از وقایع و آدم های آن روزگار داشت.

یک بار تعریف کرد.در یکی از محله ها فرد دائم الخمری زندگی می کرد که معروف خاص و عام بود.برخی به او کمک اندکی می کردند تا زنده بماند.

روزی به ما خبر دادند وی در خانه اش درگذشته است.همراه ماموران کلانتری وارد خانه اش شدیم،خانه که نمی شود گفت،بیغوله ای.

جنازه گوشه اتاق افتاده بود.ناگهان چشمم به بیتی از حافظ افتاد که بالای سرش روی دیوار نوشته شده بود:

نصیبِ ماست بهشت ای خداشناس برو

که مُستَحَقِّ کرامت گناهکارانند

ببینید اشعار حافظ چقدر قوی،جذاب و تاثیرگذار است که یک نگاه کاملا عارفانه و یک دیدگاه صددرصد قلاش مآبانه نسبت به ابیات و غزل هایش وجود دارد.

درباره اشعار دیگر شاعران،به ویژه مولوی نیزچنین برداشت های متفاوتی وجود دارد،اما در غزل های حافظ این تضاد برداشت ها از گونه ای دیگر است.

ماهیت هنر و ادبیات اصیل این است که در بین مخاطبان برداشت های متفاوت ایجاد کند.زیرا انسان ها دارای سلایق مختلف هستند،از غذا گرفته تا شعر و سینما.

بزرگ ترین هنر یک هنرمند و ادیب،این است که سلایق مختلف به آثار او علاقه نشان داده و نسبت به آن برداشت های متفاوت داشته باشند.

هزاران بیت شعر،صدها تابلوی نقاشی،فیلم،تئاتر،موسیقی و…توسط بسیاری خلق شده اند،اما کسی نسبت به آنها واکنشی نشان نداده است،چه رسد به اینکه از آن برداشت های مختلف داشته باشند.

هنوز هم بین استادان ادبیات و حتی مردم عادی این بحث وجود دارد که حافظ عارفی لسان الغیب بود یا رندی قلاش؟!

 

 

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

− 6 = 3