ملت ایران و افغانستان از یک سرچشمه اند

چندی است که انگلیسی های خبیث دوباره در آتش تفرقه دمیده و سعی دارند با تحریک مردم ایران و افغانستان،آنان را دست به شمشیر کرده تا به سر و سینه هم زخم بزنند.

ملت ایران و افغانستان از یک سرچشمه اند|سیدرضا اورنگ|سرزمین هنر|فرهنگی

ایران بزرگ در گذشته،ملیت های مهمی را در خود جای داده بود که بی شک یکی از ملت های هم ریشه با ایرانیان افغانستانی ها بوده و هستند.

قدرت های شیطانی مانند بریتانیا برای محکم کردن پایه های خود در منطقه، مدام در آتش تفرقه و جدایی دمیدند تا کشورهای متحد را چند پارچه کنند،در انفکاک سرزمین ها موفق بودند،اما نتوانسته و نمی توانند ملت هایی که دارای یک ریشه و فرهنگ مشترک هستند را با یکدیگر بیگانه کنند.

افغانستان با تمهیدها و حیله های زشت انگلیس از بدنه ایران جدا شد تا به زعم خودشان تهدیدی برای ایران بزرگ به وجود آورند،اما فرهنگ و زبان مشترک تغییری نکرد و نخواهد کرد.

ملت ایران و افغانستان از یک سرچشمه اند و هرگز نمی توان آنها را مقابل یکدیگر قرار داد.ایرانیان همراه با مردم افغانستان در خاک این کشور با متجاوزان شرقی و غربی جنگیدند و برای هدفی مشترک در کنار آنان شهید شده و در محدوده ایران بزرگ دفن شدند.

مزار یکی از شهدای ایرانی در خاک افغانستان به مکانی مقدس تبدیل شده که مردم آن مقبره را زیارت می کنند.

افغانستانی ها نیز هنگام تجاوز صدام تکریتی به خاک ایران،کنار برادران خود شجاعانه جنگیدند و به شهادت رسیدند.

مزار یکی از شهدای ایرانی در خاک افغانستان به مکانی مقدس تبدیل شده که مردم آن مقبره را زیارت می کنند.

علما،ادبا و شاعران بزرگی از جمله ناصرخسرو و صدها نفر دیگر در خاک ایران بزرگ که اکنون جزو کشور افغانستان است،متولد شده،بالیده و همانجا دفن شدند.

ادیبان و شاعران هر دو کشور متعلق به ملت های ایران و افغانستان هستند.بسیاری از خوانندگان افغانستانی اشعار حافظ و دیگر شعرای فارسی زبان را می خوانند.

اکنون نیز ادیبان، شاعران و هنرمندان سرشناس افغانستانی در خاک ایران زیست می کنند که بردن نام تمام آنان مقدور نیست،اما گل سرسبد آنان در عصر حاضر،بی شک استاد بی بدیل نجیب مایل هروی است.هرچند که در ایران ناملایماتی دید،اما هرگز حاضر نشد به کشورهای غربی سفر کند.سختی را به جان خرید،اما ایران را ترک نکرد.

متاسفانه هر از گاهی دولت کثیف،وحشی و ضدبشر انگلیس، سیاست زشت تفرقه بینداز و حکومت کن را به مرحله اجرا می گذارد تا ملت ها را از هم جدا کند،به خصوص ایرانیان و افغانستانی ها را.این سیاست کثیف بارها اجرا شده،تلفات و خرابی هایی را داشته، اما هر دو ملت،به موقع متوجه دسیسه دشمن شده و آن را خنثی کرده اند.

چندی است که انگلیسی های خبیث دوباره در آتش تفرقه دمیده و سعی دارند با تحریک مردم ایران و افغانستان،آنان را دست به شمشیر کرده تا به سر و سینه هم زخم بزنند.از گذشته تا امروز،همیشه عده ای مزدور خودفروخته داشته و دارند تا مردم ناآگاه را تحریک کنند.

حساب مزدوران و ستون پنجمی ها جداست،اما دل انسان می گیرد وقتی می بیند،عده ای دلسوز،اما ناآگاه،ناخواسته با سیاست کثیف انگلیس و تحریک خودفروختگان وارد معرکه شده و در آتش تفرقه می دمند.

فیلم ها و عکس های دروغین منتشر کرده و مردم ساده دل را علیه افغانستانی ها تحریک می کنند تا به نزاع کشیده شود.

ایرانیان اصیل،از گذشته تا امروز همیشه ثابت کرده اند که از نژادپرستی متنفرند.آموزه های دینی و ملی ایران،همیشه پدیده نژادپرستی را زشت شمرده و مردم را از آن منع کرده اند.

روی حرفم با مزدوران وطن فروش نیست،چون نیات پلیدشان معلوم است،با مردم مهمان دوست و میهن پرست ایران زمین است که گاهی ناآگاهانه وارد بازی کثیف سیاست انگلیسی می شوند و ناخواسته دست به کاری می زنند که پشیمانی به بار آورده و می آورد.

افغانستانی ها بیگانه نیستند،اصلا مهمان ما نیز نیستند،بخش مهمی از ایران بزرگ هستند که روزگاری در کنار هم و زیر بیرق ایران بر جهان حکم می راندند.

شهیدان آنان در کنار شهیدان ما و مردگان شان در کنار مردگان ما در خاک پاک ایران زمین دفن شده اند.چگونه می توان آنان را بیگانه یا حتی مهمان خواند؟!

تمام افغانستانی هایی را که می شناختم و می شناسم،از کارگر ساده گرفته تا هنرمند و شاعر نام آور،متدین،باوجدان،زحمتکش و مورد اعتماد بوده و هستند.

آن دسته از دانشجویانم که ملیتی افغانستانی داشتند،همگی و بلااستثنا، مودب و مستعد در هنر و ادب بوده اند.ذهن قصه گوی عجیبی داشتند که مرا به تعجب وا می داشت،در صورتی که تعجب نداشت،زیرا همیشه و در طول تاریخ،هنرمندان و ادیبان بزرگی داشته و دارند.

متاسفانه برخی از دوستانم که مهر فرهیختگی نیز بر جبین شان نشسته،گاهی با تحریک ستون پنجم و مزدوران،رگ گردن شان باد کرده و در آتش تفرقه می دمند.

دوستان فرهیخته و ایرانیان عزیزتر از جانم،برای یک ایرانی که در طول تاریخ ،همواره از سیاست های کثیف انگلیس و دیگر بیگانگان زخم خورده،پذیزفتنی نیست دوباره مغفول آنها شود،آن هم با همان کلک قدیمی.مگر آدم از یک سوراخ چند بار باید گزیده شود تا به آگاهی برسد؟

اگر تمام مردم دنیا نژادپرست شوند،حقیر هرگز با آنان همراه نخواهم شد،حتی اگر بند از بندم جدا کنند،چون برآمده از این خاکم و آموزه های ایرانی به من آموخته تا از نژادپرستی متنفر باشم که هستم و خواهم بود.

 

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

− 4 = 6