آبروی هنرمندان آبرودار را نریزید

همه هنرمندان حق‌شان است كه در ايام بيماري و نداري از حق مسلم خود بهره‌مند شوند. حق‌ آنان را بدهيد، با عزت و بي‌منت. آن گونه كه شايسته مقام آنان است.

آبروی هنرمندان آبرودار را نریزید|سیدرضا اورنگ|سرزمین هنر|سینما

ای هنرمند عزیز، از آن زمانی که بیماری، تو و امثال تو را اسیر و در زندان ناامیدی به تخت نداری زنجیر کرد، دل مان گرفت. بدجوری هم گرفت، اما جز همدردی خالصانه و دیداری برادرانه کاری از دست مان برنمی آمد و نمی‌آید. با تمام توان، مظلومیت تو را در آوردگاه رسانه فریاد زده و می زنیم تا تو و دیگرانی که همدرد تو هستند و خواهند بود به حق خود برسند.

هرگز درست ندانسته و نمی دانیم برخی ازمسؤولان و دیگرانی که می‌خواهند خود را مطرح کنند در کنار تن و دل رنجورت عکس یادگاری بیندازند!

ای عزیز،آنانی که دست در جیب گشاد بیت المال برده و کمک به امثال تو را در بوق و کرنا کرده و می‌کنند، کسانی هستند که می‌خواهند آبروی تو را ببرند تا برای خود آبرویی دست و پا کنند.

امروز نردبانی شده‌ای که بی‌هنران می‌خواهند از پله‌های لرزان تو خود را بالا بکشند. می‌دانیم که از این موضوع رنج می‌کشی، اما ناتوانی جسمی، روحی و مالی به تو اجازه برخورد با چنین افراد نان به نرخ روز خوری را نمی‌دهد.

عزیز جان، غصه مخور، زیرا بیماری، به اندازه کافی روح و جسم تو را خورده و می‌خورد. تو هیچ تقصیری در این ماجرا نداشته و نداری. این سرنوشتی بود که برای ات رقم خورد. سرنوشتی که سکوی پرتاب برخی از مدعیان هنر ندیده و شلاق مرارت نچشیده شد.

امروز تو به جای اینکه روی صحنه‌های تئاتر و مقابل دوربین هنرنمایی کنی در سالن بیمارستان یا کنج خانه ، درد و نداری را به نمایش می‌گذاری.

ای عزیز، ای هنرمند بی‌ادعا، از این بازی‌ها و ژست‌های شبه بازیگران دوست‌نما غمگین مشو و خون دل مخور.

تمام کمک‌های مالی که به تو دادند و در بوق و کرنا کردند، حق مسلم تو و دیگرانی چون توست، اما آنان عادت دارند تا حق تو و دیگران را با منت بدهند. آنان دوست دارند از ناتوانی ات بهره برده تا خود را توانا کنند.

عزیز جان، بیماری به قدر کافی تو را رنجور کرده و می‌کند. با خودخوری به این رنج بیکران دامن مزن. سوگند به تمام مقدسات، این حق توست، حق مسلم ات که بی‌ادعا با هزار مشکل روی صحنه و مقابل دوربین رفتی و با دل خونین، لب خندان به مردم نشان دادی.

ای کاش من، تو و دیگرانی که دل شان برای هنر می‌تپد، آن قدر شجاعت داشتیم که مردانه مرگ را در آغوش می‌کشیدیم، اما دست به این کمک‌های با منت نمی‌زدیم! اما چه کنیم که نه این شجاعت را داریم و نه می‌توانیم شانه از زیر بار مسوولیت زندگی خالی کنیم. اصلاً چرا شجاعت به خرج دهیم؟ این حق مسلم ماست که در روزهای نداری و بیماری دست مان را بگیرند.

همه آنانی که دستی از دور و نزدیک بر آتش هنر دارند، باید به این حق قانونی و انسانی خود برسند. ای آنانی که حق این عزیزان را با منت و با ژست هنرمند دوستی، مقابل دوربین‌های عکسبرداری و تصویربرداری به آنان می‌دهید، بدانید که شما دارید از ناتوانی این هنرمندان برای خود توانایی نداشته را کسب می‌کنید.

بودجه حوزه هنر، فقط متعلق به هنر و هنرمندان است. احدی حق ندارد از این بودجه که از بیت‌المال مردم است، برای خودشیرینی و بالا کشیدن خویش بهره ببرد. آنچه حق مسلم هنرمندان است در خفا و با احترام به آنان بدهید.

چرا باید عالم و آدم از دادن حق مسلم هنرمندان ناتوان، تنگدست و بیمار آگاه شوند؟! مگر این عزیزان آبروی خود را از سر بازار خریده‌اند که می‌خواهید آن را در ته بازار فخرفروشی به حراج بگذارید؟

خداوند رحمان در قرآن مجید، پیامبر گرام و ائمه کرام در احادیث، بارها اشاره کرده‌اند کمک به ناتوان، باید در خفا انجام شود تا رضایت خالق جلب شود. کمک‌هایی که در بوق و کرنا گذاشته شود، پشیزی اجر دنیوی و اخروی نداشته و نخواهد داشت.

خداوند آبروی کسی را نریخته و دوست ندارد کسی آبروی بنده‌اش را بریزد. با این وصف چطور به خود اجازه می‌دهید آبروی هنرمندان آبرودار، اما ندار را بریزید؟!

همه هنرمندان حق‌شان است که در ایام بیماری و نداری از حق مسلم خود بهره‌مند شوند. حق‌ آنان را بدهید، با عزت و بی‌منت. آن گونه که شایسته مقام آنان است.

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

60 − 53 =