لزوم بازنگری اساسی در تولید سریال های تلویزیونی

ریاست سازمان باید تمهیداتی بیندیشد که میدان عمل در این نهاد رسانه ای بیشتر در اختیار نخبگان و افراد توانمند و کارشناسان مجرب حوزه سینما و رسانه قرار گیرد، نه افراد نفوذی ، رانتی و حتی جناحی.

لزوم بازنگری اساسی در تولید سریال های تلویزیونی| شاهپور محمدی |سرزمین هنر|تلویزیون

اخیرا در خبرها آمده بود که رییس رسانه ملی از هنرمندان کشور برای همکاری با این سازمان دعوت و اعلام کرده که در سازمان صداوسیما روی فعالان حوزه رسانه باز است و…

باید گفت همین که ریاست این سازمان  نسبت به این موضوع که چرا برخی هنرمندان و برنامه سازان کشور از حوزه رسانه فاصله گرفته اند، دقت و حساسیت نشان داده قابل تامل و اعتناست.

بهتر می بود ابتدا رییس رسانه ملی دستور می داد یک آسیب شناسی اساسی در این بخش صورت گیرد تا معلوم شود چه اتفاق مهمی افتاده است که طیف کثیری از برنامه سازان و فیلمسازان و مخاطبان از این رسانه فراگیر ملی گریزان شده و به سمت ابزارها و رسانه های دیگری مثل ماهواره و شبکه های مجازی و محصولات پلتفرم ها و..‌. روی آورده اند.

این موضوع بسیار مهم باید در طیف وسیعی مورد کنکاش و بررسی و پژوهش علمی و جامعه شناختی قرار گیرد تا مشخص شود چه عواملی در فرار برخی نخبگان و هنرمندان و اندیشمندان از این تشکیلات رسانه ای دخیل هستند؟

رییس رسانه ملی باید از مدیران خود در این سازمان سوال کند که چرا تولیدات رسانه ، خاصه سریال سازی که از حساسیت های خاص و ویژه ای در حوزه تولید برخوردار است ، در سازمان متبوع اش ، سال هاست که در انحصار یک عده خاص و انگشت شمار قرار گرفته است ؟

کافی است به تیتراژ سریال هایی که از شبکه های مختلف این رسانه پخش می‌شوند اندکی دقت کنیم ، خواهیم دید که یک سری تهیه کننده و موسسات خاص نسبت به تولید سریال های تلویزیونی در این رسانه اشتغال چندین و چند ساله دارند،به گونه ای که انگار این سازمان ، ملک شخصی شان بوده و دیگران حق چنین فعالیت‌هایی را در این نهاد ملی و مردمی ندارند!

این گرایشات ملوک الطوایفی از زمان مدیریت های قبلی در این سازمان شکل گرفته و دلایل و ریشه های فراوانی داشته و ارتباطی با مدیریت فعلی رسانه پیدا نمی کند، اما اگر مدیریت فعلی دغدغه ارتقای کیفیت برنامه ها، مخصوصا در حوزه ساخت سریال را در این سازمان دارد، لازم است نسبت به ایجاد تغییر و تحول ساختاری و ریشه کن کردن این گونه رویه های نامتعارف و دلبخواهی در این سازمان اهتمام ویژه ای از خود نشان دهد و اهل هنر و فکر و اندیشه و پیشکسوتان دلسوز این عرصه را که به دلیل برخی رفتارها و عملکردهای رانتی برخی مدیران ، به حاشیه رفته و یا بیرون از سازمان به تماشاچی و بیکار تبدیل شده اند ، آنها را به متن و مرکز فعالیت های رسانه آورده و از ظرفیت های بالقوه این افراد در حوزه تولیدات نمایشی بهره بیشتری ببرد.

موضوع مطرح شده شاید ساده به نظر برسد، اما با اندکی تعمق و تامل می توان به اهمیت موضوع مطرح شده پی برد.

عامل سرخوردگی و فرار نخبگان ازاین رسانه را یک سری افراد انگشت شماری تشکیل می دهند که تولید اکثر سریال های این سازمان را در اختیار گرفته اند.

این عزیزان هم اکنون تا جایی در بطن سیستم اداری این سازمان پیش رفته اند که چنین رویه ای را عادی تلقی کرده و حق قانونی خود می دانند.

این افراد خاص قطعا مورد حمایت های ویژه برخی مدیران در داخل این سازمان قرار می گیرند که اگر قرار نمی‌گرفتند، به راحتی و پشت سر هم نمی‌توانستند به تولید سریال هایی با بودجه های سنگین و متاسفانه اکثرا ضعیف و کم محتوا اقدام کنند.

با کمترین دقت به سریال های تولیدی سازمان، به خوبی مشخص می شود که در این سازمان چه خبر است ،اما چرا تاکنون علیرغم این همه اعلام و هشدارها در این زمینه اقدام موثری از طرف مدیران قبلی این سازمان مشاهده نشده، جای سوال بزرگی دارد!

رفتارهای انحصار طلبانه برخی در حوزه ساخت فیلم و سریال و نادیده گرفتن دیگران ، موجبات فرار خیل عظیمی از استعدادهای درخشان از این سازمان را فراهم کرده و باعث افت کیفی برنامه ها و سریال ها و نهایتا ریزش مخاطبان تلویزیون شده است.

ریاست دلسوز سازمان ، نباید اجازه دهد، به عنوان مثال کسی که در این سازمان سال ها کارمند بوده و دیگر کار اجرایی نمی کند ، به دلیل ارتباطات قبلی خود، به راحتی بتواند آثاری را به صورت رگباری و پشت سر هم و متاسفانه بدون دقت در محتوای آنها به مرحله تولید برساند.

این عزیزان ظاهراً نمی‌دانند که رسانه ملی یک کشور که با میلیون ها مخاطب در ارتباط است ، محل آزمون و خطا نیست تا هر فرد غیر کارشناسی به خودش اجازه دهد فیلم و سریالی با هر نوع محتوای نازل و ضعیفی بسازد و به مردم تحمیل کند!

همین موضوع به ظاهر کوچک می تواند فاجعه بار باشد و موجبات گرایش و جذب مخاطبان این رسانه به سمت آنتن شبکه های مختلف خارجی ، مخصوصا کشور همسایه ( ترکیه که بیشترین آمار جذب را دارد ) و دیگر برنامه های پر زرق و برق ماهواره ها را فراهم آورد.

موضوعی که برای سازندگان سریال های بی سر و ته در رسانه ملی محلی از اعراب را ایجاد نمی کند و این عزیزان همواره خوشحال از این هستند که توانسته اند پشت سرهم سناریوهای خود را به مرحله تایید و تصویب رسانده و افتخار کنند که با گرفتن بودجه های سنگین می توانند سریال های بی کیفیت ، بدون محتوا و حتی بعضاً زننده برای مردم بسازند!

این طیف از عزیزان سری ساز و سری دوز که موضوع استقبال مخاطب از آثار تولیدی برای شان اهمیت چندانی ندارد ، به محتوای سریال های خود دقت کافی مبذول نکرده و صرفا به جنبه های مادی و درآمدی کارشان اندیشه می کنند. با چنین رویکردی آنها حواس شان نیست که با فرهنگ میلیون ها مردم ، جوانان و خانواده ها چه معامله ای می کنند.

این انبوه سازان گرامی دقت نمی‌کنند اگر تولیدات کم محتوا و کم رمق شان نتواند جوان امروزی را جذب برنامه های داخلی کند ، قطعا رسانه های خارجی با یک دکمه کوچک روی کنترل تلویزیون ، چنین کارها و ماموریت ها را به راحتی انجام خواهند داد . مقصر چنین اتفاقاتی نیز آنها خواهند بود که نتوانسته اند وظایف خود را به درستی انجام دهند.

آیا شرط انصاف است که صرفا به دلیل حفظ منافع شخصی یک عده خاص ، جمع کثیر و بیشماری از مردم و مخاطبان این رسانه فراگیر نادیده گرفته شوند؟آیا چنین رفتارهایی موجب رضایت خداوند نیز خواهد بود؟

متاسفانه عده ای در جامعه دقت لازم را ندارند که ببینند با برخی اقدامات خود چه فاجعه های بزرگی را می توانند در جامعه رقم بزنند .

اگر برخی عزیزان نویسنده و فیلمساز و تهیه کننده ( چه در حوزه سینما و چه رسانه ) آن ظرفیت و توان لازم را در خود نمی بینند که برای میلیون ها بیننده تلویزیون ، محصولات و خوراک مفید فرهنگی و آموزشی تولید کنند ، توصیه می شود سراغ چنین فعالیت های حساسی نروند،زیرا حوزه فرهنگ و رسانه محل تجارت شخصی یک عده افراد خاص نیست.

صرف تامین نیازهای مادی یک تیم سازنده و یا یک شرکت و موسسه تولید فیلم نباید باعث افت سطح کیفی فیلم ها و سریال های این رسانه و ایجاد یک سری خسارت های فرهنگی ناخواسته شود .

اینکه بتوانیم از طریق برخی ارتباطات داخلی خود در این سازمان به هرگونه تولیدات ضعیف و مخاطب گریزی دست بزنیم و صاحبان اصلی فکر و اندیشه را به حاشیه برانیم ، قطعا نامش زرنگی نیست و اسم های دیگری دارد.

ریاست سازمان باید تمهیداتی بیندیشد که میدان عمل در این نهاد رسانه ای بیشتر در اختیار نخبگان و افراد توانمند و کارشناسان مجرب حوزه سینما و رسانه قرار گیرد، نه افراد نفوذی ، رانتی و حتی جناحی.

رفتارهای جناحی خود افت بزرگی برای این سازمان بوده و می‌تواند برخی طیف ها و گرایشات خاص سیاسی را از این سازمان دور و حتی فراری دهد که قطعا به صلاح کشور نیست . همواره این تنوع افکار و اندیشه هاست که می تواند به بالندگی و پیشرفت یک جامعه  بینجامد .

سازوکار ها می بایست به گونه ای باشد که صرفا  تخصص و تعهد کاری افراد در ساخت برنامه های رسانه ملاک عمل قرار گیرد، نه گرایشات سیاسی و سلایق فکری و غیره .

اگر مدیریت رسانه ملی به این موارد مهم اشاره شده دقت لازم را مبذول کند ، قطعا بخش اعظمی از مشکلات این رسانه در حوزه فیلم و سریال سازی حل شده و یک فضای لطیف و پر نشاط و قدرتمندی را در عرصه برنامه سازی تلویزیونی شاهد خواهیم بود.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

35 − = 29