دلیل تغییر موضع مدیران بعد از برکناری چیست؟بی هویتی یا ریاکاری؟

چرا باید افراد ریاکار پست و مقام بگیرند که با تغییر موقعیت،تغییر هویت دهند؟حتی برخی از آنان اعتقادات دینی و ملی شان هم مصلحتی بود و به محض ترک میز ریاست و مدیریت،باورهای واقعی خود را آشکار کرده و در توئیت های خود به معرض تماشا گذاردند!

دلیل تغییر موضع مدیران بعد از برکناری چیست؟بی هویتی یا ریاکاری؟|سیدرضا اورنگ|سرزمین هنر|سینما

انسان پیش از آنکه به جایی برسد،باید نسبت به خود شناخت کامل پیدا کرده و صاحب شخصیت شود تا بنابر مصلحت مدام رنگ عوض نکند.این مهم برای تمام آدمیان صادق است،اما برای صاحبان مسند لازم و ضروری است.

هر فردی مسوولیتی را برعهده گرفته و پشت میزهای بزرگ و کوچک ریاست می نشیند،همان گونه که بالا رفتن از پله را بلد است،باید پایین آمدن از آن را نیز یاد بگیرد!

قرار نیست هیچ مدیر و رییسی تا آخر عمر بر مسند باقی بماند، سرانجام روزی فرا می رسد که میز خود را به حق یا ناحق باید به فرد دیگری واگذار کرده و دنبال کار خویش برود.

تعداد معدودی از مدیرانی که صاحب شخصیت محکم هستند و هویت خویش را بنابر مصلحت یا منفعت تغییر نمی دهند،وقتی زمان رفتن شان فرا می رسد،بدون کوچک ترین اعتراض و دلخوری،نفسی به راحتی کشیده و میز و صندلی ریاست و مدیریت را رها کرده و با وجدانی آسوده می روند.

گروهی از مدیران و روسا،گمان می کنند تا آخر عمر باید بر مصدر باقی بمانند تا جان شان در برود.بدتر اینکه تلاش دارند فرزند یا فامیل نزدیک خود را به جای خود بگمارند تا این پست در بین فامیل خودشان موروثی شود.نظیر این مهم بارها اتفاق افتاده و خواهد افتاد.

آنانی که برحسب وظیفه قبول مسوولیت کرده اند،پس از رهایی از این قید و بند،سراغ کار خویش را می گیرند و می روند،اما کسانی که دو دستی به میز ریاست و مدیریت چسبیده اند،به هیچ وجه حاضر نیستند آن را رها کنند.دست به هر ترفندی می زنند و به هرکسی که می شناسند متوسل می شوند تا همچنان بمانند و به کارخرابی خویش ادامه داده و کسب منفعت شخصی کنند!

وقتی نتوانستند پست خود را حفظ کنند،عنادشان آغاز شده و با ۱۸۰ درجه چرخش هویتی،به فرد دیگری تبدیل و به زمین و زمان می تازند.

در عرصه سینمای دولتی و تلویزیون نیز از این افراد مشاهده شده و می شود.تا زمانی که سر کار بودند و همه چیز بر وفق مرادشان بود و منافع آنان تامین ،مدام از اوضاع موجود و مدیران بالا دست تعریف و تمجید می کردند،اما وقتی از خر مراد آنان را پیاده کردند،هر دم در فضای مجازی و کذایی مطلب گذاشته ، توئیت می زنند و به همه چیز و همه کس می تازند!

گویا این افراد دو قطبی یا چند قطبی بوده اند که در زمان مدیریت و ریاست فرد دیگری بوده و امروز هویت جدیدی پیدا کرده اند!این گونه روسا و مدیران یادشان رفته زمانی که بر مصدر کار بودند،چه حق هایی را ناحق کرده و چه آسیب هایی را به سینما و سینماگران زدند؟از حافظه خویش پاک کرده اند چه بادمجان دور قاب چین هایی را به خدمت گرفتند تا از آنان حمایت کرده و برای شان تبلیغ کنند؟

به یاد ندارند سینماگران و اهالی رسانه چه خون دل هایی از دست آنان خوردند و دم برنیاوردند،اگر هم خواستند کلامی بگویند و مطلبی بنویسند،دست روی دهان و قلم شان گذاشتند؟

چرا باید چنین افراد مذبذب و منفعت طلبی را بر مسند ریاست و مدیریت بنشانند که به حامی خود نیز پشت کرده و او را هم با تیغ طعنه زخم بزنند؟

چرا باید افراد ریاکار پست و مقام بگیرند که با تغییر موقعیت،تغییر هویت دهند؟حتی برخی از آنان اعتقادات دینی و ملی شان هم مصلحتی بود و به محض ترک میز ریاست و مدیریت،باورهای واقعی خود را آشکار کرده و در توئیت های خود به معرض تماشا گذاردند!

مملکت و سینمای ایران با مسند نشینی این افراد بی هویت و ریاکار آسیب های شدیدی دیده و اگر جلوی ورود آنان را نگیرند،باز هم خواهد دید.چرا به کسانی کرسی ریاست می دهند که حتی شخصیت و هویت شان بنابر منفعت و مصلحت،مدام در حال تغییر است؟

آیا نباید پیش از نوشتن حکم مدیریت و ریاست شان درباره آنان تحقیق و شناخت پیدا کرد؟چرا وقتی فردی می خواهد به عنوان کارگر و کارمند جایی استخدام شود،کل زندگی اش را شخم می زنند تا کاملا مطمئن شوند،اما درباره پست های مدیریت و ریاست،حتی یک تحقیق ساده و محلی نیز انجام نمی دهند؟!

باور داشته و داریم،مدیر و رییسی که برای خدمت قبول مسوولیت کرده و می کند،دارای شخصیت کامل و مستقلی است و هویت تغییرناپذیری دارد که با آمدن و رفتن ها رنگ نمی بازد.اهداف او جمعی و برای پیشبرد کار و رضایت مردم است،نه منافع شخصی که نارضایتی مردم را در پی دارد.

باید افراد باهویت و محکم پست های مدیریت و ریاست را در دست داشته باشند تا چرخ امور درست بچرخد.نشستن کسانی که هویت شان دائم بر حسب شرایط تغییر کرده و منافع شخصی را بر جمعی ترجیح می دهند بر کرسی پست های گوناگون،خرابی کارها و نارضایتی مردم را در پی داشته و دارد.

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

− 1 = 1