سایه سنگین اپیدمی بیانیه نویسی بر سر هنر ایران زمین!

بیانیه دادن های امروز که متاسفانه اپیدمی شده و هیچ نتیجه ای هم به دنبال نداشته و نخواهد داد،به سنگ انداختن و فحش دادن کودکی از راه دور می ماند که او را گوشمالی داده اند!

سایه سنگین اپیدمی بیانیه نویسی بر سر هنر ایران زمین!|سیدرضا اورنگ|سرزمین هنر|فرهنگی

رسانه ها-خانه هنرمندان ایران، خانه موسیقی، خانه تئاتر، خانه سینما و انجمن‌های هنرهای تجسمی در مورد بخش فرهنگ و هنر و رسانه لایحه برنامه هفتم توسعه بیانیه‌ای صادر کردند.

هنرمندان حق دارند و باید نظرشان را در مورد بخش فرهنگ و هنر و رسانه لایحه برنامه هفتم توسعه بیان کنند،اما بیانیه دادن کار عاقلانه ای نبوده و نیست.

آنان باید جلساتی را با نمایندگان مجلس یا کمیسیون فرهنگی برگزار کنند و نظرات خودشان را قاطعانه و بدون ترس بیان کنند.ایراداتی که به این لایحه دارند را با مدرک و زبان منطق به گوش آنان برسانند و هشدارهای لازم را بدهند.

اگر نمایندگان تمایلی به ملاقات با آنان از خود نشان ندادند،می توانند میزگرد بگذارند و مخالفت خود را بیان کنند.همان گونه که این اتفاق یکی-دو روز پیش افتاد.

با رسانه ها مصاحبه کنند و نقطه نظرات و اعتراض خود را نسبت به بندهای این لایحه به گوش همه برسانند.این حق طبیعی آنان است و باید چنین کنند.

بیانیه دادن های امروز که متاسفانه اپیدمی شده و هیچ نتیجه ای هم به دنبال نداشته و نخواهد داد،به سنگ انداختن و فحش دادن کودکی از راه دور می ماند که او را گوشمالی داده اند!

خانه هنرمندان،سینما و تئاتر با زحمت زیاد راه اندازی شدند که یار و یاور هنر و هنرمندان باشند،نه اینکه حیات خلوت روسای خوش نشین!

هیچ کاری برای هنر و هنرمندان نمی کنند،الا دادن بیانیه،آن هم از نوع بی خاصیت و غیرصنفی.

از زمانی که این خانه ها و انجمن ها تشکیل شده،به جز ایجاد درگیری بین اعضا و ضربه زدن به پیکر هنر،هیچ دستاورد دیگری نداشته و نخواهند داشت،زیرا افراد کاربلد و دلسوزی به عنوان رییس یا عضو هیات مدیره در آنها حضور ندارند.

محمدمهدی عسگرپور که همزمان سه مسوولیت را برعهده دارد،به جز دادن بیانیه های سیاسی و غیرصنفی،هیچ کار دیگری برای خانه سینما،خانه هنرمندان و…انجام نداده و نمی دهد.هرجا پای گذاشته، باعث درگیری شده و می شود!

نمی دانم چرا هیچ وقت یک قدم عملی و بی ریا برای هنر و هنرمندان برنمی دارد؟چرا این قدر درگیری و جدال را دوست دارد؟!واقعا چه لذتی از ایجاد چند دستگی و تفرقه بین هنرمندان می برد؟!

آدم یاد ابتدای انقلاب می افتد که از هر گوشه و کناری،یک حزب و گروه بیرون می زد و بیانیه می داد.آن قدر بیانیه صادر و انتشار پیدا می کرد که کف خیابان و میدان انقلاب با این کاغذ باطله ها مفروش می شد.

اغلب بیانیه ها نیز برای خودنمایی و ایجاد تفرقه بود،نه وحدت و دوستی.اصلا حیات شان در گروی درگیری بود.

خانه های متعددی که به نام هنرمندان و به کام ازمابهتران راه اندازی شده،غیر از خرابکاری و ایجاد تفرقه بین اعضا و به دردسر انداختن آنان کار دیگری انجام نداده و نمی دهند.پز بیمه را هم ندهند که از بیت المال مردم بیچاره پرداخت می شود،نه از جیب روسای خانه ها.

بارها گفته و می گویم،بیایند تحقیق کنند تا مشخص شود پیش از راه اندازی این خانه های پوشالی،وضع هنر و هنرمندان بهتر بوده یا پس از آن؟یک بار این کار را انجام دهند تا حقیقت بر همه معلوم شود.

تا آنجا که یادمان می آید،پیش از راه اندازی خانه ها،هم وضع سینما خوب بود،هم تئاتر،هم موسیقی،هم هنرهای تجسمی و…امروز وضعیت هنر این مملکت و هنرمندانش به واسطه عملکرد ضعیف و منفعت طلبی شخصی روسای آنها به حد فاجعه رسیده است.

هنرمندان واقعی باید چاره ای بیندیشند.اگر دست روی دست بگذارند، دیگر چیزی از هنر باقی نخواهند گذارد.کار هنرمند، هنرآفرینی است،نه بیانیه نویسی.

هنرمند آن قدر توانایی دارد که اعتراض خویش را نیز هنرمندانه به سمع و بصر مردم و مسوولان می رساند.بیانیه نویسی کار کسانی است که از هنر بهره ای نداشته و فقط برای اینکه خود را مطرح کنند از این حربه از کار افتاده بهره نادرست می برند.

 

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

− 3 = 1