بی مخاطب،نه خلقت معنا پیدا می کند و نه هنری به چشم می آید

ای مدیری که مخاطب را مهم نمی دانی،بدان که بی مخاطب هیچ هنر و رسانه ای نمی تواند به حیات خود ادامه دهد،چه رسد به اینکه فراگیر و محبوب شود.

بی مخاطب،نه خلقت معنا پیدا می کند و نه هنری به چشم می آید|سیدرضا اورنگ|سرزمین هنر|تلویزیون

شنیده ایم یکی از مدیران تاثیرگذار پشت و روی پرده صداوسیما اظهار فضل کرده و گفته مخاطب اصلا برای ما مهم نیست!
امیدواریم اشتباه به عرض و طول ما رسانده باشند،اگر زبان لال چنین سخنی واقعیت داشته باشد،وای به حال آن مدیر که نه تنها مردم را انکار می کند،بلکه خلقت را نیز زیر سوال می برد!

خداوند بارها و در آیات مختلف قرآن مجید،مردم را که همان مخاطبان هستند خطاب می کند که در خلقت خدا و نشانه هایش بنگرید،از عظمت آسمان گرفته تا موجوداتی زمینی مانند شتر تا به عظمت احسن الخالقین پی برده و شکر گزارش باشید.
هر پدیده ای برای شناخته شدن احتیاج به مخاطب دارد.انسان برای یک گپ کوتاه نیز احتیاج به نفر دومی دارد که همان مخاطب است.

در طول تاریخ،از آغاز تا امروز،تمام هنرمندان و ادبا برای جلب مخاطب آثار هنری آفریده و اشعار بدیع گفته اند.اگر بیننده یا شنونده ای وجود نداشته باشد،هنر و ادبی نیز نخواهد بود.
سینما و تلویزیون به عنوان رسانه های فراگیر و جذاب،به نفس مخاطب زنده هستند.غیر از این مهم،کدام انگیزه می توانست و می تواند هنرمندان این دو رسانه مهم را به هنرآفرینی وادار کند؟!

در هالیوود که مهد سینمای جهان است،از آغاز تا امروز فقط یک شعار را سرلوحه کار خود قرار داده است:همیشه و در همه حال حق با مخاطب است.
برای همین است که سینما و تلویزیون آنها برای همه مردم دنیا جذاب است. از همان ابتدا درک و فهم کرده اند که تمام تلاش شان باید برای جذب مخاطب باشد.

ای مدیری که مخاطب را مهم نمی دانی،بدان که بی مخاطب هیچ هنر و رسانه ای نمی تواند به حیات خود ادامه دهد،چه رسد به اینکه فراگیر و محبوب شود.
همه جای دنیا،از آمریکا گرفته تا کشورهای میکروسکوپی، به مخاطب اهمیت داده و آن را روی سر گرفته و حلواحلوا می کنند،الی کشور فرهنگ خیز ایران زمین!خیلی عجیب است و تاسف برانگیز.
شاید این محتوا را نیز دوست داشته باشید

صداوسیما و سینمایی که مدیرانش مخاطب را نادیده گرفته و شبه هنرمندانش،ازتهیه کننده گرفته تا کارگردان و بازیگر، برای مخاطب اهمیت قائل نشده و احترامش را حفظ نکنند،انتظار پیشرفت و تعالی داشتن،یک شوخی بزرگ و آرزویی دست نیافتنی است.

در سینمایی که کارگردانش با وقاحت و چشم سفیدی تمام در نشست ها بگوید که مخاطب برای من مهم نیست،چه انتظاری می توان داشت؟!آیا مخاطبان برای دیدن فیلم چنین کارگردانانی سر و دست خواهند شکست؟
صداوسیمایی که مدیر ارشدش،مخاطب را به هیچ انگارد،می تواند انتظار داشته باشد آمار بینندگانش رو به صعود بگذارد؟هرگز چنین اتفاقی نیفتاده و نخواهد افتاد!

بارها برخی از تهیه کنندگان و کارگردانان سینما و تلویزیون که اثرشان دچار اشکال آشکار بوده،وقتی ایرادشان را به آنان گوشزد کرده اند،در کمال پررویی و نفهمی گفته اند:مخاطب نمی فهمد!این شما هستید که نمی فهمید،اگر فهم داشتید و مسلط بر کار بودید، هرگز در فیلم ها و سریال های مادون ضعیف خود چنین گاف هایی نمی دادید!
دلیل اصلی و بزرگ افت شدید مخاطب در سینما و تلویزیون ایران،فقط یک چیز است و بس:بی احترامی به مخاطب و توهین به شعور والای او.

عده ای مدیر کارنابلد و شبه تهیه کنندگان ناآگاه فکر می کنند با ساخت بی رویه سالن های به اصطلاح سینما یا افزایش شبکه های تلویزیونی دولتی می توانند بر تعداد مخاطبان بیفزایند،زهی خیال باطل!
فقط خدا می داند و مردان و زنان آگاه که این افراد چقدر از مرحله پرت بوده و چه ضریب هوشی پایینی دارند!

واقعا گاهی از دست این گونه مدیران کارخراب کن و دسته گل به آب ده،آدم دلش می خواهد سرش محکم به دیوار جهالت بکوبد تا از این همه کج فهمی و مصیبت برهد!
به جای هدر دادن بیت المال مردم و هزینه های بی ثمر،بیایید به مخاطب احترام بگذارید.اگر محترم شان داشتید و برای آنان کار کردید،مطمئن باشید که سینما و تلویزیون ایران به سمت تعالی خواهد رفت.

مخاطب را مانند آمریکایی ها و دیگر کشورهای پیشرفته که صاحب سینما و تلویزیون قوی هستند،بر تخم چشم گذاشته و روی سر بگیرید و حلواحلوا کنید.این تنها راه نجات صداوسیما و سینمای ایران است.غیر از این،هیچ راه دیگری متصور نبوده و نخواهد بود.زیرا بدون نفس مخاطب،تمام سقف ها فرو خواهند ریخت،حتی سقف آرزوها.
سیدرضا اورنگ
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

55 − 49 =