سینما روها و مخاطبان آن در بازار مکاره ی سینما

مخاطبان سینما و سینماروها! سینمابه ذات، هنر و صنعت و رسانه ای مردمی است، چراکه به جزمواردی اندک، فیلم برای نمایش عمومی و گاه گروهی تولید می شود.

ازهمین رو مردم، مخاطبان و سرمایه اصلی و واقعی سینما هستند و اساسا فیلم که هنری گران است، برای بازگشت و تامین سرمایه جهت بقا و درآمد، به گیشه و پول مخاطب نیاز دارد.به عبارتی سینمابدون مردم، معنا ندارد.

آب حیاتی که سینمای ایران از آن محروم است

 

سینماگران به دلیل مردمی بودن سینما و بازگشت سرمایه و کسب درآمد، باید آثاری سرگرم کننده، سالم و همسو و منطبق با نیاز، سلیقه، فرهنگ و باورهای مردم تولید کنند. بدیهی اینکه، مردم، عمدتا ازفیلمهایی استقبال می کنند و برای تماشای آنها وقت و هزینه صرف می کنند که زندگی، نیاز و سلیقه خود را درآن ها ببینند و این رمز ماندگاری سینمااست.

آب حیاتی که سینمای ایران، فاقدآن است و به جای تکیه برنظر و نیازمردم! به دلارهای نفتی، مدیریت های انحرافی، باند ضد فرهنگ و ضد سینمای مافیا، پولشویان و گروه های سیاسی وتجاری وتولیدات متوسط، سطحی، بد و مبتذل تکیه دارد.

نرفتن مخاطبان به تماشای  فیلم های ساخته شده با پولشان نه نیازشان :

به همین دلایل است که مردم علاقه ای به تماشای فیلمهای سینمایی موجود که باسرمایه آن ها، ولی بدون توجه به زندگی و نیاز و فرهنگ آنها توسط سوداگران سینما ساخته می شود، ندارند.

شاید این محتوا را نیز دوست داشته باشید

نکته مهم دیگر اینکه، ازمیان طبقات و قشرهای اجتماعی، فقط سه طیف به نسبت ثابت، به سینما می روند و فیلم می بینند و اکثریت مردم به علت مشکلات مادی و دوربودن فیلم ها از ذوق و سلیقه و زندگی و فرهنگ جامعه، به سینما نمی روند.

صریح اینکه، مردم، مخاطبان واقعی فیلم ها و سینمای ما نیستند و سینمای ایران هشتاد و چند میلیونی، پنچ میلیون هم مشتری ندارد.

طیفهای یادشده، عبارت انداز:

یک؛ اهالی سینما و رسانه و اقوام و دوستان صاحبان فیلم ها و مسوولان که غالبا رایگان به تماشای فیلم ها می پردازند.

دو؛ گروهی که دستهایشان به دهان هایشان می رسد و جدا از هزینه های جاری زندگی سخت امروز، پولی هم برای تفریح و وقت گذرانی درسینما دارند.

وسوم: رهگذران، مسافران، عده ای ازسینما دوستان، دانشجویان رشته های سینما و هنر، سربازان و گروهی ازدخترها و پسرها که سالن تاریک سینمارا برای درد دل مناسب می دانند!

بااین اوضاع، واضح است که سینمای ایران، ملی و مردمی نیست، بلکه بازار مکاره ای است که میان دولتی ها و دوستان مافیا و پولشوی آنها، ارگانی ها و جماعتی ازنازل و بازاری سازان بخش خصوصی، شقه شده و سینماگران متعهد ،حرفه ای و سلامت اندیش و فیلمسازان غیر وابسته و جوانان خوشفکر، همانند مردم درآن جایی ندارند!

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

− 6 = 2