کسانی که ادعا دارند راه استاد کیارستمی بزرگ را می روند، ریاکارند!

عباس کیارستمی متخصص سینما بود و ابزار آن را به خوبی می شناخت،اما راز موفقیت او در تکنیک نبود،در معنا بود،چون با دلش و تمام وجودش فیلم می ساخت .

کسانی که ادعا دارند راه استاد کیارستمی بزرگ را می روند، ریاکارند!|سیدرضا اورنگ|سرزمین هنر|سینما

زنده یاد عباس کیارستمی،فیلمسازی یگانه در سینمای ایران است که همتا نداشته و ندارد.بسیاری خواسته اند کورکورانه پا جای او گذاشته و برای خود کسب نان و نام کنند،اما هرگز نتوانسته و نمی توانند.

کیارستمی،نه قابل مقایسه با فیلمساز دیگری است و نه کسی می تواند مقلد آثار او باشد،زیرا آنچه در آثار این کارگردان بزرگ دیده می شود،روح اثر است،نه ظاهر آن.برای همین عده ای فقط ظاهر را دیده و ظاهر سازی می کنند،اما هرگز پی به عمق وجود کیارستمی و آثارش نبرده و نمی برند.

عباس کیارستمی متخصص سینما بود و ابزار آن را به خوبی می شناخت،اما راز موفقیت او در تکنیک نبود،در معنا بود،چون با دلش و تمام وجودش فیلم می ساخت . اگر حرفی برای گفتن نداشت ،فیلم نمی ساخت.این راز موفقیت روزافزون او بود که نامش را در جهان و ایران ماندگار کرد.

این هنرمند در سینمای ایران بسیار دشمن و مخالف داشت،حتی آنانی که به عنوان دوستان دشمن نما در کنارش بودند،بیش از همه در خفا از او بد گفتند و عمل کردند.از وی بد گفتند و فیلم هایش را تحقیر کردند، اما در عزایش برای حفظ ظاهر،گریبان دریدند، بر سر و سینه زدند ، اشک تمساح ریخته و فریاد ریایی سر دادند!

عباس کیارستمی از سینماگرانی بود که هرگز تابع جو نشد و به راهی که از اول انتخاب کرده بود ادامه داد.هیچ گاه تغییر رویه نداد و فیلم هایی نساخت که تعلقی به آنها نداشت،حتی جوایز بیشمار او را مغرور نکرد تا از راه خویش منحرف شود.از اولین فیلم کوتاهی که ساخت،راه خود را در سینما پیدا کرده و در همان مسیر تا لحظه آخر حیات ادامه داد.

شاید این محتوا را نیز دوست داشته باشید

کمتر دیده و شنیده شد که از تقدیر کنندگان آثارش ستایش کرده و به منتقدان فیلم هایش بتازد،همه را می دید و می خواند،اگر نکته مثبتی به چشمش می خورد،به کار می بست،اما هرگز تحت تاثیر تجلیل ها و تحقیرها قرار نگرفت.

بسیاری خواستند تا وی را از اوج قله به زیر بکشند،اما نتوانستند،همچنان که امثال بیضایی را نتوانسته و نمی توانند.محدودیت برای آنان ایجاد کردند،اما با تلاش مذبوحانه ای که مدام انجام دادند،هرگز نتوانستند از بزرگی شان بکاهند،زیرا آنان سیمرغی باشکوه بودند و دشمنان مگسانی مزاحم و ناچیز!

چند نفر مقابل استاد عباس کیارستمی زانوی تلمذ بر زمین زدند؟چند نفر آموختند؟هیچ!آنانی که خود را به دروغ شاگرد و پیروی او می دانستند و می دانند،هرگز چیزی از استاد نیاموختند!

آنانی که دم از کیارستمی می زنند و خود را شاگرد او می دانند،خودشان بهتر از هرکسی می دانند که دروغ گفته و می گویند،زیرا فقط برای سوء استفاده از نام استاد می خواستند برای خود جایگاهی در سینما بیابند که نیافتند و نمی یابند،برای اینکه نه استعداد آن را داشته و دارند و نه تزکیه نفس کرده اند!

اگر استاد کیارستمی،حتی یک شاگرد و مرید واقعی داشت،اکنون کسی بود که به درستی راه او را لااقل در سطح پایین تر ادامه دهد.

تمام کسانی که ادعا دارند راه این استاد بزرگ را می روند،ریاکارند و فقط ادا در می آورند تا به چشم بیایند که نمی آیند،چون سایه استاد بر سرشان سنگینی کرده و زمینگیرشان می کند.

 

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

57 + = 62