همدلی؟کدام همدلی؟!

همدلی و همگرایی با شعار به دست نمی آید.تا مدیری به دنبال همدلی واقعی نباشد،اتفاقی در سینمای یاران نخواهد افتاد.روزگار گرفتاران سینما نیز بدتر از پیش خواهد شد.امسال هم ،نه صندوق اعتباری هنر و نه خانه سینما به هنرمندان و سینماگران عیدی ندادند!

همدلی؟کدام همدلی؟!|سیدرضا اورنگ|سرزمین هنر|سینما

باشگاه خبرنگاران جوان-محمدخزاعی:در سال جدید، باید بیش از همیشه به گفتمان همدلی و همگرایی در زیر پرچم جمهوری اسلامی برای تقویت اقتصاد سینمای ملی و ارتقای معیشت و رفاه خانواده سینما توجه کنیم.

خواستم در ابتدا سال جدید،مطلبی انتقادی ننویسم،اما مگر می گذارند ساکت باشم و چیزی نگویم و ننویسم؟!

فقط خدا می داند در طول این دهه ها، دو واژه همدلی و همگرایی که مدام دستمالی نیز شده چقدر جسم و جان همه را آزار و خراش داده.

در ادبیات فارسی و غیر فارسی،معنی هر دو کلمه بسیار نیکو و زیباست،اما وقتی مدام لقلقه دهان ها و قلم های این و آن شده،اما از قوه به فعل در نمی آیند،معنی زشت و نامانوسی پیدا کرده و به شدت آزاردهنده می شوند.

انگار برای تمام مسوولان و غیرمسوولان،به ویژه در عرصه هنر و سینما،فقط یک نفر این پیام ها را نوشته و تحویل مدیران و رییسان داده و می دهد که همه مانند هم هستند!

نویسنده این گونه متن ها که سال هاست به این کار مشغول است،نه خودش قصد بازنشسته شدن دارد و نه دیگران قصد بازنشسته کردنش را دارند!

آقای خزاعی،شما آخرین نفر در جمع مدیران سینما و اولین نفر در سال جدید هستید که از واژه های مبهم همدلی و همگرایی استفاده می کنید.خودتان هم می دانید آنانی هم که پیش و بیش از شما بر این مسند تکیه داده بودند،هر سال از این کلمات استفاده کردند که در حد شعار باقی ماند و من بعد نیز باقی خواهد ماند.

آیا فکر نکرده اید،اگر سال ها پیش همدلی و همگرایی در عرصه سینمای ایران به وجود می آمد،اکنون اوضاع این هنر-صنعت در مملکت ما این قدر اسفناک و رقت انگیز نبود؟

شما نیز در این یک سال و اندی نشان دادید که اهل همدلی و همگرایی نبوده و نیستید.سابقه آشنایی من با شما و همانند شما بسیار زیاد است. بنابراین اگر هر حرفی بزنم و هر ادعایی بکنم،با توجه به شناخت من از شما و دیگران،پر بیراه نگفته و نمی گویم.همان گونه که دو ماه پیش از نشستن شما بر مسند ریاست سازمان سینمایی،نوشتم و گفتم که شایسته این جایگاه نیستید.

امروز،همانانی که به من خرده می گرفتند که چرا چنین گفتم و نوشتم، مدام احسنت و آفرین بابت این آینده نگری نثارم می کنند. اوضاعی که پیش بینی کرده بودم،با عملکرد ضعیف شما و تیم تان به حقیقت پیوست و همگان به عینه دیدند و می بینند چه شد.

بنده از سر کین نگفتم که شایسته این مسند نیستید،از سر رفق گفتم، چون می دانستم به دردسر می افتید و توان اداره امور را ندارید.

کسانی را دور و بر خویش به عنوان مشاور و مدیر جمع کرده اید به شما کمک کنند که تقریبا همه آنان،به جز یکی-دو نفر کلا در باغ نبوده و نیستند.نه تنها کمکی به شما نکرده و نمی کنند،بلکه دردسرهای تان را نیز بیشتر و بیشتر کرده و خواهند کرد.

اگر اهل همدلی و همگرایی بودید،پیش از همه با دوستان و کسانی که دلسوز سینمای ایران بوده و هستند و شما را پیش از ریاست بارها و بارها کمک کرده و رفاقت را در حق تان تمام کردند،دعوت می کردید تا با آنان پیمان همدلی ببندید که همچنان کمک حال تان باشند،اما سراغ کسانی رفتید که در گرفتاری ها یار شما نبودند،الان هم نیستند،چون توانش را ندارند.

شما همیشه خر مراد خویش را یکران می تاختید و به کسی توجه نداشتید، اما به محض اینکه دچار گرفت و گیر می شدید یاد دوستان می افتادید و دست یاری به سوی شان دراز می کردید.یادتان نرفته که اولین بار در سینما چه کسی دست تان را گرفت و به شما کمک کرد؟!

بعد از مسند نشینی،کی به دوستان واقعی و منتقدان دلسوز زنگ زدید و حال شان را پرسیدید؟چند بار با آنان جلسه همدلی گذاشتید تا با طرح های سازنده شان به کمک سینما بیایند؟ هنگام گرفتاری و بیماری حال شان را پرسیدید؟کی پیام تبریک به مناسبت اعیاد مختلف برای شان فرستادید؟

همدلی و همگرایی با شعار به دست نمی آید.تا مدیری به دنبال همدلی واقعی نباشد،اتفاقی در سینمای یاران نخواهد افتاد.روزگار گرفتاران سینما نیز بدتر از پیش خواهد شد.امسال هم ،نه صندوق اعتباری هنر و نه خانه سینما به هنرمندان و سینماگران عیدی ندادند!

خانه سینما برای همدلی و همگرایی بین سینماگران راه اندازی شد،اما به خاطر سوءمدیریت و ترجیح منفعت جمعی به نفع فردی از سوی برخی منفعت طلبان،اکنون برعکس آن اتفاق افتاده است،یعنی کوچک ترین همدلی و همگرایی بین اعضای یک صنف،بین صنوف مختلف و بین صنوف و هیات مدیره و مدیرعامل آن وجود نداشته و نخواهد داشت.

همدلی و همگرایی و تقویت اقتصاد سینمای ملی و ارتقای معیشت و رفاه خانواده سینما ،با شعارهای واهی عملی نشده و نخواهد شد.

حل همه این موارد میسر است،اما مدیر و مدیرانی توانا و درست اندیش و دلسوز می خواهد تا با کمک گرفتن از افراد کاربلد و دلسوز،مشکلات سینمای ایران و زحمت کشانش یکی یکی رفع شود.

راه حل مشکلات سینمای ایران بسیار ساده است،اما کلید آن در دست کاربلدان و دلسوزان است.

 

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

22 + = 26