جناب سجاد نوروزی،شما خوب حرف می زنید،اما عمل نمی کنید!

جناب سجاد نوروزی،شما خوب حرف می زنید،اما عمل نمی کنید!|سیدرضا اورنگ|سرزمین هنر|سینما

مهر-سجاد نوروزی:معتقدم اگر قرار باشد مخاطب به سینما بازگردد، راه حل آن کنار گذاشتن شیوه‌های دهه هفتاد و هشتاد است.سجاد نوروزی جوان معقولی به نظر می آید.از اطلاعاتی که در برنامه های تلویزیونی و مصاحبه های رسانه ای به مخاطب ارائه می دهد،مشخص است که در اینترنت زیاد سرچ کرده و در فضای مجازی نیز به شدت فعال است.

مشکلی با امثال او نداشته و ندارم،اما باید اندازه گلیم خود را بدانند و جایگاه خویش را بشناسند.وی مدیری است منصوب که مدیریت یک مجموعه سینمایی از سوی حوزه هنری برعهده اش گذاشته شده، بنابراین نمی توان نوروزی را سینمادار نامید،چون ریالی از جیب خود صرف ساخت سالن سینما و اداره آن نکرده است.

آنانی هم که سالن هایی را در طبقات فوقانی مال ها و ساختمان های تجاری،اجاره کرده اند،نمی شود به هیچ وجه سینمادار دانست.

برخی از تهیه کنندگانی نیز که سالن هایی را از صاحبان سابق یا وراث آنان خریده یا با کمک های شهرداری و سازمان سینمایی احداث کرده اند نیز در شمار سینماداران قرار نمی گیرند.

سینمادار اصیل به امثال زنده یادان،صابر رهبر، صفرعلی بافکر و هوشنگ کاوه می گویند که تمام فکر و ذکرشان مخاطب و رونق سینمای شان بود،نه هر تازه از راه رسیده ای که با اصول و فروع این صنعت آشنا نیست.

امروز نسل سینماداران واقعی تقریبا منقرض شده یا عطای این کار را به لقایش بخشیده و به گوشه ای پناه برده اند،چون نمی توانستند با دشمنان سینما یا مدیران کارنابلد بخش دولتی و خصوصی کنار بیایند.

نمی دانم دوستان، احمد گلچین را می شناسند یا خیر؟اگر نمی شناسند، بدانند که وی از سینماداران عاشق و کاربلدی است که در کشورهای حاشیه خلیج فارس سینماداری کرده و به شدت هم موفق است.همانجایی که علی سرتیپی گفت بلیت های سینمایش ۱۲-۱۱ دلار یا سیصد-چهارصد هزار تومان است.

مطمئنا کسی که عاشق مردم و سینما نباشد،نمی تواند سینمادار خوبی باشد.

فردی که دغدغه مخاطب و کیفیت نداشته باشد،کجا می تواند ادعای سینماداری کند؟

شخصی که هیچ طرح و برنامه ای جز دست دراز کردن جلوی دولت و طلب کمک کردن یا مدام درخواست افزایش بی رویه قیمت بلیت سینما را داشته باشد،مطمئنا در جمع سینماداران جایی نداشته و ندارد.

سینماداران واقعی و اصیل،بیشتر از آنکه چشم به گیشه داشته باشند، عشق به مردم داشتند.همیشه می گفتند چند مخاطب داشتیم،نمی گفتند چقدر فروش کردیم؟

آن بزرگواران حاضر بودند بلیت را به نازل ترین قیمت بفروشند تا سالن های شان همیشه مملو از مخاطب باشد.از دیدن تماشاگران لذت می بردند.مدام طرح و برنامه می ریختند تا مخاطبان خود را حفظ کرده و بر تعدادشان بیفزایند.

تازه به دوران رسیده ها که جز قیمت ملک چیز دیگری برای شان مهم نیست،حاضرند سینمای شان حتی یک مخاطب هم نداشته باشد،اما هر ماه دولت چیزی به حساب شان واریز کند.

هرگز، نه دیده و نه شنیده ام یا بسیار کم دیدم و شنیدم که صاحبان تازه به دوران رسیده سینما،کلامی از مخاطب گفته و از حق او دفاع کرده باشند.فقط و فقط منافع خودشان و بالا رفتن قیمت ملک شان برای شان مهم بوده و هست.

آقای سجاد نوروزی که مدام از شیوه های جدید سینماداری و افزایش قیمت بلیت صحبت کرده و جوانی خود را به رخ می کشید،چند سال است که مجموعه سینمای آزادی را به دستان شما سپرده اند،کدام طرح نوینی را طراحی کرده و به اجرا درآورده اید؟برای جذب مخاطب چه ترفندی اندیشیدید؟

همین چند روز پیش یکی از دوستان به مجموعه شما آمد،فقط سه تماشاچی در سالن عریض و طویل نشسته بودند!شما فاجعه را می بینید،اما نه عمق آن را درک می کنید و نه راهی برای جلوگیری از تکرار آن داشتید و دارید،اگر طرحی دارید،یکی از آنها را از آستین بیرون آورده و اجرایی کنید!

شما خیلی خوشگل و با آب و تاب حرف می زنید.هرکس شما را برای اولین بار ببیند،فکر می کند علامه دهر هستید و صاحب چندین سالن مجهز سینما در آمریکا و هند که این چنین تخصصی تحلیل و تفسیر می کنید.

متاسفانه به دلیل آشنایی با سینما،عرصه رسانه،مخاطب و…نمی توانیم این گونه فکر کنیم.شما خوب حرف می زنید،اما عمل نمی کنید!