فرش قرمز صداوسیما و رسانه های دولتی برای جشنواره «سینماحقیقت»!

اگر مدیر مسوول و سردبیر جام جام و دیگر رسانه های دولتی و شبه دولتی،خودشان اهل قلم بودند و با عرصه رسانه آشنایی کامل داشتند،هرگز راضی به این کار نمی شدند،حتی اگر دستور از بالا صادر شده بود.

فرش قرمز صداوسیما و رسانه های دولتی برای جشنواره «سینماحقیقت»!|سیدرضا اورنگ|سرزمین هنر|سینما

جشنواره «سینماحقیقت» پانزده دوره برگزار شده،اما تاکنون سابقه نداشته رسانه های دولتی،به ویژه صداوسیما این همه برای این جشنواره مایه گذاشته و سنگ تمام بگذارند.

شاید منصوبان سازمان سینمایی پیش خود می پندارند که این حمایت دولتی،تبلیغ مناسب و کار راه اندازی برای این جشنواره است،اما اشتباه محض است،زیرا چنین تبلیغات هدایت شده ای،ضد تبلیغ است و به ضرر جشنواره و متولیان آن تمام شده و می شود.

از قدیم هم گفته اند که مشک باید خودش خوشبو باشد،نه اینکه عطار از آن تعریف کند.مردم و اهالی رسانه،فهیم تر از آن هستند که گول این تبلیغات یک طرفه را بخورند.

در طول تاریخ،تنها افرادی نام شان در عرصه هنر و ادبیات باقی مانده است که مردم آنها را حفظ کرده اند،نه استادان دانشگاه،کارمندان دولتی یا تبلیغات بی شمار.

نام حافظ،سعدی،فردوسی و… را مردم نگه داشته اند،نه تاریخ نویسان دولتی و استادان دانشگاه.بنابراین هرکه و هرچه را مردم بخواهند باقی می ماند و باقی رفتنی بوده و هستند.

عجیب است که متولیان جشنواره های دولتی،نمی خواهند کیفیت جشنواره شان باعث موفقیت باشد،اگر می خواستند،به جای راه انداختن جار و جنجال های رسانه ای و حمایت های دولتی،سعی می کردند با کمک گرفتند از استخوان خردکرده های عرصه سینما و رسانه،کیفیت کارشان را بالا ببرند،آن هم نه با تمهید و دادن وعده و وعید.

صداوسیما که کلا برای «سینماحقیقت» سنگ تمام گذاشته،از روزنامه جام جم گرفته تا شبکه های مختلف آن!بی شک اگر مدیریت این روزنامه، کیاست و سیاست لازم را داشت،هرگز حاضر نمی شد،این چنین از جشنواره ای که نه نفع مادی در پی دارد و نه معنوی،چشم بسته دفاع کند و حتی ضعف های آن را هم نقطه قوت بخواند و بداند!

اگر مدیر مسوول و سردبیر جام جام و دیگر رسانه های دولتی و شبه دولتی،خودشان اهل قلم بودند و با عرصه رسانه آشنایی کامل داشتند،هرگز راضی به این کار نمی شدند،حتی اگر دستور از بالا صادر شده بود.

متولیان جشنواره «سینماحقیقت» نیز چون نتوانستند نویسندگان صاحب قلم و تاثیرگذار را با تمهید به سوی خود جلب کنند،دست به دامان کسانی شده اند که نه دست به قلم هستند و نه کسی آنان را می شناسد،حتی کسانی که ده ها سال در عرصه رسانه فعال هستند!

این طبیعی است که کوتوله ها فقط می توانند با کوتوله تر از خویش کار کنند،اگر می توانستند با بزرگان کار کنند که خودشان بزرگ بودند و سراغ کوتوله تر از خود نمی رفتند.

آنان فکر کردند که با وعده ساخت فیلم،تطمیع و تمهید می توانند بزرگان را از راه بدر کرده و با خود همراه کنند،چه اشتباه مهلکی!

اگر زبان بزرگان را فهم و درک می کردند،به راحتی متوجه می شدند که به آنان فقط باید احترام گذاشت و هرگز سعی نکنند با تطمیع و تمهید این افراد را با خود همراه کنند.

نویسندگان و منتقدان مستقل،در طول دوران کاری،تمام سختی ها و ناملایمات،از مشکلات مالی گرفته تا بیکاری های طویل المدت را به جان خریده اند تا از راه راست که همان استقلال فکری است خارج نشوند.آیا می شود این بزرگان را با تطمیع و تمهید و لطایف الحیل از راه خارج کرده و به بیراهه کشاند؟!

اگر می خواستند از راه بدر شوند،خیلی وقت پیش این کار را می کردند و به جای کوخ نشینی، مانند پادشاهان در کاخ های اهدایی سکنا گزیده و حقوق ماهیانه کلان می گرفتند، دنیا را بر وفق مراد خود کرده و خر مراد را تا دم آخر زندگی می راندند!

آن مشاوری که برخی از تازه قلم به دست گرفته ها را به استخدام درآورده تا از جشنواره «سینماحقیقت» کورکورانه تمجید کرده و به خیال خودش بر بزرگان بتازند تا در کانال نیم بند خود منتشر کند،خیال باطل در سر خود پرورانده و می پروراند!

این فرد در طول این همه سالی که به خیال خود در عرصه رسانه و پست های دولتی فعال بوده و هست،هنوز در پله اول مانده و می خواهد همچنان با روش های کهنه انگلیسی و قرون وسطایی کار خود را پیش ببرد که نمی برد،چون حنایش برای کسی رنگ نداشته و ندارد!

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

− 6 = 2