بیانیه نویسان فقط به فکر منافع شخصی خود هستند،نه سینماگران

بسیاری از سینماگران باتجربه و کاربلد،سال هاست که در ورطه بیکاری دست و پا می زنند،اما کسانی که خود را سردمدار سینما و پلتفرم ها می دانند،هرگز از وجود آنان استفاده نکرده و نمی کنند،چرا؟

بیانیه نویسان فقط به فکر منافع شخصی خود هستند،نه سینماگران|سیدرضا اورنگ|سرزمین هنر|سینما

همان گونه که پیش بینی می شد،پس از بیانیه رسول صدرعاملی(خانه سینما) کانون کارگردانان و…انجمن صنفی شرکت‌های نمایش ویدئوی آنلاین که دبیر آن ید طولایی در حاشیه پردازی و بیانیه نویسی دارد نیز سرانجام دست به کار شد و نامه سرگشاده نوشت!

جالب اینکه هیچ کدام از بیانیه نویسان،از تریلیاردرهای های انجمن صنفی شرکت‌های نمایش ویدئوی آنلاین گرفته تا هیات مدیره خانه سینما و انجمن کارگردانان،هیچ کدام مشکل مالی نداشته و در پول غلت خورده و می خورند.آنان هرگز به فکر زحمتکشان سینما نبوده و نیستند،اگر بودند وضع بسیاری از اعضای خانه سینما این همه اسفبار نبود.

اگر به فکر سینماگران بودند،امثال اسماعیل سلطانیان در آن وضع از دنیا نرفته و فریماه فرجامی در اغما فرو نمی رفت.بنابراین،یک در هزار نیز باور نداشته و نداریم که این بیانیه نویسان ثروتمند، دلسوز اهالی سینما باشند.این مهم بارها و بارها ثابت شده است.

بیانیه نویسان همواره پست و مقام داشته و از تلویزیون،سینما و پلتفرم ها کسب درآمد کرده و می کنند.درآمدشان هم سر به فلک گذاشته و می گذارد.

یادمان نرود که در اوج درگیری های خانه سینما که منجر به بسته شدن درهای آن شد،همان ایام مدیر خانه سینما که باعث و بانی این کار بود،سریالی را در تلویزیون کارگردانی کرد!

سینماگران بسیاری را می شناختم که در بدترین وضعیت زندگی کرده و در فجیع ترین حالت جان به جان آفرین تسلیم کردند،اما هیچ کدام از بیانیه نویسان متمول،حتی ریالی به آنان کمک نکردند!امروز هم چنین افرادی هستند که از لحاظ معیشت وضع اسفباری دارند،اما پول سیاهی به این گروه کثیر داده نشده و نمی شود.

برای انجمن صنفی شرکت‌های نمایش ویدئوی آنلاین مطمئنا فرقی ندارد که عنان کار دست ساترا باشد یا وزارت ارشاد،زیرا آنان به سود کلانی که باید برسند،به هر صورت خواهند رسید.مگر برخی از مدیران پلتفرم ها با مدیر ساترا دیدار نکرده و تفاهمنامه امضا نکردند؟

این بیانیه ها و حاشیه سازی های آنان به خاطر این است که اذهان را منحرف کنند تا به راحتی به کار خویش پرداخته و منفعت لازم را ببرند.

بحث ساترا مربوط به این یکی-دو روز نبود.همه می دانستند که چنین اتفاقی خواهد افتاد.مگر وزیر ارشاد و رییس سازمان سینمایی بارها نگفتند که چنین اتفاقی نخواهد افتاد،اما افتاد!

از اول هم گفتم که جنگ بین ساترا و شرکت‌های نمایش ویدئوی آنلاین زرگری است،اکنون نیز بر گفته خود تاکید دارم.

سردمداران شرکت‌های نمایش ویدئوی آنلاین و بیانیه نویسان،از بیکاری سینماگران حرف می زنند،اما مگر در سریال های تولیدی شان از همه آنان استفاده کرده اند؟همیشه عده ای خاص به عنوان کارگردان و بازیگر و غیره فعال بوده اند و اکثریت قریب به اتفاق اهالی سینما بیکار.

بحث خودی و غیرخودی فقط در گروه های چپ و راست و ارگان ها مطرح نیست،در خانه سینما، انجمن شرکت‌های نمایش ویدئوی آنلاین و بخش خصوصی نیز به شدت اعمال شده و می شود.

بسیاری از سینماگران باتجربه و کاربلد،سال هاست که در ورطه بیکاری دست و پا می زنند،اما کسانی که خود را سردمدار سینما و پلتفرم ها می دانند،هرگز از وجود آنان استفاده نکرده و نمی کنند،چرا؟

بخش دولتی سینما به گونه ای سینماگران کارکشته و باوجدان را در منگنه قرار داده،بخش خصوصی این عرصه نیز به گونه ای دیگر.

شاید بخش دولتی و خصوصی در ظاهر با یکدیگر مناقشه و مجادله داشته باشند،اما دیدگاه و نقطه نظرشان کاملا با هم یکی است.هر دو خواسته یا ناخواسته با سینمای اصیل ایران عناد داشته و دارند.

کدام شان تاکنون برای برون رفت سینمای ایران از حالت کما طرح جامعی ارائه داده اند؟فقط طلب پول کرده اند.آیا نجات سینمای ایران فقط با دریافت پول های کلان از دولت که بیشتر آن صرف منافع شخصی می شود میسر است؟این همه پول بیت المال ایران در سینما حیف و میل شد،پس چرا وضع سینما هر روز بحرانی تر می شود؟!

تهیه کنندگان سینما که خود را سردمدار می دانند،هنوز نتوانسته اند اختلافات خود را به صورت ریشه ای حل و فصل کنند،پس چگونه می توانند برای سینمای بیمار و رو به احتضار ایران نسخه بپیچند؟!

پس از مصوبه شوراهی عالی انقلاب فرهنگی،از اولین کسانی بودم که مخالفت کرده و مطلبی نوشتم.به عنوان یک منتقد دلسوز که عشق و عرق به سینما و اهالی آن دارد.

از سر شکم سیری ننوشتم،از روی درد بود.هم مدیران دولتی سینما و هم بخش خصوصی آن را به خوبی می شناسم.می دانم که اکثریت شان عرق و عشقی به سینمای ایران ندارند،اگر داشتند به جای منافع شخصی، منافع جمعی را در نظر می گرفتند.یک بار اگر این اتفاق بیفتد،حال سینمای ایران بهتر خواهد شد.

بزرگان سینمای ایران یا مردند یا رفتند و یا خانه نشین شان کردند.به جای آنان کسانی عنان کار را در دست گرفته اند که نه رمز و راز سینماداری را می دانند،نه تهیه کنندگی و نه پخش کنندگی را.عملکردشان آن را به اثبات رسانده و می رساند.

 

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

+ 4 = 11