کمای فریماه فرجامی،سینمای ایران را نیز به اغما برد!

تمام آنانی که آلودگی برخی از اهالی سینمای ایران به افیون را کتمان و تکذیب کرده و همچنان لجوجانه بر آن پافشاری می کنند،در وضعیت اسفبار پیش آمده برای فریماه فرجامی مقصر هستند.

کمای فریماه فرجامی،سینمای ایران را نیز به اغما برد!|سیدرضا اورنگ|سرزمین هنر|سینما

تئاتر شهر تهران خاطرات بسیاری از نمایش های اجرا شده و بازیگرانی که روی صحنه رفته اند را در خاطر خود دارد،خاطراتی که فراموش شدنی نیستند،حتی با مرگ هنرمندان.

راهروی طبقه دوم تئاتر شهر که دفتر مدیریت و روابط عمومی در آنجا قرار داشت،روی دیوارش تابلوهایی نصب شده بود از برخی نمایش هایی که در این مکان هنری به اجرا رفته بودند.همه آنها جذاب بودند و خاطره برانگیز،اما یک تابلو چشمگیرتر از همه بود،عکس فریماه فرجامی جوان هنگام اجرا در یکی از نمایش ها.

هربار که به تئاترشهر می رفتم،نگاهم را به خودش جلب می کرد،اما مدت هاست آن را نمی بینم یا به چشم من نمی آید.

پیش از انقلاب بازیگران زنی داشته ایم که با چهره زیبا و فیزیک مناسب خود توانسته بودند مورد توجه برخی از تماشاگران قرار بگیرند،اما اغلب آنان در هنر بازیگری ضعف داشتند.شاید اگر کارگردانان آن دوره این بازیگران را درست هدایت می کردند و نقشی بهتر به آنان می دادند، بسیار بهتر و حرفه ای تر بازی می کردند.

پس از انقلاب چهره های جدیدی وارد سینمای ایران شدند که حضور زنان چشمگیرتر بود.هرچند در این میان هنرپیشه هایی بودند که دارای فیزیک مناسب یا آشنا به فن بازیگری بودند،اما از میان خیل بازیگران زن،فقط یک نفر را می توان با قاطعیت نام برد که هر دو فاکتور را همزمان داشت.او کسی نیست جز فریماه فرجامی که با حضور و هنرمندی اش شکوه خاصی به سینمای ایران داد.

جذابیت فرجامی و توانایی بازیگری اش که ناشی از صبغه تئاتری او بود،خیلی زود وی را محبوب مخاطبان کرد. در هر فیلمی و نقشی که بازی کرد،به خوبی از عهده برآمد و نظرها را جلب کرد.

بازی به یاد ماندنی وی در فیلم «نرگس» را هیچ علاقه مند به سینمایی نمی تواند فراموش کند.با بازی در این فیلم ،نقشی از خود در سینمای ایران به جا گذاشت که هنوز هیچ بازیگری نتوانسته آن را از ذهن مخاطبان پاک کرده یا کمرنگ کند.

انتظار این بود که وی همواره در آسمان سینمای ایران بدرخشد و با هنر خویش آن را روشنی بخشد،اما دست روزگار و دوستان دشمن نما که چشم دیدن زیبایی و هنر وی را نداشتند،فریماه فرجامی را به راهی کشاندند که انتهایش بن بست بود،بن بستی که رهایی از آن بسیار سخت بود و هست.

خودش نیز در روی دادن این اتفاق بی تقصیر نبود،اما بی شک دیگرانی نیز در این ماجرا دخیل بودند.دیری نگذشت که این بازیگر جذاب و توانا از نظرها پنهان شد و مخاطب دیگر اثری از آثارش نیافت.باور کردنی نبود که این هنرپیشه مردمی به این زودی به دست فراموشی سپرده شود،اما این اتفاق سریع تر از آنی که پیش بینی می شد رخ داد.

مدت ها نامی از وی در محافل و مجالس شنیده نمی شد تا اینکه عکسی از وی با چهره ای درهم شکسته دست به دست شد،تصویری که دل همه را به درد آورد و افسوس فراوان خوردند برای این ستاره افول کرده و زیبایی از دست رفته اش.

هرچند فریماه فرجامی مقصر است،اما ای کاش دوستان واقعی،صنف بازیگران، مسوولان سینمایی و خانه سینما پیش تر از اینکه کار از کار بگذرد وارد عمل می شدند و از این فاجعه جلوگیری می کردند.در این قضیه همه مقصر هستند،از اهالی سینما گرفته تا مدیران سینمایی و مخاطبان.

ای کاش خانه سینما به جای برگزاری مراسم نکوداشت،تلاش می کرد تا او را از این وضعیت بغرنج نجات دهد.

اکنون خبر آمده فریماه فرجامی مدتی است که به خاطر سکته مغزی در کما به سر می برد.متاسفانه چند ماه از بیماری و زمین گیری این بازیگر محبوب می گذرد،اما انگار کسی از او خبری نمی گرفت و نمی گیرد.آیا در این مدت نسبتا طولانی،مدیران دولتی سینما،مدیرعامل و هیات مدیره خانه سینما،صنف بازیگران،تهیه کنندگان،کارگردانان و…به عیادتش رفته و به رتق و فتق مشکلاتش پرداخته اند؟

متاسفانه سینمای ایران نیز مانند بخشی از جامعه به افیون آلوده شده و نمی توان آن را کتمان کرد،اما برخی از مسوولان دولتی سینما، سردمداران خانه سینما،تهیه کنندگان و…مدام این مهم را کتمان کرده و مدام فریاد برآوردند که سینمای ایران از این آلودگی ها پاک پاک است!

آیا به واقع چنین بود و هست؟حتی بعضی از مدیران دولتی سینما و مدیران خانه سینما سوگند خوردند که در جامعه سینما،حتی یک مورد هم وجود ندارد!

دروغ گفتند و می گویند.کسانی که بر طبل توخالی کتمان می زدند و می زنند،پیش و بیش از هرکسی می دانند که ادعای شان کذب محض است.هیچ گاه حاضر نشدند ادعای خود را با یک آزمایش ساده اثبات کنند!

فریماه فرجامی قربانی اپیدمی کتمان شد،همان گونه که پیش از او نیز تعدادی چنین وضعی پیدا کردند.

تمام آنانی که آلودگی برخی از اهالی سینمای ایران به افیون را کتمان و تکذیب کرده و همچنان لجوجانه بر آن پافشاری می کنند،در وضعیت اسفبار پیش آمده برای فریماه فرجامی مقصر هستند.

کمای فریماه فرجامی،سینمای ایران را نیز به اغما برد.

 

 

 

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

29 − 19 =