بابک برزویه هم حریف مرگ نشد

بابک برزویه در عرصه تدریس هم فعال بود و توانست به هنرجویان و علاقه مندان این حرفه، دانش و تجربه خویش را منتقل کند و در مراکز آموزشی نیز ردپایی از خود باقی گذارد.

بابک برزویه هم حریف مرگ نشد|سیدرضا اورنگ|سرزمین هنر|سینما

بابک برزویه هم بعد از چندین ماه مبارزه سخت و نفسگیر با مرگ،سرانجام تسلیم آن شد و از قفس تن رست و رهایی ابدی را تجربه کرد.

آنانی که بابک را می شناختند،چه دوست و چه همکار،حتما با روحیه خستگی ناپذیر او آشنا بودند و هستند.همیشه دوربین به دست همه جا حاضر و ناظر بود تا اتفاقی از نگاه تیزبین خودش و قاب دوربین اش پوشیده نماند.

دوست داشت و تلاش می کرد در هر مراسم یا رویدادی اولین نفری باشد که عکس بگیرد و به رسانه مورد نظرش ارسال کند.برای این کار،یک کوله پشتی پر از وسایل ریز و درشت داشت.به یاد نمی آورم حتی برای یک بار نیز لنگ وسیله ای مانده باشد.

همواره می خواست نفر اول باشد و در بیشتر اوقات چنین بود.بسیاری از عکاسان و خبرنگاران تلاش کرده و می کنند تا اولین نفری باشند که خبر یا عکسی را از یک اتفاق ارسال و منتشر کنند،اما این مهم برای هرکسی رخ نداده و نمی دهد.

در این حرفه فقط نفر اول است که موفق می شود،باقی یا خبر سوخته نصیب شان می شود یا تصویر تکراری.

پس از درگذشت غم انگیز و شوک آور زنده یاد عباس کیارستمی،وقتی پیکر این هنرمند به ایران انتقال پیدا کرد،بابک برزویه که نتوانسته بود دوربین و تجهیزات اش را پای هواپیما بیاورد،دست روی دست نگذاشت و از این واقع تلخ تاریخی با موبایل خویش عکس گرفته و در لحظه به روزنامه بانی فیلم ارسال کرد و آن عکس ها در صفحه اول کار شد و به لطف هنر بابک این نشریه اولین رسانه ای بود که این تصاویر را منتشر کرد.

عکاسان زیادی را می شناسم که در این حرفه،به خصوص در عرصه هنر،سینما و رسانه فعال بوده و هستند،اما به جرات می گویم که هیچ کدام به اندازه بابک در این حرفه موفق نبودند.برخی این کار را رها کردند،اما او چنین نکرد و تا زمانی که سرپا بود عکس گرفت.گمان نمی کنم عکاسی به اندازه وی عکس های گوناگون در آرشیو غنی خود داشته باشد.

بابک برزویه در عرصه تدریس هم فعال بود و توانست به هنرجویان و علاقه مندان این حرفه، دانش و تجربه خویش را منتقل کند و در مراکز آموزشی نیز ردپایی از خود باقی گذارد.

بابک را بارها و بارها دیده ام،اما همیشه یک صحنه آن در ذهنم مدام تکرار می شود،لحظه ای که با عجله به دفتر بانی فیلم می آمد،کوله پشتی سنگین اش را از روی گرده بر می داشت و در دست می گرفت،سپس می گفت یک سیستم به من بدهید تا عکس ها را خالی کنم.

خدا بیامرزدت ای رفیق هنرمند و در جوار خویش تو را ماوا دهد.

درگذشت این هنرمند ارزنده و خستگی ناپذیر را به خانواده محترم ایشان و دوستان و همکارانش تسلیت می گوییم.

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

35 − 34 =