پول های سینمای ایران کجا سرمایه گذاری می شود؟!

مشکل بزرگ سینمای ایران این است که پول های کلانی که از طریق آن حاصل می شود،جای دیگری سرمایه گذاری می شود!

پول های سینمای ایران کجا سرمایه گذاری می شود؟!|سیدرضا اورنگ|سرزمین هنر|سینما

سینما،هنر-صنعت گران و پولسازی است.برای همین از همان روزهای تولد سینما،عده ای از سرمایه گذاران که آینده ای درخشان برای آن در چشم انداز اقتصادی می دیدند،وارد این عرصه شده و با سرمایه گذاری روی این پدیده نوظهور و جذاب،هم باعث پیشرفت سریع سینما شدند و هم خودشان به ثروت هنگفتی رسیده و می رسند.

این سرمایه گذاران حرفه ای که بعد کمپانی های فیلمسازی را راه انداختند،توانستند درهای جدیدی را به روی دنیای اقتصاد بگشایند.

اکثر آنان پولی که از طریق سینما به دست می آوردند و می آورند را دوباره وارد چرخه اقتصاد این صنعت کرده و موجب توسعه هرچه بیشتر هنر هفتم شده و می شوند.به غیر از سرمایه گذاران و تهیه کنندگان، برخی از کارگردانان ، بازیگران و عوامل  دیگر سینما نیز که از این طریق به ثروت رسیده اند یا خودشان صاحب استودیوی فیلمسازی هستند و یا در ساخت بعضی از فیلم ها شریک شده و می شوند.

به این ترتیب پولی که از طریق سینما به دست می آمد و می آید دوباره وارد چرخه اقتصادی هنرهفتم می شد و می شود.یکی از دلایل موفقیت هالیوود در سینمای جهان همین مهم است.بعضی دیگر از عوامل سینما نیز سرمایه ای که به دست آورده بودند و می آورند را در کارهای تولیدی یا صنعت گردشگری به کار گرفته و می گیرند تا هم به پیشرفت اقتصاد کشور شان کمک کرده و هم آینده خود را تامین کرده و می کنند.

در کشور ایران نیز در گذشته های نسبتا دور،تهیه کنندگان و سرمایه گذاران،اغلب پولی را که از راه سینما حاصل می شد،دوباره وارد همین چرخه می کردند تا راه ترقی را طی کرده و چراغ آن همیشه روشن باشد.

برخی از تهیه کنندگان خودشان صاحب سرمایه بودند،بعضی نیز با شراکت صاحبان سرمایه یا سینماداران به ساخت فیلم می پرداختند.در حقیقت پولی که از راه سینما به دست می آمد دوباره به آن تزریق می شد تا همیشه برقرار باشد.

فیلم هایی نیز با بودجه دولتی تولید می شدند که خارج از این مبحث قرار می گیرند.بعضی از صاحبان استودیو فعالیت های اقتصادی دیگری هم داشتند که معمولا ربطی به سینما نداشت.

بعد از پیروزی انقلاب وضعیت سینما مانند کشور دستخوش تغییرات اساسی شد.افراد جدیدی با کمک دولت و برخی از نهادها وارد عرصه فیلمسازی شدند که سابقه و تجربه ای نداشتند یا بسیار کم بود.

بعضی از آنان به دلیل علاقه ای که به این هنر داشتند،توانستند با چارچوب سینما هماهنگ شده و به تهیه کنندگانی نسبتا موفق تبدیل شوند،اما اکثریت چون به خاطر دلایل دیگری از جمله کسب نام و نان وارد این عرصه شده بودند،بیشتر به کاسبی پرداخته و می پردازند و سینما را فقط محل کسب می دانند،البته نه به عنوان کاسبی که حبیب خداست!

تعدادی تهیه کنندگان قدیمی نیز با مشقت فراوان موقعیت خود را حفظ کرده و با سختی به تولید فیلم پرداختند که بعدها آن تعداد معدود نیز به دلایلی از چرخه تولید فیلم خارج شدند.این عده همچنان با روش قدیم فیلم تولید می کردند و به اصول حرفه ای پایبند بودند.

متاسفانه بعد از دهه ۷۰ که مسائل مالی بر همه چیز سایه افکند،اغلب اهالی سینما نیز دید هنری شان نسبت به هنرهفتم کم شد و دیدگاه مالی جای آن را گرفت.بعد از اینکه مشکلات اقتصادی کشور بیشتر و بیشتر شد و آشفتگی بازار ارز،سکه،مسکن و… بیداد کرد،بعضی از تهیه کنندگان،کارگردانان،بازیگران و… به جای اینکه مانند هالیوودی ها ثروتی که از طریق سینما به دست آورده بودند را دوباره در سینما یا فعالیت های تولیدی و گردشگری سرمایه گذاری کنند،وارد عرصه دلالی کرده و به خرید و فروش ارز و سکه پرداخته و یا به ساختمان سازی روی آوردند.این کار،هم باعث کمبود بودجه بخش خصوصی در عرصه فیلمسازی شد و هم موجب بالا رفتن بی رویه قیمت سکه،ارز و مسکن.

در حقیقت پول هایی که از طریق نمایش فیلم در سالن های سینما از جیب مردم بیرون کشیده شده بود،بر علیه خودشان به کار گرفته شد و زندگی شان را سخت تر از پیش کرد.وقتی درآمدهای نجومی ای که از طریق سینما به دست آورده شده وارد کار دلال بازی شود،طبیعی است که بازار دچار آشفتگی خواهد شد.

اگر این سرمایه های هنگفت دوباره در چرخه سینما قرار می گرفتند، سینمای ایران،هم راه پیشرفت را طی می کرد و هم هنرهفتم همیشه رونق داشت و این همه بیکاری در این عرصه وجود نداشت.

مشکل بزرگ سینمای ایران این است که پول های کلانی که از طریق آن حاصل می شود،جای دیگری سرمایه گذاری می شود!

امروز تعداد تهیه کنندگانی که با سرمایه خود فیلمسازی می کنند،کمتر از انگشتان یک دست است که این برای سینمای ایران فاجعه ای ویرانگر است.

هر فیلمسازی که با خود سرمایه بیاورد تهیه کنندگان با او همکاری می کنند و اصلا به سابقه یا توانایی اش نگاه نمی کنند!دردناک تر اینکه اصلا به فروش فیلم نیز فکر نمی کنند،زیرا خودشان در پروژه سرمایه گذاری نکرده اند که دل شان برای آن بسوزد!با این اوصاف سینمای ایران می تواند به حیات خویش ادامه دهد؟!

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

− 3 = 1