هنجارشکنی در موسیقی
هنرلند | هنجارشکنی در موسیقی | موسیقی از زمانی که اختراع شد کارکردهای مختلف پیدا کرد. هر قبیله و طائفهای موسیقی خاص خود را یافت و به آن پرداخت. دیری نگذشت که موسیقی به دو شاخه شاد و غمگین تقسیم شد.
این هنر بدیع خیلی زود جای خود را در فرهنگ و آیین ملتها باز کرد. موسیقی مذهبی نیز شکل و شمایل خاص یافت و کاربرد بیشتری پیدا کرد.
به عنوان نمونه موسیقی کلیسایی بخشی از موسیقی مذهبی است که در ممالک مختلف دنیا رایج است.موسیقی شاد هم به سرعت جهانگیر شد.
با رواج نت نویسی، موسیقی به یک هنر و دانش تبدیل شد.هنر موسیقی آنچنان گسترده شد که برای هر مراسم و مناسبتی آهنگ خاصی ساخته و نواخته شد و می شود.
متاسفانه در ایران از دیرباز عنوان مطربی را به هنرمندان هنر موسیقی و نمایش دادهاند که صفت درستی نبود و نیست. مطرب یعنی کسی که اسباب طرب را فراهم میکند تا عدهای شاد باشند و بخندند.
روح موسیقی
این با روح هنر موسیقی در تضاد است. موسیقی، یک علم و هنر است که شاخههای مختلف دارد، آهنگهای شاد تنها بخش کوچکی از آن را تشکیل میدهند.
ایران از گذشتههای دور دارای موسیقیدانان و نوازندگان بزرگی، مانند باربد، نکیسا و… بوده است. هر چند که آنان برای درباریان هنرنمایی میکردند، اما نمایانگر شکوه هنر موسیقی در دنیا بودند.
موسیقی حتی در جنگها نیز موثر بود، مارشهای مختلف که غالبا هیجان برانگیز بودند و به سربازان و مردم روحیه مقاومت میدادند و میدهند.
کشور بزرگ ایران سرزمین موسیقی است، هر گوشهای از این خاک فرهنگ خیز موسیقی خاص خود را دارد. این هنر در جان مردم ایران ریشه دارد و آنان در مقاطع و مناطق مختلف با آن آشنا هستند.
مردم فهیم ایران موسیقی خوب را از بد تشخیص میدهند و بارها این را ثابت کردهاند. بگذریم از برخی که موسیقی را فقط برای تلف کردن وقت گوش میدهند.
موسیقیهای وارداتی غرب که بیهیچ ارزیابی و مطالعهای وارد کشور شدهاند آسیبهای جدی به موسیقی ایرانی زده و میزنند.
موسیقی را پاس داریم
متاسفانه این ویروس بخشی از فرهنگ و آیین نوحهسرایی را نیز آلوده کرده و عدهای معدود از این سبکهای من درآوردی در نوحه استفاده کرده و می کنند که بسیار توهینآمیز است.
اخیراً نیز مد شده در مراسم درگذشتگان به جای خواندن قرآن و نوحهسرایی از گروههای خود خوانده موسیقی استفاده میشود.
این گروهها، همانانی هستند که در عروسیها و دیگر مراسم اینچنینی مطربی میکنند. واژه مطرب اینجا مصداق دارد و باید از آن استفاده کرد و این توهینی به اهالی موسیقی نیست، چون این نوع موسیقی واقعاً مطربی است و غیر از طرب منظور دیگری در پی ندارد.
متاسفانه این گروههای مطرب به مراسم ختم نیز راه پیدا کردهاند! اعضای این گروهها در عروسیها و جشنها، با یک نوع لباس خاص حاضر شده و آهنگهای آنچنانی به خورد ملت میدهند و در مراسم ختم، با تغییر لباس و لحن، همان آهنگهای مطربی را به صورتی دیگر اجرا میکنند!
ساز ناکوک
بین سازهای این گروهها، هماهنگی نیز وجود ندارد که این ناهماهنگی روح و گوش آدمی را میخراشد. آنگونه که معلوم است هیچ نظارتی هم بر اجرای این نوع گروههای به نوعی سوء استفادهگر وجود ندارد که هر کاری دلشان میخواهد را انجام می دهند.
این خیلی زشت است که یک گروه مطرب، در مجلسی لحن عزا به خود بگیرد و ساعتی بعد و در مجلسی دیگر ، در همان سالن لحن و شکل خود را تغییر داده و آن را شاد کند!
اینگونه حرکات شایسته موسیقی نیست و اهالی اصیل موسیقی و دلسوزان با این رفتارهای زننده به شدت مخالفند. معلوم نیست متولیانی که دائم کنسرتهای موسیقی را به علتهای مختلف، گاه واهی لغو میکنند، چرا با این گروههای قانون ستیز و سوء استفادهگر برخورد نمیکنند؟! آیا از نظر آنها گروههای هنجارشکن بر گروههای قانونگرا ارجح هستند؟!