فخری خوروش،فخر تئاتر و سینمای ایران

زنده یاد فخری خوروش،فخر تئاتر و سینمای ایران بود و تجربه های گرانقدری در طول چند دهه فعالیت هنری کسب کرده بود که می توانست به نسل های بعد منتقل کند،اما همیشه دیر می شود!

فخری خوروش،فخر تئاتر و سینمای ایران|سیدرضا اورنگ|سرزمین هنر|سینما

مرور ایام را به تماشا نشسته و هر دم انتظار می کشیم اخبار خوب به سمع و بصر ما برسد،اما خبرهای تاثرآمیز و ناراحت کننده مدام بر سرمان آوار می شود.

گاهی دل مان می خواهد خلوت گزینی کرده و دروازه ورود تمامی اخبار به چشم و گوش خود را ببندیم تا دچار یاس و تاثر مدام نشویم،اما نشده و نمی شود.

درگذشت فخری خوروش،آخرین خبر تاسف باری است که دست به دست شد و در کسری از ثانیه همگان از آن مطلع شده و آخ و افسوس کشیدند.

وقتی چنین اخبار ناخوشایندی به چشم و گوش من می رسد،به غیر از تاسف برای مرگ یک هنرمند،بیشتر افسوس می خورم،چرا از این گنجینه ها بیش از پیش بهره نبرده و از دانش شان برای تربیت نسل جدید استفاده نکردیم و نمی کنیم؟

ثروتمند ترین سرزمین ها،آنهایی هستند که داشته های خود را حفظ کرده و بهره لازم را می برند تا به داشته های جدیدی دست پیدا کنند.

زنده یاد فخری خوروش،فخر تئاتر و سینمای ایران بود و تجربه های گرانقدری در طول چند دهه فعالیت هنری کسب کرده بود که می توانست به نسل های بعد منتقل کند،اما همیشه دیر می شود!

هنرمندان دیگری نیز چون بانو خوروش گنجینه ای بی بدیل بودند،اما از این گنج ها و تجربه های شان برای اعتلای سینما،تئاتر و تلویزیون استفاده نشد تا اینکه از دسترس خارج و در غبار فراموشی مدفون شدند.

بزرگ ترین و مهم ترین درس برای طالبان علم و هنرجویان،زانو زدن در مقابل بزرگان عرصه های مختلف دانش و هنر و خاضعانه آموختن است.

یک لحظه با این بزرگان نشستن،ارزشی ماورای ده ها مدرک دانشگاهی داشته و دارد.به قول ابوعلی سینای بزرگ:«تجربه مافوق علم است».

در گذشته ای نه چندان دور،آموزش در عرصه هنر ایران به صورت زانو به زانو و نفس به نفس بود.اگر همیشه در موسیقی، تئاتر، سینما، هنرهای تجسمی،شعر و… سرآمد بودیم و در اوج به سر می بردیم،به همین دلیل بود.

دانشگاه ها و مراکز علمی بسیار خوب و مفید هستند،اما در عالم هنر،استعداد و تجربه شاه کلید موفقیت هستند،نه مدارک کاغذی از بین رفتنی.اگر فردی صدها مدرک دانشگاهی بگیرد،اما یک روز تجربه کار در کنار افراد کاربلد را نداشته باشد،دانش او هرگز به کارش نخواهد آمد.

زنده یاد فخری خوروش،به خاطر توانایی و تجربه اش در هنر بازیگری، از افرادی بود که می توانست با انتقال تجربه گرانبهای خویش به هنرجویان جوان،ده ها نیروی کاربلد و تازه نفس را به تئاتر،سینما و تلویزیون ایران تحویل دهد.

بانو خوروش،در عرصه تئاتر،سینما و تلویزیون،کارنامه درخشانی دارد که نمی توان به سادگی از نام بزرگ او گذشت.بازیگری توانا بود که به هر نقشی روح داده و آن را در معرض دید مخاطبان قرار می داد.

ذکر یکایک نقش های او بر صحنه های تئاتر،روی پرده سینما و قاب تلویزیون،طوماری را می طلبد که این مقال گنجایش آن را ندارد.

به عنوان نمونه کافی است به چند نقش متفاوت او در فیلم های «آقای هالو»ی داریوش مهرجویی،«سوته دلان» زنده یاد علی حاتمی و حتی فیلم «مترسک» مرحوم حسن محمدزاده اشاره کنیم تا قدرت بازیگری و نقش پذیری این بانوی هنرمند بر همه ثابت شود.

در تلویزیون نیز بازی او در نقش مهدعلیای سریال «امیر کبیر» سعید نیکپور،قدرت بازیگری اش به چشم همه آمد.با هنرمندی فخری خوروش بود که همگان نسبت به مادر ناصرالدین شاه و توطئه هایش علیه امیرکبیر شناخت پیدا کردند.

برای کسانی که تماشاگر این مجموعه بوده اند،وقتی مطلب یا قصه ای درباره مهدعلیا می خوانند،ناخودآگاه چهره فخری خوروش در ذهن شان متجلی می شود.

بارها گفتم و نوشتم از این گنج های سربه مهر هنر ایران زمین،بهره کافی و وافی ببرید تا تضمینی برای اعتلای هنر این مملکت باشد،اما گوشی بدهکار نبود،نیست و گویا نخواهد بود!

فخری خوروش، درگذشت و دست اش مانند هنرمندان دیگر از این دنیا کوتاه ماند،اما حسرت از دست دادن او و دیگران همواره بر دل مادر هنر ایران خواهد ماند که چرا از وجودشان،آن گونه که شایسته و بایسته بود استفاده نشد؟!

 

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

18 − 8 =