سواد سینمایی مدیر موزه سینما تا چه حد است که سینماگری چون ابراهیم کیهانی را نمی شناسد؟!

مرگ ابراهیم کیهانی در آستانه هفته دفاع مقدس پیام روشنی داشت تا همه بدانند مدعیان دروغین چه کسانی هستند و بی ادعایان راستین چه کسانی.

سواد سینمایی مدیر موزه سینما تا چه حد است که سینماگری چون ابراهیم کیهانی را نمی شناسد؟!|سیدرضا اورنگ|سرزمین هنر|سینما

زنده یاد ابراهیم کیهانی،از آن دست سینماگرانی نبود که مدام به خودنمایی بپردازد تا صاحب نام شود،زیرا صاحبنام بود.

بسیاری از مدیران ریز و درشت دولتی و بخش خصوصی سینما که در این عرصه خود را مدعی می دانند،امثال کیهانی را نشناخته و نمی شناسند،اما آنانی که خود را مرید سیدمرتضی آوینی دانسته و مدام سنگ او را به سینه می زنند تا در کنار نام وی شناخته شده و صاحب مال و مقام شوند،چرا چنین هنرمندی را نمی شناسند یا نمی خواهند بشناسند؟!

مدیر موزه سینما که دم از سینما و فیلم ارزشی زده و می زند،چرا ابراهیم کیهانی را نمی شناسد یا خود را به تجاهل زده است؟!

آیا بهتر نبود به جای راه انداختن نمایشگاهی صوری و زودگذر به مناسبت هفته دفاع مقدس،به شناخت و معرفی هنرمند ذوالفنونی به نام ابراهیم کیهانی می پرداخت؟

موزه سینما همواره به تولد بازیگران دست چندم اهمیت داده یا برای درگذشت خانواده برخی از سینماگران پیام تبریک و تسلیت می فرستد،اما گویا برای مدیر این موزه،هنرمندی مانند ابراهیم کیهانی ارزش و اهمیتی نداشت تا حتی یک پیام تسلیت ساده به مناسبت درگذشت اش ارسال کند!

ابراهیم کیهانی،مگر همان کسی نیست که به مراد شما سیدمرتضی آوینی کمک فراوان کرد تا وقایع دوران دفاع مقدس و رزمندگان آن،به خوبی به تصویر کشیده شده تا با نام «روایت فتح» در تاریخ ثبت شود؟چه شد که نام این فرد مهم و تاثیرگذار از قلم مدیر موزه سینما افتاده؟!

آیا موزه سینما برای هنرمندانی مانند ابراهیم کیهانی که پیش و پس از انقلاب در سینمای ایران فعال بودند،نیمچه غرفه ای دارد؟!

افرادی مانند او، خاطره های جذاب و آموزنده بیشماری داشته و دارند تا در تاریخ شفاهی درج شود،نه آنانی که کاری شایسته برای سینما انجام نداده و نمی دهند.

عده ای مانند سیدمرتضی آوینی،ابراهیم کیهانی،رسول ملاقلی پور، رحیم رحیمی پور و…زندگی خود را روی فیلمسازی در عرصه دفاع مقدس گذاشتند تا کاری برای مردم خودشان انجام داده باشند،اما قدرشان را ندانستند و نمی دانند.

امروز اگر سیدمرتضی آوینی زنده بود،افرادی که به نام دفاع مقدس و به کام خود وارد این عرصه شده اند،بی شک با او نیز رفتاری را روا می داشتند که با امثال ابراهیم کیهانی روا داشتند.

عده ای جان و زندگی خود را در این راه از دست دادند،اما گروهی دیگر دفاع مقدس را سکوی پرتاب خود دانستند تا از طریق آن به نان و نوایی برسند که رسیدند.

بیشتر بودجه نهادها را دریافت کردند تا سینمای دفاع مقدس را زنده نگه داشته و اشاعه دهند تا نسل جدید نیز وقایع جنگ تحمیلی و رزمندگان شجاعش را بشناسد و فراموش نکند،اما چون برخی از آنان با نیت خیر وارد این عرصه نشده بودند،سینمای جنگ را به نابودی کشاندند . کاری کردند که این نوع سینما دیگر مخاطبی نداشته باشد،در صورتی که در دهه باشکوه ۶۰ و اوایل دهه هفتاد در اوج بود.

آنانی که از کوخ آمده بودند تا در خدمت سینمای دفاع مقدس باشند، اکنون به مدد پول هایی که از این راه درآوردند،کاخ نشین شده و حتی بعضی کارهای گذشته خویش را نیز منکر شده و می شوند.

چرا افراد کاربلد،عاشق و خستگی ناپذیری مانند حاج ابراهیم کیهانی که سال ها در این عرصه جانفشانی کردند و می کنند،صاحب کاخ نشده و نمی شوند؟!

مرگ ابراهیم کیهانی در آستانه هفته دفاع مقدس پیام روشنی داشت تا همه بدانند مدعیان دروغین چه کسانی هستند و بی ادعایان راستین چه کسانی.

بزرگانی مانند ابراهیم کیهانی به موزه و قطعه هنرمندان احتیاجی نداشته و ندارند.همان گونه که سیدمرتضی آوینی در قطعه شهدا،رسول ملاقلی پور در جوار مادرش و رحیم رحیمی پور در قطعه دیگری به خاک سپرده و به آرامش رسیدند،حاج ابراهیم نیز در قطعه صالحین(جانبازان) کنار آنانی که عاشقانه دوست شان داشت خفت و به ابدیت پیوست.

 

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

4 + = 8