جوانمردی نامردی شده،نامردی جوانمردی!

تمام این ناجوانمردی ها تقریبا در دو دهه اخیر باب شده است.برخی نامردان که با کمال پر رویی خود را مرد خطاب می کنند،چند نفره با قمه و چاقو به جان یک نفر،حتی پیرزن و پیرمرد می افتند و نفس اش را می گیرند،آن هم بدون لحظه ای تامل!

جوانمردی نامردی شده،نامردی جوانمردی!|سیدرضا اورنگ|سرزمین هنر|فرهنگی

پیش از انقلاب،یک شب حدود ساعت ۱۰ با دوستم در محله سابق مان که خیابان مجیدیه معروف بود در حال پیاده روی بودیم.ناگهان دو مینی بوس پیش پای ما به شدت ترمز کردند.در کسری از ثانیه مردان گردن کلفت سبیل از بناگوش در رفته ای با چوب و چماق و ضامن دار به دست از مینی بوس پیاده شدند.

من و رفیقم از ترس پاهای مان شل شد و به کرکره یک مغازه چسبیدیم. ضامن چاقوها باز شد و چماق ها به حرکت درآمد.با چوب بر سر و بدن هم می کوبیدند و با چاقو روی شکم یکدیگر خط کشی.

طول دعوا به ۱۰ دقیقه نکشید و پیش از اینکه پلیس برسد پایان یافت.همه دوباره سوار مینی بوس ها شدند و رفتند.انگار سر صحنه فیلمفارسی ها بودیم.

آنان همه رفتند و همسایه ها وقتی فهمیدند دعوا تمام شده از خانه ها با احتیاط بیرون خزیدند.قبل از اینکه من و دوستم را سوال پیچ کنند،از معرکه بیرون زدیم.

مشابه این دعوا در تهران بارها و بارها اتفاق می افتاد،اما کمتر می شنیدیم در این درگیری ها کسی کشته شده یا صدمه خاصی دیده باشد.

مشابه آن را در فیلمفارسی ها،حتما بسیاری دیده اند که لات و لوت ها بعد از خط کشی هم، به حمام می رفتند و بعد از بیرون آمدن از گرمابه،نشانی از خونریزی دیده نمی شد.

آن زمان یک نیمچه معرفتی در وجود همه بود.مثل امروز نبود که چند بچه نوخاسته، قمه به دست گرفته یا چاقوهای ضامن دار و بی ضامن را در هوا بچرخانند و بی رحمانه و بدون لحظه ای درنگ،بر نقاط حساس بدن،به خصوص قلب و ریه وارد کرده و جوان و یا جوان های دیگر ، حتی افراد مسن را راهی بهشت زهرا و دیگر گورستان ها کنند.

در آن دوران، حتی در بین بچه ها نیز لوطی بازی باب بود.در دعواها اعتقاد داشته و می گفتند،فقط تک به تک.دو به تک یا چند نفر به یک نفر نامردی بود.هر کس به این پیمان نانوشته عمل نمی کرد،او را نامرد خطاب کرده و شهره خاص و عام می شد.

نامردی زدن جرم و گناهی سنگین بود بین مردها و جوانان جویای نام و حتی نوجوانان و کودکان.زورگیرها نیز این گونه قمه به دست نبودند که دست قربانی را از بیخ کتف قطع کنند تا کیف او را بربایند.

متاسفانه امروزه معدودی از زنان و دختران جوان نیز دست به قمه شده اند.برخی دانسته و بعضی نیز نادانسته این صحنه های زشت را در فضای مجازی دست به دست می کنند.

به یاد ندارم پیش از انقلاب،دهه ۶۰ یا حتی در دهه ۷۰ چنین ناجوانمردی هایی اتفاق افتاده باشد.در سال های اول بعد از انقلاب، حتی در میدان شوش و گمرک هم کسی جرات فروختن یک چاقوی جیبی را نداشت،چه رسد به قمه و شمشیر و تبر و…!

تمام این ناجوانمردی ها تقریبا در دو دهه اخیر باب شده است.برخی نامردان که با کمال پر رویی خود را مرد خطاب می کنند،چند نفره با قمه و چاقو به جان یک نفر،حتی پیرزن و پیرمرد می افتند و نفس اش را می گیرند،آن هم بدون لحظه ای تامل!

متاسفانه در فضای کذایی نیز تصاویر این صحنه های غیرانسانی و خون و خونریزی،مدام منتشر شده و جوانان و نوجوانان خطاکار را به نوعی تشویق کرده برای دیده شدن مرتب قمه بزنند و تیغ بکشند و آدم کشی کنند!آنانی که این صحنه های زشت را با ذوق و شوق پخش می کنند،جرم شان کمتر از قاتلان و بی رحمان تیغ به دست نیست.

یک روز جمع جوانی را دیدم که با هم صحبت کرده و از مردی و جوانمردی می گفتند.دقیقه ای نگذشته بود که همان ها چند نفری سر یک مرد نسبتا مسن ریخته و می خواستند به قول خودشان حالش را بگیرند.

جوگیر شدم و جلو رفتم،گفتم: این شما نبودید که از مردی و جوانمردی می گفتید؟

گفتند: هنوز هم می گوییم.

گفتم:این مردانگی است که چند نفری به یک نفر حمله می کنید؟

گفتند:مردانگی آن است که ما همه با هم باشیم و به دیگران حمله کنیم!

زمانی مردم تا آنجا که می شد،زشتی ها را پنهان کرده و زیبایی ها را جلوه گر می ساختند.مرامنامه ای نانوشته داشتند که اکثریت به آن عمل می کردند.

کسی که به افراد ضعیف کمک می کرد،جزو وظیفه انسانی خود می دانست.دیگران نیز یکدیگر را به کار خوب سفارش می کردند.

امروز اگر به کسی کمک کنی،مثلا پیرمرد یا پیرزنی را از عرض خیابان عبور دهی،عده ای می گویند چه کار احمقانه ای می کند!

واژه ها نیز معنی خود را از دست داده و مفهوم دیگری به خود گرفته اند.جای کار خوب و زشت با یکدیگر عوض شده.

متاسفانه برخی از همکاران رسانه ای،به خصوص کسانی که تازه کار هستند یا آنانی که با غرض و مرض قلم می زنند،فقط مبلغ زشتی ها هستند ، خوبی ها را نهی کرده و اصلا درباره اش نمی نویسند.

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

18 − = 12