اولیویا دی هاویلند، ستاره ای مهربان و درخشان

هاویلند از معدود بازیگران مطرحی است که دوبار جایزه اسکار را به کف آورده و چند بار نیز نامزد دریافت آن شده است.

اولیویا دی هاویلند، ستاره ای مهربان و درخشان|سیدرضا اورنگ|سرزمین هنر|سینما

سینما از زمانی که متولد شد، به ویژه سینمای داستانی، زنان از ارکان  اصلی آن بودند، در حقیقت بدون حضور بانوان و هنرآفرینی آنان در نقش های مختلف، سینما جذابیتی نداشت،زیرا قهرمانان مرد در کنار قهرمانان زن معنی پیدا می کردند.

در دهه های مختلف، بانوان زیادی در آسمان بازیگری درخشیده و عالمگیر شده اند. ستاره هایی که نام و یادشان همواره در ذهن و دل علاقه مندان سینما باقی بوده و خواهد ماند.

در موفقیت بسیاری از فیلم های مطرح سینما، زنان نقش بسیار موثری داشتند، گاهی تاثیرگذارتر از مردان. بانوان بزرگ و هنرمندی که شانه به شانه مردان، حتی جلوتر از آنان در عرصه سینما جولان می دادند.

ذکر نام همه این زنان هنرمند و نقش آفرین به علت کثرت در دایره قلت نمی گنجد. یکی از این زنان هنرمند و ستاره درخشان سینما اولیویا دی هاویلند بازیگر سرشناس است. وی در فیلم های بسیاری نقش آفرینی کرد، فیلم هایی که اغلب آنها در ذهن تاریخ سینما ثبت شده است.

هاویلند از معدود بازیگران مطرحی است که دوبار جایزه اسکار را به کف آورده و چند بار نیز نامزد دریافت آن شده است.

سال ۱۹۴۶ به خاطر بازی در فیلم «هر یک به نوبه خود» جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن را به دست آورد و برای بازی در فیلم مطرح «وارث» دوباره اسکار بهترین بازیگر را به خود اختصاص داد. خواهر او جون فونتین نیز که بازیگری مطرح و مورد علاقه آلفرد هیچکاک بزرگ بود، یک بار موفق به دریافت جایزه اسکار شد.

اولیویا و خواهرش جون فونتین با کمک پدرخوانده خود در مدرسه هنری نتردام تحصیل کردند. اولیویا سپس در چند نمایش و فیلم نقش های کوچکی به عهده گرفت. سال ۱۹۳۳ با بازی در نمایش «آلیس در سرزمین عجایب» در برادوی به شهرت رسید. سال ۱۹۳۸ در فیلم «رابین هود» نقش دوشیزه ماریان را در کنار ارول فلین بازیگر سرشناس سینمای کلاسیک که نقش رابین هود را بازی می کرد همبازی شد.

هاویلند در طول دوران زندگی هنری خود با بازیگران مطرح و مشهوری همبازی بوده که یکی از آنان مونتگمری کلیفت بازیگر توانا و سرشناس در فیلم «وارث» بود.

وی برای بازی در «وارث» هم جایزه اسکار را به دست آورد، هم گلدن گلوب را و هم مورد تقدیر منتقدان قرار گرفت. در فیلم به یاد ماندنی «بر باد رفته» نیز در کنار کلارک گیبل و ویوین لی هنرآفرینی کرد. در این فیلم نقش اول را نداشت، اما توانایی او در بازیگری از چشم علاقه مندان و منتقدان دور نماند. هر چند ویوین لی نقش اول زن را به عهده داشت، ولی بازی هاویلند تأثیرگذارتر بود. وی با دو ستاره مطرح دیگر سینما بت دیویس و ریچارد برتون نیز همبازی بوده است.

هاویلند، گرچه بازیگری توانا بود که می توانست تمام نقش ها را به خوبی بازی کند، اما بیشتر نقش زنان مهربان و ساده دل را ایفا می کرد.

کاراکتر ملانی هامیلتون در «برباد رفته» از این دست نقش هاست که او سیمای زنی مهربان، صبور و ساده دل را به بهترین وجه به تماشا می گذارد. همین مهربانی و صبوری باعث می شود که اسکارلت اوهارا (ویوین لی) که او را دشمن خود می پندارد، تحت تأثیر قرار بگیرد.

در فیلم «وارث» هاویلند در نقش یک دختر ساده که روابط اجتماعی مناسبی ندارد و از زیبایی نیز کم بهره است بازی می کند. او همیشه مورد شماتت دیگران است و کسی به خواستگاری اش نمی آید. وی آنچنان این نقش را خوب بازی می کند که همگان شخصیت او را در این فیلم پذیرفته و تحت تأثیر قرار می گیرند.

پس از خواستگاری جوانی از وی که نقش آن را مونتگمری کلیفت بازی می کند، کم کم در او تحولاتی ایجاد می شود، آنچنان که در برابر پدر خود که همیشه پیش او خاضع بود، موضع می گیرد. پس از اینکه مشخص می شود جوان خواستگار تنها به انگیزه به دست آوردن ارثش به وی نزدیک شده، شخصیت او تغییر کرده و یک بعد دیگر را به نمایش می گذارد.

در «بر باد رفته» هاویلند در نقش زنی وفادار، صبور و مهربان بازی می کند که تا زمان مرگش بدون تغییر باقی می ماند، اما در «وارث» پس از آنکه خیانت جوانی که به دروغ عاشقش بود را می بیند، شخصیت او تغییر کرده و به زنی بی روح تبدیل می شود.

با توجه به فیزیک چهره اش توانسته این تغییر شخصیت را به خوبی نشان دهد. تغییر شخصیت تنها در ظاهر اتفاق نمی افتد، بلکه در درون نیز چنین اتفاقی می افتد که هاویلند ما به ازای بیرونی اش را هم به خوبی تماشا می گذارد.

اولیویا هاویلند بازیگری است توانا که در عرصه تئاتر، سینما و حتی تلویزیون خوش درخشیده است، اما آن گونه که باید علاقه مندان ایرانی، به خصوص نسل جدید با وی و هنرنمایی اش آشنایی ندارند. او بازیگری نبود که بخواهد با سر و صدای بیهوده و حاشیه سازی خود را مطرح کند، بلکه تنها با زبان هنر با مردم حرف می زد، ستاره ای بود مهربان و ساده دل.

بردن دو جایزه اسکار، جایزه گلدن گلوب، نامزدی چند دوره اسکار و چندین و چند جایزه دیگر، نشان از قدرت بازیگری این هنرمند دارد. هاویلند از جمله بازیگرانی بود که بازی اش، هم مورد توجه علاقه مندان سینما بود و هم منتقدان. سال ۲۰۱۱ جایزه یک عمر دستاورد هنری از طرف اعضای هیات داوران فستیوال کن، توسط جودی فاستر به هاویلند اهدا شد.

اولیویا دی‌هاویلند اول جولای ۱۹۱۶ درشهر توکیو متولد شد. پدر او تحصیلکرده دانشگاه کمبریج انگلستان بود که برای تدریس در یک دانشگاه ژاپنی به توکیو اعزام شده بود. مادرش لیلیان آگوستا، فارغ التحصیل آکادمی سلطنتی هنرهای دراماتیک لندن بود و به بازی در تئاتر اشتغال داشت که پس از مهاجرت به ژاپن کار در تئاتر را کنار گذاشته بود.

سال ۱۹۱۷، جون خواهر کوچک تر اولیویا متولد شد.  پس از تولد جون، مادرش او و اولیویا را به انگلستان بازگرداند و از همسرش جدا شد.

از آن به بعد لیلیان، دانش نمایشی خود را در اختیار دخترانش قرار داد و به آنها که در سن دبستان بودند نمایشنامه های شکسپیر را آموخت. سال ۱۹۲۵ لیلیان با مردی ثروتمند به نام جورج فونتین ازدواج کرد و نام خانوادگی فونتین را برای خود برگزید.

فونتین نه تنها به مادر اولیویا کمک کرد که دوباره بازیگری را از سربگیرد، بلکه اولیویا و خواهرش را نیز به مدرسه هنری نتردام فرستاد و موقعیت بازی در نقش های کوچکی را در نمایش ها و فیلم های مختلف برای آن دو فراهم آورد. آنها به آمریکا سفر کردند و  سال ۱۹۳۳، اولیویا با بازی در نمایش«آلیس در سرزمین عجایب»  در برادوی به شهرت رسید. این نمایشی بود که او نقش کلیدی را درآن برعهده داشت.

با موفقیت این نمایش و حمایت مادر و ناپدری اش، به تدریج در سینما نیز نقش هایی به اولیویا پیشنهاد شد. او از ۱۹۳۵، سینما را با بازی در نقش های کوچک آغاز کرد و بعد عهده دار نقش های مکمل شد. به مرور در فیلم های درجه دو هالیوودی، نقش اول به دست آورد.

سال ۱۹۳۸، با بازی در «رابین هود» به شهرت دست یافت و توانست بازیگر نقش اول بسیاری از فیلم هایی شود که در آن سال و سال بعدش ساخته شد، اما شانس زمانی به او روی آورد که دیوید او.سلزنیک تهیه کننده بزرگ هالیوود پیشنهاد بازی در فیلم «بربادرفته» را به او داد.

درواقع ابتدا، جون، خواهر هاویلند برای بازی در این نقش دعوت شده بود که وقتی کارگردان او را رد کرد، جون خواهرش را پیشنهاد کرد و این گونه بود که اولیویا توانست با جلب رضایت عوامل مهم فیلم عهده دار نقش ملانی هامیلتون شود.

بعد از این فیلم هاویلند به یک ستاره تبدیل شد. او سال ۱۹۴۰ برای بازی در این فیلم نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد که این جایزه را نبرد.

 

پس از درخشش در «بربادرفته» نقش هایی مهم به او پیشنهاد شد. کمپانی برادران وارنر پیشنهاد بازی در «زندگی خصوصی الیزابت و ایسکس» را به او داد. در سال های دهه ۱۹۴۰، اولیویا بهترین دوران حرفه ای حضورش در سینما را سپری کرد.

سال ۱۹۴۲، در فیلم «مانع سحر بشو!» محصول کمپانی پارامونت جلوی دوربین رفت، فیلمی که یک نامزدی اسکار دیگر را برایش به ارمغان آورد. در همان سال در فیلمی وسترن با نام «آنها چکمه به پا مردند» حضور یافت.ارول فلین بازیگر دیگر فیلم بود و فروش آن بسیار بالا بود.

اولیویا در سال های میانی دهه ۱۹۴۰ در فیلم های زیادی نقش آفرینی کرد و برای بازی در فیلم «هر یک به نوبه خود» (۱۹۴۶) سرانجام جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول را به دست آورد. او سال ۱۹۴۸ بار دیگر برای درام روانشناسانه ای به نام «لانه مار» نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن شد.

سال ۱۹۴۹ در فیلمی با عنوان «وارث» جلوی دوربین رفت و در ۱۹۵۰ برای آخرین بار نامزد و برنده جایزه اسکار شد.

اولیویا، کار در دهه ۱۹۵۰ را با تأخیری دو ساله آغاز کرد. دلیل این امر ازدواج و تولد پسرش بود. وی ترجیح می داد وقت بیشتری را صرف خانواده اش کند.

پس از جدایی از همسرش به پاریس رفت، اما برای بازی در هالیوود بیشتر وقت خود را در آمریکا سپری می کرد. سال ۱۹۵۲ در فیلم نه چندان درخشان «عموزاده ام راشل» نقش اول زن  را در کنار ریچارد برتون ایفا کرد.

سال های پایانی دهه ۵۰ در چند فیلم متوسط مثل «آن زن»، «نه به عنوان یک غریبه»، « افترا» و چند فیلم دیگر بازی کرد که هیچ یک موفقیت آنچنانی را برایش در پی نداشتند، اما اولیویا این نقصان را با بازی در نمایش های برادوی و سریال های تلویزیونی جبران می کرد.

دهه ۱۹۶۰ دوران بهتری را برای هاویلند به ارمغان آورد. او در آن دهه به هیچ وجه پرکاری سال های جوانی اش را تکرار نکرد، اما توانست در چند فیلم خوب بازی کند. یکی از آن ها «زنی در قفس» بود که در آن نقش زنی میانسال را بازی کرد. با آنکه بازی اولیویا در فیلم چشمگیر بود، اما به دلیل خوش ساخت نبودن فیلم، به بازی او نیز در آکادمی اسکار توجهی نشد.

از دیگر فیلم های مهم او در این دهه «هیس…شارلوت عزیز» بود که در آن اولیویای ۴۸ ساله با بت دیویس بزرگ همبازی شد. این فیلم در ۷ رشته نامزد جایزه اسکار شد، اما نه بت دیویس و نه اولیویا هیچ یک نامزد این جایزه نشدند. تنها اگنس مورهود بازیگر نقش مکمل فیلم نامزد جایزه اسکار شد و بت دیویس هم چند جایزه جنبی را به دست آورد.پس از این فیلم اولیویا بیشتر در سریال های تلویزیونی حضور یافت.

در دهه ۱۹۷۰ در چند فیلم بازی کرد که شاید فیلم «فرودگاه ۷۷» با بازی جک لمون مهم ترین آنها بود. دهه ۱۹۸۰ را با بازی در چند سریال بسیار محبوب سپری کرد و دیگر در سینما حضور نیافت. «شمال و جنوب: کتاب دوم»، «قایق عشق» و «آناستازیا: راز آنا» مهم ترین این سریال ها بودند که اولیویا برای بازی در «آناستازیا» برنده جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر نقش دوم زن سریال های تلویزیونی شد و جایزه مهم «امی» را نیز به دست آورد.

پرونده این سریال در ۱۹۸۸ بسته شد و اولیویا نیز با پایان آن بازنشستگی خود را در سن ۷۲ سالگی اعلام کرد. در حالی که بسیاری از همنسلان او هنوز به بازی در فیلم ها و سریال ها ادامه می دادند او تصمیم گرفت که در اوج خود را از این عرصه دور کند. جون و اولیویا تنها خواهران بازیگری بوده اند که توانستند اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن را به دست آورند. علیرغم اینکه این دو خواهر را از موفق ترین بازیگران زن دوران طلایی هالیوود می دانند، به عقیده بیشتر منتقدان اولیویا عملکردی بهتر از خواهرش داشته است، جوایز بیشتری برده و دفعات بیشتری نامزد و برنده جایزه اسکار شده است.

سال ۲۰۰۸، جورج بوش رییس جمهور وقت آمریکا جایزه افتخاری یک عمر فعالیت هنری را به او اعطا کرد. سال ۲۰۱۱ نیز، جودی فاستر از طرف اعضای هیات داوران فستیوال کن، جایزه یک عمر دستاورد هنری این فستیوال را به هاویلند داد.

سرانجام این بازیگر دوست داشتنی ۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۰ در شهر پاریس از دنیا رفت.دی هاویلند هنگام مرگ ۱۰۴ سال داشت.

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

− 2 = 2