عبور نادر ابراهیمی از هفت شهرعشق و هفت خوان بلا

نادر ابراهیمی از معدود هنرمندان و ادیبانی است که در عصر پرهیاهوی امروز،صاحب هنر و ادب است.او هفت شهر عشق را طی کرد و ازهفت خوان بلایا گذشت تا توانست به این مقام برسد.

عبور نادر ابراهیمی از هفت شهرعشق و هفت خوان بلا|سیدرضا اورنگ|سرزمین هنر|ادبیات

ادب و هنر، متاعی نیست که بر سر هر بازار عرضه کنند و بفروشند،  ادیب و هنرمند نیز کاسبان دوره گردی نبوده و نیستند که کالای گرانبها و گرانقدر خویش را در هر جایی و برای هرکسی به معرض فروش بگذارند.عده ای خام اندیش فکر می کنند که هنر را چون کالایی می توانند بخرند و سپس با سود بیشتر به دیگری بفروشند!

آنانی که چنین فکر می کنند،بدانند و آگاه باشند که نه در عرصه هنر می توانند تاخت کنند و نه در محفل ادب بنشینند.افرادی که خویش را روشنفکر خوانده و به هیچ وجه فکر روشنی به مغزشان خطور نکرده و نخواهد کرد،با ادب و هنر بیگانه بوده و خواهند بود.هنرمند و ادیب شدن،اصول دارد و مهم ترین اصول آن اعتقاد به خدا و اعتماد به مردم است.

هرکسی می تواند با کشیدن تابلویی زیبا ،ساخت فیلمی جذاب  و گفتن شعری پرطمطراق شهره شود،اما چون از اصول هنر و ادب دور است،هنرمند و ادیب نشده و نمی شود.

در طول قرن ها کمتر کسی در عالم هنر و ادب ظهور پیدا کرده که بتوان بر وی نام هنرمند و ادیب نهاد،به خصوص عصر حاضر،به همین دلیل است که فقط نام تعداد معدودی در حافظه مردم و تاریخ مانده و می ماند.

نادر ابراهیمی از معدود هنرمندان و ادیبانی است که در عصر پرهیاهوی امروز،صاحب هنر و ادب است.او هفت شهر عشق را طی کرد و ازهفت خوان بلایا گذشت تا توانست به این مقام برسد.

وی صاحب چندین کتاب است،فیلم سینمایی ساخته،سریال روی آنتن برده،مستند تولید کرده و…،اما آنچه او را از دیگران متمایز کرده و می کند،روح بلند و آزادمنشی ابراهیمی است.

نادر ابراهیمی از کودکی در مشاغل مختلف مشغول به کار بوده و عرق ریخته است،هرگز ننالیده و به خاطر خستگی دست از کار نکشیده.تن او از کودکی با شلاق تلاش،رنج و سختی آشنا شده،برای همین از انجام سخت ترین کارها ابایی نداشت و مردانه به دل خطر می رفت.

او با خودش،خدا و مردم صادق بود و تا آخر عمر این صداقت را حفظ کرد.هرگز مقابل مردم نایستاد و همواره شانه به شانه آنان قدم بر داشت. با وجود تمام توانایی ها و هنر و ادبی که در وجودش موج می زد و علی رغم نشستن بر قاف شهرت،هرگز خود را تافته ای جدا بافته ندانست.چه کسی می تواند این چنین اخلاقمدار و عارف باشد که در اوج شهرت و قدرت،خود را از مردم جدا نکرده و خویش را قطره ای از دریای آنان بپندارد؟

عده ای خام طمع و بی هنر،اولین شرط روشنفکر بودن را جدایی از مردم دانسته و می دانند،در صورتی که اصل روشن روشنفکری اعتقاد و اعتماد به مردم و قدم در راه آرامش فکری و آسایش جسمی آنان برداشتن است.چه کسی می تواند خود را روشنفکر بداند،اما مقابل مردم بایستد و خود را تافته ای جدا بافته بداند؟

گروهی بی هنر و بی ادب،فکر کرده و می کنند که نوع لباس، بزم نشینی،کشیدن افیون، خوردن مشروب،پا نهادن بر اعتقاد،بیگانه پرستی و پشت کردن به مردم شرط روشنفکری است!اشتباه کرده و لجوجانه روی آن پافشاری می کنند،با اینکه خودشان بهتر از هرکسی می دانند که همه اینها نشانه تاریک فکری است!

روشنفکر هدایت گر اجتماع و یاری دهنده مردم است،هر کس غیر این بپندارد،نه تنها روشنفکر نیست،بلکه در جمجمه اش نسیم تفکری نیز جریان ندارد.

نادر ابراهیمی دره نادره هنر و ادب در عصر حاضر است و تا امروز مانند او پدید نیامده.هستند افرادی که قدم در راه او نهاده اند،اما فاصله زیادی با افکار،آرمان و مقام والای اش دارند.

ابراهیمی در دوره ای که برخی دنبال کثیف زندگی کردن بودند،تمیز زیست و دیگران را نیز تشویق به این کار کرد.در پروژه شریف «آتش بدون دود» که بازیگران و عوامل زیادی در آن مشغول به کار بودند،اخلاق را حاکم کرد و بی اخلاقی را به حاشیه راند،آن هم در روزگاری که همه دنبال بی بند و باری و گسترش آن به جامعه بودند.

آنانی که نادر ابراهیمی را به خاطر اعتقادات و اصول تغییر ناپذیرش طرد کردند،نه روشنفکر بودند،نه هنرمند و نه رفیق و همکار،دشمنان دوست نمایی بودند که به توانایی او حسد برده و خویش را در برابر عظمت او حقیر دیدند.هیچ کس نمی تواند برای هنرمند و ادیب تعیین تکلیف کند که چه راهی را برود یا نرود یا چه کسی را دوست داشته باشد یا نداشته باشد.

نادر ابراهیمی،هنر،اخلاق،ادب،افکار و آرمانش را بسیاری درک نکرده و نمی کنند.بی شک همسر وفادار این هنرمند مردمی و اخلاقمدار، بیش از هرکسی می داند که نادر چه دره نادره ای بود و هست،زیرا سال ها با او زندگی و کار کرده.ای کاش روزی این بانوی بزرگوار قفل زبان بشکند و آنچه از این بزرگمرد می داند و ظلمی که بر او و خودش رفته را بازگو کند.

وقتی استاد محمد نوری هنرمند بزرگ،بی حاشیه ،عارف مسلک،گوشه نشین،شریف و صاف دلی که هرگز مدیحه کسی را نگفت و صله از احدی نخواست و نگرفت بر دست نادر ابراهیمی بوسه می زند،بهترین گواه برای تایید عظمت نادر ابراهیمی است.

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

4 + 6 =