یادداشت یک معلم برای نمایش «Hidden»/حقیقت و واقعیت؛ توصیفی برای انسان

هر هستی در واقعیت با سحرانگیزی نمایشگری اکنون به هستی دیگری بدل می شود. نوعی از بریکولاژ که این بار، نه فقط در مفاهیم سوبژکتیو که کارویژه های ابژکتیو اثر را نیز شامل می شود.

یادداشت یک معلم برای نمایش «Hidden»/حقیقت و واقعیت؛ توصیفی برای انسان|مسعود ملکوتی نیا|سرزمین هنر|تئاتر

مفهوم دریافت گری ناشی از امپرسیونیسم ، در دنیای ریالیستیک زده  امروزین منتج و منجر به برآیندی می شود که لاجرم فوتوژنی را دراماتیزه و البته جان دار می کند.

هر هستی در واقعیت با سحرانگیزی نمایشگری اکنون به هستی دیگری بدل می شود. نوعی از بریکولاژ که این بار، نه فقط در مفاهیم سوبژکتیو که کارویژه های ابژکتیو اثر را نیز شامل می شود.

ریختار و ساختار نمایش از ایده تا اجرا در دو ساحت درونمایگی و برونمایگی مخاطب را به شعبده ای از نظام های شنیداری و دیداری دچار و چاره اش را فقط و فقط تر! تفکر و خرد ورزی کارساز خواهد شد.

نمایش «Hidden» شمول معنایی حقیقت و واقعیت را از محتوا به شکل آورده و در  حیرتی ممزوج با التذاذ، مخاطب را با خود همراه می کند. وجود شخصیت های خاکستری، تراژدی مدرن مبتنی بر حقانیت همه و البته حق های متفاوت، روابط علت و معلولی ناشی از تمامیت، هماهنگی و وضوح از نظر اکوینی و … البته اثری مبیّن و در رثای انسان؛ گویی درام اینک، دمادم و مدام بر آن شده است تا مفهوم کوژیتو را با گزاره « ایده، همان امر زیباست.» تبیین ، تثبیت و البته توصیف کند.

ایده نمایش چنان عمق و ظرفیت هایی دارد که می تواند ویژگی هم ـ زمانی ( synchronic approach ) به اثری در ـ زمانی ( diachronic approach ) بدل کرده و مخاطبی جهانشمول را ، فارغ از مکان ـ مندی و زمان ـ مندی جذب و جلب کند.

نمایش «Hidden» فاهمه های متعدد روان شناسی و جامعه شناسی ، لایه ای دیگر بر ترکیب های چند سطحی اثر می افزاید و البته تسریع و تسهیل انتقال پیام با موتیف کیفی و استفاده کاربردی و نه تزیینی، از جملگی نظام های معنارسانی آثار هنری وفق نظر تادئوژ کوژان را یکباره و دراماتیزه عرضه می کند. گویی اثر از موجودی مخلوق و مشکوف هنرمند به خالق و کاشف بدل شده و تماشاکن را با خود همراه و غرق در کلید واژه کاربردی ـ راهبردی کاتارسیس می کند.

جلوه های تربیتی و آموزشی اثر ، علاوه شده بر entertainment شده و رویکرد تقبیجی را جایگزین ترویجی می کند. روش شناسی ( Methodology ) نیل به مقصود منظور اخلاق مداری در اثر، مبتنی بر ارکان Plot به شکلی عِلّی و معلولی و همراه درام پیش می رود.

بازی بازیگران بالاخص استاندارد بازی سازی و بازی گری رشک برانگیز ریحانه رضی، اقتصاد نشانه ای در هندسه میزانسن ها و البته طراحی صحنه و لباس، تداوم حقیقت و واقعیت ناشی از P.o.v کارآکترها، موسیقی افکتیو و ملودیک تنیده در اثر برای ساخت و پاخت و پرداخت اتمسفر و فضاسازی، نورهای رُسته از روان شناسی رنگ، کارکرد دراماتیک یافتن مفهوم روشنی و تاریکی ، استفاده از اَشکال مختلف زمان در آثار نمایشی، اعم از ترتیبی، فیزیکی، روانی و نمایشی به گونه اثر گذار، رجزخوانی شناختی از هنرهای نمایشی توسط گروه و … تنها بخشی از ویژگی های پرشمار ناشی از خردورزی و دانستن و تبدیل تحلیل علمی به کاربرد است.

گروه نمایشی با سحرانگیزی هنر دمادم و مدام اهتمام بر آن داشته است که ارایه کند :عینیت بخشی حقیقت و واقعیت؛ تصور و توصیفی از برای انسان.

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

− 1 = 4