قصه فرهنگ و سینما را باید از نو نوشت!

مدافعان هنر و فرهنگ رسمی و دولتی، با قدرت کار خود را می کنند و هنرمندان و سینماگران با تفرقه و محافظه کاری تماشاگرند.

قصه فرهنگ و سینما را باید از نو نوشت!|سرزمین هنر|جبارآذین|سینما

واقعیت اینکه، فرهنگ،هنر وسینمای بیمار کنونی کشور ،مطلوب جمهوری اسلامی نیست و باید قصه و سرنوشت آن از نو نوشته شود و اداره و تولیدات هنری و فرهنگی و سینمایی و…با اهداف و برنامه های مسوولان، همسو گردد!

این خواسته و هدف مدافعان فرهنگ و هنر انقلابی واسلامی است که برای تحقق آن، اقدام هایی صورت گرفته و اقدام هایی فراوان ترهم در راه است.از همین رو افراد و گروه هایی که در پی اجرایی کردن برنامه خود هستند، در قالب نظریه پرداز و استراتژیست و استاد و پرچمداران جریان اعتقادی و بهم پیوسته گفتمانگران انقلاب اسلامی و جماعتی از فرهنگ شناسان و هنر ناشناسان، وارد میدان فرهنگ و سیاست شده و هجمه های گاه و بی گاه و سازمان یافته ای را ضد موجودیت و موقعیت و تولیدات فرهنگی و اهالی فرهنگ و هنر، شکل می دهند.

اینان صرف نظر از نیت ها و ایده ها و ایده آل های خود، آگاهانه فراموش کرده اند که بیماری ها و معضلات و انحراف ها و بی عدالتی ها و فسادهایی که امروزه دامان هنر و سینما را گرفته است، از کرات دیگر به پیکر نحیف فرهنگ تزریق نشده اند و بخش اعظم این بحران ها نشات گرفته از غلط ها، کجروی ها، فسادها و ندانم کاری ها و حیف و میل ها و غفلت های مدیران و دولت ها و سیاسیون است که به جای اهل فرهنگ و هنر، سال ها متصدی امور هنری و سینمایی بوده اند.

آنها با نشان گرفتن برخی از مشکلات و کاستی های فرهنگی و اخلاقی سینما، موقعیت را مناسب دانسته و به جای تلاش و همت و همکاری با اهالی سلامت سینما، برضد سینماگران و هنرمندان، حملاتی را آغاز کرده اند که قابل پیش بینی بود و ادامه خواهد داشت و نگارنده درده ها یادداشت هشدار دهنده و روشنگرانه درباره آن نوشته ام.

اکنون هم برخی از خواهندگان تغییر در سینما و فرهنگ منطبق با سلیقه خود، برخوردهای تند و اهانت آمیزی را جهت داده اند که چون همیشه از سوی آنها که باید!به دلیل محافظه کاری و منافع، بدون پاسخ مانده و به جز چند دلسوخته و زخمی سینما، اغلب سکوت کرده و یا مانند دار و دسته حاکم بر خانه سیاسی و تجاری و انحرافی سینما، با پلاکارت های زبونی و محافظه کاری در حاشیه ظاهر شده اند. بارها نوشته و گفته ام که فرهنگ و هنر و سینما به تحول و معماری نوین نیاز دارد، ولی این مهم، ازسوی اغلب سینماگران درک نشد و همچنان نمی شود.

مدافعان هنر و فرهنگ رسمی و دولتی، با قدرت کار خود را می کنند و هنرمندان و سینماگران با تفرقه و محافظه کاری تماشاگرند.

با وابستگان و خود و هنرفروشان و کاسبان سینما، حرفی نیست! من و مای منقد دلسوز، نه سر پیاز هستیم و نه ته آن، اما آنها که از راه سینما نان سلامت می خورند و خدمتگزار سینما و هنر هستند، چرا ساکت اند؟آیا می خواهند مانند آن سینماگر و…زیر آوار ساختمان فرسوده سینما بمانند؟!

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

62 − = 53