سینمای ایران؛مرغ عروسی یا عزا؟!
فرقی ندارد که مسوول سینما چه کسی و از چه گروهی باشد، آخر و عاقبتش به همین جا ختم میشود که شده است. این وسط علاقهمندان سینما ماندهاند چه کنند؟ در عروسی شرکت کنند یا در عزا؟
سینمای ایران؛مرغ عروسی یا عزا؟!|سیدرضا اورنگ|سرزمین هنر|طنز
مردی مرغی را از مغازه پرنده فروشی ابتیاع کرد. آن را زیر بغل زد و راه افتاد. مرغ سعی داشت زیر بغل مرد جایش را بهتر کند.
پس از طی مسیری مرغ به قدقد افتاد و گفت: ای مرد مرا برای کشتن در عزا خریدهای یا عروسی؟
مرد که حال و روز خوشی نداشت جواب مرغ را نداد. مرغ که میخواست به هر طریق پاسخ سوال خود را به دست آورد، چند بار دیگر آن را تکرار کرد.
مرد که از قدقد مرغ به تنگ آمده بود فریاد کشید: برای تو چه فرقی میکند ای بیچاره که در عزا کشته شوی یا عروسی؟
مرغ: معلوم است که فرق میکند! برای شما آدمیان عزا و عروسی فرقی نمیکند؟
مرد: این روزها دیگر فرق چندانی نمی کند، چون خرج هر دوی آنها کمرشکن است و خانمان برانداز.
مرغ: قرار است سر من از تن جدا شده و تنم در قابلمه به جوش آید، تو چرا فغان میکنی؟
مرد: مثل اینکه از قیمت کمرشکن خودت خبر نداری؟
مرغ: قیمت خونمان است، هر چه باشد کم است.
مرد نگاهی به مرغ انداخت و گفت: براستی برای تو فرقی میکند که در عزا کشته شوی یا در عروسی؟
مرغ: آری. بسیار متفاوت است. اگر بدانیم بهتر است، چون فرصت نیت داریم.
مرد: چه نیتی؟
مرغ: اگر برای عزا باشد نیت میکنیم تا گوشتمان به دهان عزاداران خوش آید تا آنان فاتحهای از دل و جان برای روح تازه در گذشته بخوانند تا آرامش یابد. اگر هم برای عروسی باشد نیت میکنیم تا طعم گوشتمان بر جان مهمانان بنشیند تا آنان برای بقای زندگی تازه عروس و تازه داماد دعای خیر کنند.
مرد: در عین بدبختی بوی خوشبختی میدهید! ای کاش هرگز تن به کشتن نمیدادید.
مرغ: تقصیر خودمان است که به آدمیزاد اعتماد کرده و دستاموزش شدیم، حالا نیز مردانه پای اشتباه خودمان ایستادهایم، خود کرده را تدبیر نیست.
حکایت این مرغ، حکایت سینمای ماست که در عزا و عروسی سر آن را میبرند، البته بدون نیت! سینما نیز خود خواسته تن به این بلا داده و باید پای آن بایستد.
همان زمان که گول برخی از پول پرستان،تهیه کنندگان تازه به دوران رسیده،ارگان ها و ازمابهتران را خورد، باید از این روز اندیشه میکرد که نکرد.
فرقی ندارد که مسوول سینما چه کسی و از چه گروهی باشد، آخر و عاقبتش به همین جا ختم میشود که شده است. این وسط علاقهمندان سینما ماندهاند چه کنند؟ در عروسی شرکت کنند یا در عزا؟ هر چند که هر دوی آن به قتل و مرگ سینما منجر میشود!