«جنگ دوست داشتنی»،ساده،اما دوست داشتنی

ای کاش متولیان امر،مدیرانی دلسوز،کاربلد و عاشق سینما را بر مصدر این نهادها می نشاندند تا آنان با کمترین هزینه،بهترین برنامه ها،سریال ها و فیلم ها را می ساختند.

«جنگ دوست داشتنی»،ساده،اما دوست داشتنی|سرزمین هنر|سیدرضا اورنگ|تلویزیون

چندی است که فصل دوم برنامه ساده،اما جذاب «جنگ دوست داشتنی» با اجرای اصغر نقی زاده از شبکه نسیم پخش می شود.

هرچند این برنامه ساختار پیچیده ای ندارد و پرخرج نیست،اما اجرای ساده و حضور مهمانان دوست داشتنی و بی ریا که از دوران دفاع مقدس،خاطرات شیرین تعریف کرده و چهره دیگری از جنگ را به مخاطبان معرفی می کنند،آن را جذاب و دیدنی کرده است.

معلوم نیست چرا بنیاد روایت فتح که بودجه کلانی را نیز در اختیار دارد،چرا همیشه اصرار داشت و دارد ، برای ساخت فیلم های پرخرج و بی تماشاگر که هیچ عایدی مالی و معنوی نداشته و ندارند،این همه از بیت المال مردم خاصه خرجی کند؟!

همیشه از عملکرد این بنیاد،سازمان اوج،صداوسیما و نهاد های مرتبط انتقاد داشته و دارم که چرا این همه بودجه را هدر داده و می دهند تا فیلم های جنگی پرهزینه بسازند که هرگز دستاوردی برای مردم،کشور و دوران دفاع مقدس نداشته و ندارند؟

این سریال ها و فیلم های بلند پرخرج و بی تماشاگر،فقط جیب و حساب بانکی برخی از تهیه کنندگان را که عرق و عشقی واقعی به دوران دفاع مقدس ،رزمندگانش و سینما نداشته و ندارند،پر کرده و می کند!

هرچه از این گونه فیلم ها و سریال ها بیشتر ساخته شده،رزمندگان آن و تاریخ جنگ مهجورتر شده و می شوند.اگر موثر بودند، باید حداقل یک چهارم سالن های سینما را می توانستند پر کنند.

ساخت این گونه آثار که فقط نفع مادی برای تهیه کنندگان و برخی از عوامل آن داشته،چقدر در زنده نگه داشتن تاریخ دفاع مقدس و یاد رزمندگان موثر بوده ؟تقریبا هیچ!

این فیلم ها و سریال ها،به دلیل ضعف مفرط تکنیکی و معنوی،نه تنها نتوانسته اند نسل جدید را با تاریخ جنگ و ایثارگرانش آشنا کنند،بلکه روی شناخت افرادی که رزمندگان را می شناختند نیز تاثیر بد گذاشته و داشته های آنان را زیر سوال برده است؟

شاید این محتوا را نیز دوست داشته باشید

این افراد امروز از خود می پرسند:آیا شهید چمران همین بوده که در فیلم دیدیم؟کدام عبدالرسول زرین واقعیت دارد،آنکه درباره اش شنیده بودیم یا اینکه در فیلم «تک تیرانداز» دیدیم؟!

در دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ که فیلم های دفاع مقدسی رونق داشتند،به خاطر آن بود که سازندگان شان به فکر پر کردن جیب و حساب بانکی خود نبودند و تمام تلاش خویش را می کردند  تا بتوانند دوران دفاع مقدس و رزمندگان آن را بیشتر و بهتر به مردم معرفی کنند.

با وجود ضعف های تکنیکی زیاد،اما حس خاصی در این فیلم ها بود که به مخاطب منتقل می شد.زمانی نه چندان دور،فیلم های دفاع مقدسی به گیشه سینماها رونق می دادند،اما نزدیک به سه دهه است که از آنها استقبال نمی شود.

دلیل آن ،ضعف مدیرانی است که بر مسند نهادهای ذی ربط نشسته اند.اغلب آنان درک درستی از سینما و دوران دفاع مقدس ندارند.

فقط دنبال هزینه کردن از بیت المال مردم و دادن بیلان کاری به بالا دستی ها هستند،درست مانند مدیران دولتی سینما که عرق و عشقی به سینما نداشته و ندارند.

اکثر فیلم های مستندی که در حوزه جنگ با بودجه و امکانات اندک ساخته شده و می شوند،بسیار موثرتر بوده و هستند.

اگر بنیاد روایت فتح و نهادهای مشابه،به جای هدر دادن بیت المال مردم برای ساخت فیلم ها و سریال های ضعیف و بی مخاطب،روی برنامه هایی مانند «جنگ دوست داشتنی» سرمایه گذاری می کردند،موفق تر بوده و بهتر می توانستند مردم را با تاریخ دوران دفاع مقدس و رزمندگان آشنا کنند.

ای کاش متولیان امر،مدیرانی دلسوز،کاربلد و عاشق سینما را بر مصدر این نهادها می نشاندند تا آنان با کمترین هزینه،بهترین برنامه ها،سریال ها و فیلم ها را می ساختند.

 

 

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

64 − 56 =