رعایت اصول دموکراسی و بهره وری از خرد جمعی

مریم رحیمی یکی از اعضا هیات مدیره انجمن صنفی سراسری بازیگران تئاتر ایران در یاداشتی، پیشنهاد تغییر در بخش مجمع عمومی و انتخابات؛ در اساسنامه خانه تئاتر و حضور نمایندگان به جای تمامی اعضا در انتخاب هیات مدیره مرکزی یا شورای مرکزی کانون ها را حذف دموکراسی در فضای صنوف تئاتری ارزیابی کرد.

رعایت اصول دموکراسی و بهره وری از خرد جمعی| سرزمین هنر | تئاتر

طی هفته های گذشته و پس از ترک خدمت کردن مدیرعامل خانه تئاتر ، بیانیه ای از سوی انجمن صنفی کارگردانان تئاتر منتشر شد که تغییر اساسنامه خانه تئاتر و شکل گیری کانون اصناف را مطالبه می کند.

مریم رحیمی در یادداشتی به تحلیل دو شیوه انتخابات در خانه های موسیقی و سینما و از سوی دیگر خانه تئاتر پرداخته که متن کامل آن چنین است:

این روزها مطالب بسیاری توسط بعضی همکاران در فضای مجازی گذاشته می شود که اکنون نه به قصد پاسخ که هیچ علاقه ای به بحث در فضای مجازی ندارم ، بلکه صرفا بابت نگاه از بعد دیگری به یکی از مهم ترین نکته های مطرح شده ، این مطلب را می نویسم.

حتما این روزها توجه شما هم مثل من به آنچه مدت هاست در میان مطالب بسیار تکرار می شود ، جلب شده است . از آن مطلب عجیب اعلان جنگ با نام کارزار گرفته تا متن های متعدد دیگر همکاران و نیز مطالب شفاهی کسانی که تلفنی به برخی همکاران بیان می شود و……

موضوع تاکید بر رفتن به سمت مجمع عمومی و انتخاباتی شبیه به خانه سینما و خانه موسیقی. و بیان آن به گونه ای که گویا کعبه موعود پس از این تغییر شکل هویدا می شود.به احتمال زیاد اغلب همکاران می دانند که منظور از این تغییر شکل در انتخابات چیست.

من مختصر می گویم قضیه این است که در حال حاضر و طبق اساسنامه ی خانه تئاتر برای انتخاب شورای مرکزی، تمام اعضای انجمن ها یعنی بیش از سه هزار نفر ، اجازه ی شرکت در انتخابات و رای به افراد مورد نظر را دارند که این یعنی احترام و بها دادن به تک تک اعضا و رعایت اصل اساسی دموکراسی و بهره گیری کامل از «خرد جمعی» .

در انتخابات خانه سینما و خانه موسیقی که این روزها مورد تایید و تاکید برخی همکاران ما قرار گرفته نماینده یا نمایندگانی از انجمن ها یا صنوف مختلف انتخاب شده و به جای بقیه اعضا رای می دهند.

ظاهرا در اساسنامه پیشنهادی جدید برای صنوف تئاتر هم مطرح شده از هر انجمن پنج نفر به انتخاب هیات مدیره هر انجمن حق رای دارند. به این معنی که در بین ۱۵ صنف تئاتری برای انتخاب شورای مرکزی به جای حدود سه هزار عضو ، فقط ۷۵ نفر حق رای و انتخاب شورای مرکزی را دارند.

من هرچه فکر می کنم دلیلی برای حذف نظر تمامی اعضا پیدا نمی کنم و این امر برایم شبیه به دیکتاتوری است. مهم تر از آن هیچ برتری در آن پنج نفر نماینده نسبت به صدها عضو محروم از رای نمی بینم ، چرا که همه ما اهل یک حرفه و ظاهرا اغلب تحصیل کرده و مجرب هستیم .

صرف این بهانه که باز بارها مطرح شده که تشکیل مجمع عمومی با این تعداد بسیار سخت هست ، دلیل مناسبی برای رفتن به سمت این دیکتاتوری نیست.

حدود بیست سال است که مجمع عمومی با حق حضور و رای تمامی اعضا تشکیل شده و از این به بعد هم می تواند تشکیل شود. علاوه بر آن با پیشرفت چشمگیر تکنولوژی می توان به سمت انتخابات در فضای مجازی پیش رفت که دیگر مشکل حضور فیزیکی اعضا هم وجود نداشته باشد.

متاسفانه امکان لابی گری بین ۷۵ رای دهنده بسیار ساده تر و شدنی تر هست تا بین جمع کثیری از اعضا! این از نقاط ضعف بزرگ این شیوه انتخاباتی هست.به هرحال فعلا قصد پرداختن بیشتر به این موضوع را ندارم.

ویدیویی از صحبت های یکی از اساتید بزرگ موسیقی را دیدم(به احتمال زیاد بسیاری در دوهفته گذشته این ویدیو را دیده اند) که سراب بودن کعبه ی آمالی که این روزها از جانب برخی همکاران مان برای ما تصویر می شود را از زبان خود اهالی موسیقی بیان می کرد.

لازم به ذکر است که اصلا منظورم تایید تمام حرف های ایشان به ویژه در مورد هنرمندانی که نام می بردند نیست، صرفا کلیت ماجرا که به انتخاب شورای عالی موسیقی برمی گردد برایم قابل تامل است .

به ویژه جایی که می گویند: صحبت من این نیست که چرا اینها انتخاب شدند، صحبت من این است که چه کسی دارد انتخاب می کند؟!

الان دارم می گویم که دوستان، اهالی خانه موسیقی که شکل مجمع عمومی و انتخاباتشان این روزها مدام ذکر و مثالی برای ما شده ، دچار همین درگیری ها هستند و صرف متفاوت بودن شیوه مجمع عمومی و انتخابات ، مشکلات و اعتراض های آنها را حل نکرده است.

جالب تر این است که بدانید حرکتی که ماه هاست در خانه تئاتر آغاز شده و انجمن ها آرام آرام به صنف تبدیل شده و می شوند ، هنوز حتی در یک انجمن از انجمن های خانه موسیقی اتفاق نیفتاده و همچنان به روال سابق هستند‌.

در خانه سینما نیز شاهد بودیم که در انجمن مستندسازان ، گروهی به بهانه های عجیب و شاید واهی کارزار راه انداختند و امضا جمع کردند که مشکلات زیادی را برای این انجمن رقم زد.

از سوی دیگر عده ای به بهانه اعتراض به بیانیه خانه سینما در مورد فوت مرحوم بکتاش آبتین ، نامه دیگری نوشتند و خواستار استعفای هیات مدیره مرکزی خانه سینما شدند و حدود سیصد امضا هم جمع کردند و کمابیش هنوز هم مشغول هستند.

بدون قضاوت درباره عملکرد هیچ یک ، اگر به زعم دوستان با تغییر شکل مجمع و محروم کردن اعضا از رای دادن ، مشکلات حل می شود و خانه ی سینما و خانه ی موسیقی ، مدینه فاضله ای هستند که ما هم باید از آنها تبعیت کنیم ، پس این مشکلات ، اعتراض ها و مسائل دیگر در این مجموعه ها چرا وجود دارد ؟!

لطفا خودتان بررسی کنید که آیا در شش هفت سال گذشته این دو خانه کار قابل توجهی برای اعضایشان انجام داده اند که ما در خانه تئاتر از آن محروم بوده ایم ؟!

من که کمابیش از شرایط دوستان عضو در این دو خانه مطلع هستم تا جایی که می دانم عرض می کنم خیر. آنها نیز شبیه به ما هستند و هیچ تفاوت عمده ای در عملکرد وجود ندارد.

در انتها از هیات مدیره جدید خانه تئاتر که به زودی انتخاب می شوند و مسوولیت تدوین نهایی اساسنامه جدید را به عهده دارند درخواست می کنم به تک تک اعضای خانه تئاتر احترام گذاشته و حق رای آنها را محفوظ بدارند.

با صراحت و قاطعیت نظرم را اعلام می کنم.رای دادن ۷۵ نفر به جای کل اعضا ، زیر پا گذاشتن حق و حقوق اعضا محسوب شده ، حذف خرد جمعی را به دنبال داشته و حرکت به سوی حذف دموکراسی است .

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

70 + = 72