برسد به دست وزرای ارشاد اسبق و سابق و حاضر/نامه جمعی از هنرمندان و اهالی رسانه از دنیای باقی به جهان فانی
آنچه ما را آزار داد و وادار به نوشتن این نامه کرد،درد و رنجی است که دوستان هنرمند و اهالی قلم اکنون در جهان شما کشیده و می کشند.
برسد به دست وزرای ارشاد اسبق و سابق و حاضر/نامه جمعی از هنرمندان و اهالی رسانه از دنیای باقی به جهان فانی!|سیدرضا اورنگ|سرزمین هنر|فرهنگی
وزرای محترم ارشاد اسبق و سابق و حاضر
سلام علیکم
به عرض می رسد،قصد نوشتن نامه از این دنیا به آن دنیا را نداشتیم،اما وضعیتی پیش آمده که ما را ناچار به این کار کرد.
هرچند دست ما از جهان مادی کوتاه شده و در برزخ به سر می بریم،اما اخبار جهان شما به سمع و بصر ما رسیده و می رسد.آنچه را که در زمان حیات توان دیدن و شنیدنش را نداشتیم یا از آن غافل بودیم را نیز اکنون به خوبی می بینیم و می شنویم.
آنچه ما را آزار داد و وادار به نوشتن این نامه کرد،درد و رنجی است که دوستان هنرمند و اهالی قلم اکنون در جهان شما کشیده و می کشند.
هر شب در خلوت خویش اشک ریخته و از درد بر سر و صورت می زنند و برای رفع گرفتاری،نداری و بیماری از ما یاری می خواهند،چون دستان مان کوتاه است،نمی توانیم دست دراز کرده و دستان نیازمندشان را در دست بگیریم،تنها راهی که می توانستیم به یاران باقی مانده،یاری برسانیم نوشتن این نامه بود،آن هم توسط یکی از اهالی قلم که هنوز استقلال قلم خویش را حفظ کرده و تن به قلم فروشی نداده است.
در برزخ خودمان خانه سینما ، خانه تئاتر،خانه هنرمندان ،خانه روزنامه نگاران گرفتار و ندار و… را تشکیل داده و فعالیت خود را مدتی است آغاز کرده ایم.زیرا همان گونه مستحضر هستید،جمع ما را در زمان حیات،خانه سینما و خانه تئاتر تحویل نگرفته و به امان خدا رهای مان کردند تا در نداری و بیماری دست و پا بزنیم و بمیریم که مردیم!
وزرای محترم،شما که در زمان حیات به درد ما نرسیدید،اگر هم کمک ناچیزی کردید،آن را در بوق و کرنا کرده و اندک آبروی باقی مانده ما را نیز پیش از مرگ بردید!
تنها خیری که از شما به ما رسید،دفن کردن جنازه نحیف و رنج کشیده ما در قطعه هنرمندان و نام آوران بود،آن هم نه جنازه همه را،تعدادی را که اصلا هنرمند و اهل قلم تشخیص نداده و در قطعات مجانی توسط اندک دوستان و آشنایان دفن شدند،حتی خبر مرگ شان نیز منتشر نشد!
امروز از این بالا که بر همه چیز ناظر و بر همه کس قاهر هستیم،شاهد درد و رنج دوستان مان در دیار فانی هستیم که وضعیتی مشابه ما و بدتر از ما دارند،برخی حتی قرص نانی در دست ندارند تا با آن سد جوع کنند،چه رسد به آنکه قاتقی داشته باشند که با آن تناول کنند!
واقعا جای تعجب دارد که شما به خود زحمتی نداده و نمی دهید تا این گرفتاران را شناسایی کرده و به دردشان برسید،شاید هم می شناسید و به روی مبارک نمی آورید!
عجیب است که شما به توانمندان این دو عرصه رسیدگی کرده و بر صدر نشانده و می نشانید،اما حاضر نیستید دستی به سوی نیازمندان دراز کنید!
اوضاع نیازمندان عرصه هنر و رسانه در این ایام ،بسیار بدتر و فاجعه آمیزتر شده وعنقریب است که یا از گرسنگی بمیرند و نزد ما بیایند و یا فقز و نداری راه آسان تری برای آمدن به نزد ما پیش راه شان بگذارد!
وزرای محترم ارشاد اسبق و سابق و حاضر،در این دنیا که ما ساکن آن هستیم،دادن حساب و کتاب سخت است و مجازات حق الناس سخت تر! خدای نکرده اگر احدی از آنان از نداری و بیماری در عزلت و غربت بمیرند،اینجا حساب تان با کرام الکاتبین خواهد بود!
هنرمندان و اهالی رسانه که گرفتار تنگی معیشت هستند،نیازی به قبرهای استیجاری و دین آور قطعه هنرمندان و نام آوران ندارند،تنها خواسته شان این است که از درد نداری نمرده و شرمنده همیشگی اهل و عیال شان نباشند،همین.
ما خفتگان قطعه هنرمندان و نام آوران نیز که ناخواسته بدن مان در این گورها دفن شده،مدام تن مان در گور می لرزد که نکند خدای نکرده در ملک غصبی خوابیده باشیم و به خاطر ما حق کس دیگری را ناحق کرده باشند!
وزرای محترم، ما هنوز در برزخ مستقر بوده و به حساب و کتاب مان رسیدگی نشده است،منتظریم تا انشاءالله شما نیز به جمع ما بپیوندید تا در روز محشر،همه با هم و در یک صف در دادگاه عدل الهی حاضر شده و پاسخگوی اعمال مان باشیم!
فقر و مسکنت و مردن سخت، احتمالا گناهان ما را پاک یا کم کرده و گمان نکنیم مجازات سختی برای مان رقم بزنند،شما و دیگران را نمی دانیم،اما بزودی خواهیم دانست و خواهید دانست!
در انتها دوباره تذکر داده و از شما می خواهیم،پیش از آنکه دیر شود و پشیمانی به بار آید،دست نیازمندان را با مهر و بی منت بگیرید و آن گونه که شایسته آنان است نیاز اندک شان را برطرف کرده و دل خانواده های شان را شاد کنید. زیاده حرفی نیست.