معاون محترم صنایع‌دستی وزارت میراث ‌فرهنگی،می دانید صنایع و هنرهای دستی استان تهران کدام است؟!

معاون محترم صنایع‌دستی وزارت میراث ‌فرهنگی،شما می دانید صنایع و هنرهای دستی استانی که در آن زیست می کنید،نه ولایتی که به آن تعلق دارید،چیست؟!

معاون محترم صنایع‌دستی وزارت میراث ‌فرهنگی،می دانید صنایع و هنرهای دستی استان تهران کدام است؟!|سیدرضا اورنگ|سرزمین هنر|فرهنگی

ایسنا-مریم جلالی معاون صنایع‌دستی وزارت میراث ‌فرهنگی: پول‌ پاشی‌های اندک یا بی ‌برنامه رونقی در صنایع دستی ایجاد نمی‌کند و هنرمندان به جای استقلال، بدهکار بانکی می‌شوند.

پول پاشی های بی برنامه،اندک و غیراندک نمی شناسد.خانم جلالی،نمی دانم چرا نام حمایت مالی را پول پاشی نهاده اید؟

خواستید این گونه کمک ها را نقد کنید یا اینکه فعالان عرصه هنرهای دستی را تحقیر؟

وقتی قرار است اماکن تاریخی ارزشمند و تاریخی ایران زمین را وزیر بالادست شما به عده ای کاسب کار غیرفرهنگی اجاره دهد و پول گیری داشته باشد،پر واضح است که شما هم به حمایت مالی از هنرمندان،پول پاشی بگویید!

چرا وقتی که مجلس بودجه ای به وزارتخانه مطبوع شما تخصیص می داد یا می دهد،شما و وزیرتان به فریاد درنیامده اید و نمی آیید که لطفا پول پاشی نکنید؟!

این نشان می دهد که شما و مدیران بالادست تان،هرگونه پول گیری را مباح و درست می انگارید،اما اگر بخشی از آن را بخواهید خرج میراث فرهنگی و صنایع دستی کنید،نام آن را پول پاشی خوانده و دادن این گونه وجه ها را حرام و نادرست می دانید!

یادمان نرفته و نمی رود که اسلاف شما با حمایت های نادرست باعث شدن کیفیت صنایع دستی ایران افت کرده و فروش آن در داخل و خارج بسیار کاهش پیدا کند.

چه کسی آن پول پاشی ها را انجام داده و چه کسانی از این طریق پول گیری کرده اند؟!حتما این کمک ها به دهان برخی خیلی مزه کرده است که همواره دست شان به سوی دولت دراز است!

دادن مواد مصنوعی به جای طبیعی به بعضی از هنرمندان،نه ببخشید پیشه وران عرصه صنایع دستی،(چون کسی که برای کاسبی وارد این صنعت شده را نمی توان هنرمند دانست) تولید را بالا برده،اما کیفیت را بشدت کاهش داده است.

هنرمند کلمه والایی است و نمی توان این عنوان را به هرکسی داد.

زمانی در هنر صنایع دستی،هنرمندان خوشنام و گمنامی هنرنمایی می کردند که هرگز حاضر نشدند جنس بی کیفیت را با مواد مصنوعی ساخته و با عنوان اصل با دست مردم بدهند.آنان افراد خاص و معتقدی بودند که اعتقاد به حق الناس داشته و برای هنر و مردم ارزش قائل بودند.از هنرمندانی که این گونه فکر می کردند،تعداد معدودی باقی مانده اند.

برخی از آنان در روستاهای دور افتاده با جاده های صعب العبور زندگی می کردند.صنایع دستی در آن روستاها و مناطق به خاطر کمک به معاش خانواده و حفظ فرهنگ رونق داشت،نه با اهداف کاسبکارانه.

بیشتر پول پاشی ها در حساب یا جیب کاسب کاران این عرصه رفته و می رود،نه هنرمندان واقعی.

مردان،زنان و کودکان هنرمند روستایی با وجود خستگی کار سخت روزانه در مزرعه ها یا شبانی به خانه می آمدند و با همان تن رنجور و دست تاول زده،هنرنمایی می کردند.اول مورد استفاده خودشان بود،مازاد آن را هم در طول سال شاید فقط چندبار به شهرها آورده و می فروختند.

تا زمانی که دلالان و تمامیت خواهان،هنر روستاییان را مورد سوءاستفاده قرار نداده بودند،همه هنرهای دستی،از فرش گرفته تا سوزن دوزی، اصیل بودند و اصالت داشتند.آیا می توان محصولات خط تولید را هنر دست دانست؟هرگز!

به خاطر ندارم کی و کدام مسوولی در میراث فرهنگی گفت که خوشبختانه در عرصه صنایع دستی به خودکفایی رسیده ایم!

بله خانم جلالی،اغلب دلال ها و برخی که به غلط خود را کارآفرین می خوانند از این حاتم بخشی ها و پول پاشی ها سود برده و می برند.

کدام روستایی زحمتکشی است که تن به وام گرفتن دهد؟آنان اصلا نمی دانند اصطلاح پول پاشی یعنی چه!

هرکسی که دنبال کمک مالی یا وام بانکی بود برای راه اندازی و رونق صنایع دستی که نمی توان نام کارآفرین بر وی نهاد.

کارآفرین کسی است که بتواند با سرمایه اندک خود هنرمندان بیکار را صاحب شغل کرده و به تولید بپردازد.کمک شما باید به این افرادی که دغدغه دارند برسد،نه کاسب کارها.

معاون محترم صنایع‌دستی وزارت میراث ‌فرهنگی،شما می دانید صنایع و هنرهای دستی استانی که در آن زیست می کنید،نه ولایتی که به آن تعلق دارید،چیست؟!

حالا که شما پول پاشی را روا نمی دارید،لطفا پول گیری را نیز ناروا بدانید تا همه چیز به مدار اصلی بازگردد!

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

8 + 1 =