جشنواره سینما حقیقت یا بیلان کاری؟!

متاسفانه جشنواره سینما حقیقت هم مانند دیگر جشنواره های ایران، به صورت یک کار روتین اداری در آمده که مدیران آنها فقط می خواهند بیلان سالانه به بالادستی ها بدهند تا همچنان مسند نشین باشند!

جشنواره سینما حقیقت یا بیلان کاری؟!|سیدرضا اورنگ|سرزمین هنر|سینما

سینما با مستند متولد شد و رشد پیدا کرد.هرچند نمی توان بر فیلم های اولیه نام مستند نهاد و تنها باید به چشم پدیده نگریست،اما طولی نکشید که مستند سازانی چون فلاهرتی به این نوع از سینما هویت بخشیدند و ماندگار کردند.
فیلم مستند آیینه ای است که حقیقت در آن جلوه می کند.فیلم های مستند اسناد مهمی هستند که تاریخ را به هنر پیوند می زنند.
بسیاری از فیلم های مستند تاریخ سینما، همچنان جذاب و دیدنی هستند.

در ایران بزرگ نیز فیلم مستند جایگاه ویژه ای دارد،هرچند که مورد بی مهری قرار گرفته و می گیرد.تنها پس از پنج سال که از اختراع دوربین می گذشت،این پدیده جادویی توسط مظفرالدین شاه وارد ایران شد.تصاویری که ابراهیم خان عکاسباشی و خان بابا معتضدی گرفته اند،از بسیاری از فیلم های آن زمان بهتر و جذاب تر است.فیلم های مستند در ایران خیلی زود پا گرفت و صاحب جایگاه شد.
بعدها گروه های خارجی از آلمان گرفته تا آمریکا وارد ایران شدند و مستندهایی را تهیه کردند.

به جرات می توان گفت بهترین دوران مستند سازی ایران دهه چهل بود.در این دهه مستند سازان جوان و کار بلدی وارد عرصه شدند و فیلم های حرفه ای و جذابی تولید کردند.
افرادی چون کامران شیردل،خسرو سینایی، منوچهر طیاب، فریدون رهنما و چند بزرگ دیگر، با ساخت مستندهایی حرفه ای جان تازه ای در کالبد این گونه فیلم ها دمیدند.

امروزه نیز مستند سازان با تجربه و جوان با ساخت فیلم های مستند،پرچم را حداقل نیمه افراشته نگه داشته اند.فیلم های مستندی که در عرصه سینمای ایران ساخته می شود،بسیار با کیفیت تر از فیلم های داستانی است.
متاسفانه در ایران، سرمایه گذاری اندکی روی فیلم های مستند انجام می گیرد،این درحالی است که بودجه های بسیاری در سینمای داستانی ایران هدر رفته و حیف و میل می شود. اگر تنها بخش کوچکی از این پول های کلان خرج فیلم های مستند شود، در سینمای جهان جایگاه بهتری کسب خواهیم کرد.

با توجه به چهار فصل بودن آب و هوای ایران و داشتن سوژه های بسیار برای مستند سازی،با سرمایه گذاری مناسب، می توان فیلم های بسیار جذابی در این عرصه تولید کرد که در بازارهای جهانی نیز خواهان بسیاری پیدا کند.
متاسفانه در تلویزیون و سینمای ایران، بودجه های مناسب در اختیار مستند سازان قرار نمی گیرد،اگر هم چنین کنند فقط برای خودی ها و نورچشمی هاست،نه فیلمسازان کاربلد و بااستعداد.برای همین چرخ مستند سازی آن گونه که باید نمی چرخد.

ساخت فیلم مستند دشواری های زیادی دارد،از مرحله تحقیق گرفته تا تولید و تدوین.برای همین به حمایت مسوولان و سازمان ها نیاز مبرم دارد.
 به همین منظور از ابتدای دهه ۶۰ سازمانی مانند مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی که چندین بار تغیر نام داده و امروز نیز نام جدیدی پیدا کرده،راه اندازی شده است،اما چون مدیران قوی و کاربلدی هدایت این مرکز را بر عهده نداشته اند،نتوانسته اند به این گونه مهم سینما کمک چندانی بکنند.

متاسفانه مرکز گسترش به اداره ای بی سر و ته تبدیل شده که فقط بیلان کاری به بالا دستی ها می دهد.فقط افراد معدودی که اغلب با مدیرانش هم جناح و هم فکر هستند،مسوولیت ها را بین خودشان تقسیم کرده و می کنند.
اعضای شوراهای شان نیز در بیشتر زمان ها تکراری است.هیچ وقت نخواسته اند از دیگر افراد کارشناس و دلسوز سینما برای پیشبرد امور استفاده کرده یا حداقل مشورت بگیرند.

با این طرز فکر مدیران بالادستی سینما و مرکز گسترش،آیا می توان امیدی به بهبودی اوضاع سینمای ایران داشت؟مدام این دور تسلسل تکرار می شود و هیچ کسی به فکر چاره نیست.البته می دانند چاره چیست و گره مشکلات با دست چه کسانی باز می شود،اما خود را به تجاهل می زنند،چون با آمدن افراد کاربلد،آنان مجبور می شوند شال و کلاه کرده و بروند!

چند سالی است یعنی از سال ۱۳۸۶ جشنواره بین المللی سینما حقیقت در ایران برگزار می شود،هرچند برپایی اش مفید است،اما آن گونه که انتظار می رفت تاثیر گذار نیست.اگر تاثیرگذار بود وضعیت سینمای مستند این گونه خراب نبود.
برپایی جشنواره های هنری و سینمایی، برای پیشرفت در این عرصه هاست.اگر این هدف دنبال نشود،برپایی جشنواره های گوناگون بی فایده است.

متاسفانه جشنواره سینما حقیقت هم مانند دیگر جشنواره های ایران، به صورت یک کار روتین اداری در آمده که مدیران آنها فقط می خواهند بیلان سالانه به بالادستی ها بدهند تا همچنان مسند نشین باشند!این نوع نگاه آسیب های جدی به جشنواره ها وارد و آنها را از اهداف اولیه دور کرده است.

جشنواره ای که موفق است تاثیرش را در سینما می گذارد.بعد از دهه ۶۰ دیگر جشنواره ای تاثیرگذار در ایران برپا نشده است.اگر شده بود،سینمای ایران امروز در حال احتضار نبود.
جشنواره سینما حقیقت نیز مانند بسیاری از جشنواره های ایرانی،بیت المال را هدر می دهد،بدون اینکه به حال سینمای ایران مفید باشد.
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

7 + 3 =