باز گویی خاطرات ناصر وحدتی از زنده یاد سعید تحویلداری/خواننده ای که «سیه چومه» را هم فراموش کرد

ناصر وحدتی، موسیقیدان گیلانی خاطراتی از زنده یاد سعید تحویلداری را بازگویی کرد.

باز گویی خاطرات ناصر وحدتی از زنده یاد سعید تحویلداری/خواننده ای که «سیه چومه» را هم فراموش کرد|سرزمین هنر|موسیقی

توسکانیوز: استاد ناصر وحدتی فقدان درگذشت سعید تحویلداری هنرمند عرصه موسیقی و خواننده ترانه های محلی گیلان را به خانواده آن مرحوم و جامعه هنری استان تسلیت گفته و خاطراتی از وی را یادآوری کرد.

ناصر وحدتی بیان کرد: استاد آریا پاد (شاعر) غمخوار هنر و هنرمندان گیلانی با من تماس گرفت و با اندوه گفت سعید تحویلداری از دنیا رفت. شادروان سعید تحویلداری از ابتدا در عروسی ها برای مردم آواز می خواند. صدای تحویلداری همچون صدای فرامرز دعایی، محمد عذرخواه و چند پاپ خوان حال حاضر استان از صداهای ماندگار گیلان است. وی از چند سال پیش ترانه جاودانه خودش «سیه چومه» را فراموش کرده و هرکس که برای احوال پرسی با او تماس می گرفت را نیز نمی شناخت. مرحوم تحویلداری تا بامداد روز سه شنبه هرچه با خود به یادداشت و حتی دنیا را هم فراموش کرد و رفت.

وی افزود: از آنجایی که فعالیت های فرهنگی و هنری سراسر خاطره است، با آقای تحویلداری هم خاطرات زیادی دارم. سال ۱۳۵۴ که برای کار به تهران رفته بودم در یکی از روزها او را دیدم،اما ابتدا نشناختمش، چون تا آن موقع زیاد یکدیگر را ندیده بودیم. بعد ارتباطات ما بیشتر شد و دوستی شکل گرفت. مرحوم تحویلداری سال ۱۳۵۶ و در عروسی خواهر خانم من در سیاهکل حضور یافته و آواز «سیه چومه» و آهنگ های زیادی را برای ما خواند . ما همه تا نزدیکی های سحر با صدای ماندگارش بیدار بودیم و شادی کردیم.

وحدتی ادامه داد: موهای فر پرپشت، صورت گرد و سرخ و بشاش او همه نظرها را معطوف به خود می کرد. آن سال ها که همه ما برای کارهای هنری در تهران حضور داشتیم، سعی می کردیم یکدیگر را حمایت کنیم و هوای هم را داشته باشیم. یک روز به محض ورود به استودیو در خیابان چهارم یوسف آباد تهران، علاوه بر عوامل آنجا که خیز برداشتند و سلام و احوالپرسی کردند، دو شهرستانی هم قد و قامت را دیدم که اولش تکان نخوردند، ولی بعد از چند دقیقه یکی آنان که پوستیژ براقی روی سرش بود و فریاد می زد من مال این سر نیستم جلو آمد و گفت آقای وحدتی من سعید تحویلداری هستم. بلند شدم بوسیدمش و با افتخار و صدای بلند به صاحب استودیو و عواملش گفتم آقایان ایشان سعید تحویلداری از اسطوره های موسیقی گیلان هستند. همراهش استاد کنعانی را هم معرفی کردم که مجموعه «سنگ صبور» سعید را تنظیم کرده وآمده بودند تهران تا کار را استودیویی کنند.

وی گفت:سعید تحویلداری، هرگز به رسانه ها توجه نداشت. استاد فریدون پوررضا قبل از انقلاب مسوول موسیقی رادیو گیلان بود و بسیار سخت گیری می کرد. رادیو گیلان برای هر ترانه حدود سیصد تومان هزینه می کرد. صد تومان سهم ترانه سرا ،صد تومان به نوازنده ها می دادند و صد تومان هم به خواننده، اما سعید تحویلداری برای اجرای موسیقی در هر عروسی، دو تا چهار هزار تومان مزد می گرفت. سعید با این در آمد، بالای میدان گیل یک تالار برای برگزاری عروسی ساخت و اسم اش را هم گذاشت تالار «سیاچومه».

معتقدم هر آدمی را باید هنگام پیری عملکرد سال هایی که در آن توان خلاقیت و تاریخ سازی داشت، ارزیابی کرد.خواننده قدیمی گیلان اضافه کرد: مرحوم تحویلداری بعدها هرجا و در هر جمعی مرا می دید از خاطره آن روز در استودیوی یوسف آباد یاد می کرد. ضمن تشکر می گفت که آبروداری کردم و… اما متاسفانه از وقتی که بیمار و زمین گیر شد، دیگر آدم ها و دوستانش را به یاد نمی آورد. یک بار که با او تماس گرفته و گفتم ناصر هستم. مرا نشناخت و گفت کدام ناصر؟! متاسفانه سعید از چهار سال پیش شروع به فراموش کردن هر چیزی که به خاطر داشت کرد ،از «سیه چومه» گرفته تا «سنگ صبور» و شب های رستوران سینی پر در کوچصفهان و شب نشینی های جزیره حمید ایل بیگی و… سعید به مرور همسرش را که بسیار دوستش می داشت نیز از یاد برد. روحش شاد و یادش گرامی باد.
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

7 + 1 =