جلیل سامان: ترک کانالهای تلویزیونی خودی مثل کنار نشستن از سفره خالی،سهل است.
بررسی وضعیت تلویزیون و نقشهای ارتباطی آن در ایران |بخش آخر
جلیل سامان*
در ۳ بخش قبلی این نوشته بحث پیرامون و ضعیت تلویزیون در زمان حاضر از دید کلاسیک به اختصار مطرح شد. و به سه رویکرد آموزش، ترغیب و سرگرمی در برنامههای تلویزیونی اشاره شد. در آخرین بخش این مقاله به جمع بندی این موضوع پرداخته شده است.
من فکر می کنم تکنولوژی ابزاری فراتمدنی است یعنی ارتباطی به تفکر اومانیستی و غربی ندارند. انسان خواه ناخواه و مبتنی بر طبع خود و نه بنا بر تفکرش، تکنولوژی را بسان ابزاری میجوید؛ اما منکر این واقعیت نیستم که این ابزار در شکل معاصرش بیشتر حاصل تمدن غربی است و تا آنجا که توانسته خود را در اختیار تفکر غربی قرار داده است
چاره چیست؟
بدیهی است که شناخت تکنولوژی بخشی از راه حل است. ما باید بتوانیم عناصر ذاتی و عناصر غیرذاتی تکنولوژی را از یکدیگر تفکیک کنیم.
من با تلویزیون مخالف نیستم
من با تلویزیون مخالف نیستم، اما تلویزیون رسانهای است با کاربردهایی که ذکر شد. اگر این وسیله در اختیار مدیران لایق و هنرمندان فرهیخته قرار بگیرد، در رشد و حرکت و بالندگی افراد جامعه به سمت تکامل معنوی موثر خواهد بود.کارکردهای مثبت تلویزیون را نباید فراموش کرد. هر یک از این ابزارها را میتوان جداگانه مورد بررسی قرار داد، ولی من فعلا بر تلویزیون تمرکز میکنم.
ارتباط تأثیر برنامه ها با سازندگان آن
تأثیر یک برنامه تلویزیونی دقیقا به سازندگان آن ارتباط دارد. این واقعیت در مورد تمام برنامهها صدق میکند و جای بحث ندارد. اما با فرض اینکه همه برنامهها توسط افراد فرهیختهای تولید شوند، آیا در استفاده از آنها حد یقفی وجود ندارد؟ آیا همه برنامهها برای تمام افراد در همه مکانها و زمانها مناسب هستند؟
مطمئنا جواب منفی است. مثال فروشگاه مواد غذایی را میزنم. با فرض این که همه مواد غذایی فروشگاه سالم و مقوی هم باشند، آیا باید هرکسی هرچه را که میتواند مصرف کند؟
فرهنگ استفاده از رسانه
بنابراین فواید این رسانه هم به پیامرسان مربوط است و هم به پیامگیرنده. در واقع فرهنگ استفاده از رسانه باید هم توسط خود رسانه و هم توسط مخاطب ترویج و کسب شود و این میسر نمی شود مگر آنکه هر دو طرف از این نکته آگاهی داشته باشند که دارند از چه وسیلهای استفاده می کنند. این وجهی است که باید برای استفادهکننده از این وسیله در نظر گرفته شود. فرهنگ استفاده از تلویزیون باید در هر جامعه و خانواده و برای هر فردی تعریف جداگانهای داشته باشد.
تلویزیون هم ابزاری است مثل انبردست انبردستی که می توانی با آن پیچ و مهرهای را سفت و شل کنی، دندانی را بکشی، پنجیر بگیری یا ازآن به عنوان سنگ وزنه استفاده کنی. این فرهنگ و شعور استفاده کننده است که به وسیله هویت میدهد نه سازنده کرهای یا چینی آن.
مصرف بی رویه تلویزیون
مصرف بیرویه و کورکورانه برنامههای تلویزیونی فاجعهآفرین است، والا برای من پیام دهنده هیچ وسیله ارتباطی قدرتمندتر، فراگیرتر و افسونگرتر از تلویزیون برای انتقال مفاهیم والا اختراع نشده است.
اما متأسفانه در حال حاضر اندیشهورزی و آگاهی نه در مدیران تلویزیون وجود دارد، نه در هنرمندان و نه در مخاطبان این رسانه؛ لذا برای کسی که به تربیت خود و فرزندانش میاندیشد، چاره ای جز ایجاد محدودیت و جایگزین کردن سایر رسانهها و سرگرمیها به جای برنامههای تلویزیونی وجود ندارد.
البته خانوادهای که به شکل بیرویه برای ساعتها از صدها شبکه تلویزیونی و برنامههای تلویزیونی استفاده کرده، ترک این عادت دشوار است، اما این روزها ترک کانالهای تلویزیونی خودی که آه در بساط ندارند، مثل کنار نشستن از سر سفره خالی سهل است.
—————————————————————————————————————————————————————————————–
*نویسنده و کارگردان سریالهای سه گانه ارمغان تاریکی، پروانه و نفس / در زیر ویدئوی زیر کلیپ تیتراژ ارمغان تاریکی با صدای محمد اصفهانی را ببینید