بهارانه | سروده های جدید استاد ابوالقاسم حسینجانی
استاد ابوالقاسم حسینجانی از شاعران بی ادعایی است که هم اشعار کلاسیک و هم شعرنو می سراید و در تمامی آنها رگه هایی از دلبستگیش به دین و شریعت موج می زند. با تشکر از ایشان که جدیدترین سروده های بهارانه شان را برای «سرزمین هنر» عیدی فرستاده اند.
آینه ی بهار
بر سر دست می برند آینه ی بهار را
فرصت شادخواری است این دل غمگسار را
خون شکوفه می چکد ، از رگ نو بهاری ام
باز، مسیح فرودین ، سبز نموده دار را
باد،سماع می کند ؛ خاک،ز هوش می رود
کیست که باده می دهد ، این همه هوشیار را ؟!
رقص می و پیاله بین، سکر هزار ساله بین :
نشئه ی ناگهان گل، کرده خمار ، خار را !
واعتصموا به لب بیا ، در طلب طرب بیا
راه نجات ، روشن ست : چنگ بزن دو تار را !
بهار،نمی شود که نیاید
زبان بهار،زبانه ی سرسبزی ست:
زبان تازه و تناور سرزندگی
برای زنده شدن و،زندگی کردن و،زیبایی درافکندن
خورشیدها را خبر کنید
پرنده با بال هایش
و انسان،با بالندگی بلند خویش
پرواز می کند.
بر بال های بهار،همه جا تماشایی ست
بهار شمایید!…
بهار نمی شود که نیاید:
«بوی بهبود،
ز اوضاع جهان،می شنوم»
ابوالقاسم حسینجانی