گزارش اختصاصی هنرلند از حواشی جشنواره جهانی فیلم فجر- قسمت دوم
سی و پنجمین جشنواره جهانی فیلم فجر روز جمعه هشتم اردیبهشت در تالار وحدت به کارخود پایان داد. در ادامه حاشیه نگاری این جشنواره، امروز دومین بخش از گزارش همکار اعزامی مان به این مراسم آقای علی قمی را تقدیمتان می کنیم.
بازگشت سیمرغهای بخش ملی و جهانی به یک خانه
علی رغم برگزاری آرام سی و پنجمین جشنواره جهانی فیلم فجر ، حرف و حدیثهایی در این مدت درباره بار مالی جدایی این دو بخش (بخش سینمای ایران و یخش بین الملل جشنواره فیلم فجر) از هم به گوش می رسد . بیشتر افرادی که در داخل کشور این سخن را میگویند، کسانی بودند که در جشنواره حاضر نشدند و آن را اشرافی و هدر دادن بیتالمال معنی کردند. ولی اکثر مهمانهای خارجی رضایت خود در مصاحبهها از این موضوع اعلام کردند.
«ژان میشل فرودون» از معدود مهمانان خارجی بود که ازجدا کردن بخش داخلی و خارجی دل ِخوشی نداشت و گفت: اتفاق غمانگیزی است چون وقتی ما و فیلمسازان مشهور به ایران میآییم، دوست داریم فیلمهای ایرانی تماشا کنیم و مردمان این سرزمین را ببینیم. اگر فیلمهای ایرانی بیشتری به نمایش گذاشته شوند، خارجیهای بیشتری دوست دارند به جشنواره فجر بیایند. فکر میکنم بسیار بهتر است یک جشنواره یکپارچه برگزار شود تا دو جشنواره مجزا. به یاد دارم که نوزده سال پیش با کیارستمی عضو هیأت داوران بودم؛ وقتی جشنواره در یک زمان و در قالب یک رویداد سینمایی برپا میشد. آن نوع جشنواره برای من جالبتر است و همان طور که گفتم مهمانان دوست دارند ایرانیها را ببینند و با شهر و مردمانی مواجه شوند که واقعاً دوست دارند به جشنواره بروند و فیلم تماشا کنند. حالا اگر به خیابان بروید و از مردم درباره جشنواره سؤال کنید، میبینید که بیشتر آدمها از برگزاری این رویداد بیخبرند.
گرتهبرداری رفتاری
تشکیل گارگاههای آموزشی و اردوی استعدادیابی (Workshop/Talent Campus) با کمک استادان داخلی و خارجی برای علاقمندان سینما رسمیست که این از دوره جشنواره داشت تا تنها به نمایش فیلم بسنده نکند. با گفتگو با چند تن از شرکت کنندگان این بخش(دار الفنون) از رضایتمندی نسبی خود سخن گفتند.
رسم دیگری که در جشنوارههای خارجی اجرا می شود این است که عوامل سازنده قبل از نمایش معرفی کوتاهی از فیلم دارند، که در اینجا هم معرفی کوتاهی از فیلم را چهره های آشنا انجام دادند ولی در بعضی از موارد به نقد فیلم هم میکشید که توصیه در باب خوب بودن فیلم میکرد! و همه حرفها به انگلیسی ترجمه میشد. این معرفی فیلم(Present) احترام به تماشاگر و احترام جشنواره به فیلمیست که خود برای نمایش انتخاب کردهاند.
سخن آخر
استقبال تماشاگران از فیلمهای ایرانی مانند «دلم میخواد» بهمن فرمانآرا (بدلیل عدم مجوز نمایش حتی در تک سانسهای جشنوارهای قبلی) ، فیلمهای ژانر وحشت با پسوند ۱۶+ و یا دیدن فیلمهای کارگردانان معروف خارجی مانند «آندره وایدا» یا «برادران داردن» قابل پیش بینی بود ولی در نمایش بعضی از فیلمها تعداد تماشاگران از انگشتهای یک دست هم فراتر نمیرفت.
با همه بدبینی و کمبودها و حواشی مطرح شده پیرامون سی و پنجمین جشنواره جهانی فیلم فجر ، آینده روشنی برای جشنواره متصور است به شرطی که همه اهالی سینما دست در دست هم این نهالی را که تنها سه سال دارد را فارغ از خطهای سیاسی و تنوع فرهنگی پاسداری کنند. نباید فراموش کرد که هیچ ردیف بودجهای نمیتواند جای همدلی بین صنوف و هنرمندان سینمای ایران را در برگزاری شکوهمندتر این جشنواره را پر کند. باندبازیهایی که با تعویض دولت و به تبع آن وزیر ارشاد و معاونت سینمایی صفبندیهای جدیدی را در بین اهالی سینما تشکیل میدهد.