مرحوم در رثای مرحوم | در سوگ سیاووش
هنرلند| مرحوم رضا بابایی*| در سوگ سیاووش
ای قلم بشکن ، ای واژه بمیر
ای دفترکهای شعر، جامه بر تن پاره کنید.
سوگ سیاووش در اندازۀ شما نیست
شما را برای غمهای کوچک آفریدهاند
برای زاری بر سر قبرهای خاموش.
دریغ از آن همه باد که در آستین شما انداختیم.
و امروز کور و کر و لال، در گوشهای خزیدهاید.
آوازخوان کوچههای شهر،
ناقوس کلیسای ارس تا خلیج فارس
روح سرزمینهای بیآواز
کوچید.
ای سنتور و سهتار و ضرب و نی
پس از این، چه خواهید کرد؟
کدامین صدا، خواب از چشم شما خواهد گرفت؟
اعجاز کدامین آواز، کودک ایمان را در آغوش شما خواهد انداخت؟
منتظر باشید
تا صور اسرافیل
تا مخالفخوانی دستگاه بیداد.
پس از تو ایران به کدامین صدا گوش بسپارد، که چون گل بشکفد و چون دماوند سر برافرازد؟
به کدام وجود نازنین ببالد؟
در سوگ تو عشق خون میگرید
و آزادگی مویهکنان چشم به در دوخته است که شهسواری دیگر از راه رسد.
ای صدای عشق در روزگار دروغ و فریب و سنگدلی، به یُمن تو ایرانی بودن سرافرازی است.
خوشا طنین نام تو در صحن و سرای آزادی: محمدرضا شجریان.
ای دریغا ای دریغا ای دریغ
کانچنان ماهی نهان شد زیر میغ
ـــــــــــــ
*در سال ۱۳۹۸ هنگامی که خبر درگذشت استاد محمدرضا شجریان شایعه شد، رضا بابایی «در سوگ سیاووش» را در رثای ایشان نوشت. سرنوشت بر این بود که این متن امروز و پس از درگذشت استاد بابایی منتشر شود.
رضا بابایی (زاده ۱ خرداد ۱۳۴۳ در قزوین – درگذشته ۱۸ فروردین ۱۳۹۹ در قم) نویسنده، دینپژوه، مولویشناس و روشنفکر دینی بود. او تا پایان دبیرستان در قزوین تحصیل کرد و پس از آن برای ادامه تحصیل وارد حوزه علمیه شد و دروس حوزوی را تا سطوح عالی ادامه داد. از سال ۱۳۷۰ تدریس فلسفه، متون عرفانی، ادبیات فارسی و عرب را در دانشگاهها آغاز کرد. برگزاری بیش از سی دوره آموزش نویسندگی در قم، تهران و شهرهای دیگر بخشی از کارنامه علمی اوست. بابایی دارای دهها کتاب و مقاله در زمینههای فرهنگی، ادبی و دینپژوهی بود.