گفت و گو با مهدی خاکی فیلمساز و برنامه ساز تلویزیون

گفت و گو با مهدی خاکی فیلمساز و برنامه ساز تلویزیون | سرزمین هنر | سینما | تلویزیون
مهدی خاکی متولد۱۳۵۰ در تهران، ، نویسنده و پژوهشگر سینما، کارگردان ارشد تلویزیونی و مدرس فیلم سازی است. وی فعالیت هنری خود را از دهه هفتاد شمسی با برنامه سازی برای رسانه ملی ایران آغاز کرد.
بهانه ای دست یافت تا در مورد دکوپاژ و نقش آن در تولید فیلم با ایشان گفت و گویی داشته باشیم که در ادامه می خوانید.

سرزمین هنرچه انگیزه ای باعث شد که وارد این حرفه بشوید؟
حدود سی سال است که به صورت تخصصی در زمینه برنامه سازی و فیلم سازی فعالیت می کنم. شغل اصلی من کارگردانی است و در کنار آن به تدوین، تدربس و تحقیق در این رشته می پردازم. با توجه به علاقه و گرایشم به هنر، دوران متوسطه را در رشته گرافیک تحصیل کردم و به همین واسطه در دانشگاه نیز رشته های کارگردانی و ادبیات نمایشی را ادامه دادم. در ایام نوجواتی فکری به غیر از انجام کارهای نمایشی، نقاشی و موسیقی در سرم نبود. پس حاصل این عطش راهی به جز پویندگی در وادی هنر در پی نداشت.

 

سرزمین هنرآیا نقاشی هم به صورت حرفه ای دنبال می کردید؟

مهدی خاکی:نقاشی از کودکی تا زمانی که به صورت جدی به کارگردانی پرداختم دوست لحظه های تنهایی ام بود و دلم می خواست کاری در این حوزه انجام دهم. کاری که از انجام آن راضی باشم. خلاصه که بدون هیچ برنامه ریزی قبلی به خودم آمدم و دیدم که در این دریا شناور هستم و اصلا به دنبال ساحل نیستم و همچنان شناورم.

 

سرزمین هنردکوپاژ چه طور به وجود آمد و چه تاثیری در سینما داشت؟
-آیزنشتاین در شرح دکوپاژ گفته: تجسم رویداد به کارگردان امکان می دهد که در تصویر کردن هر صحنه، عناصر مناسبی را برای تاکید انتخاب کند. مجموعه ای از نماهای مختلف با اندازه و زاویه و ارتفاع دوربین متناسب که باهم ترکیب و تدوین می شوند و فیلم را می سازند، متاثر از شیوه ضربآهنگی است که نویسنده در فبلمنامه پیش بینی کرده است. این تقسیم بندی کل رویداد به رویدادهای جزئی تر در نماهای مجزا، در کار فیلم سازی نمابندی یا تقطیع که همان دکوپاژ است نام گرفت. یعنی درام را به معادل های تصویری و صوتی متناسب با درام تبدیل کردند.تاکید بر عناصر مجزای رویداد از راه تقطیع آن به نما، نه تنها به خدمت تقویت تاثیر عاطفی رویداد در می آید، بلکه به کمک آن پرداخت ویژه ای از رویداد ارائه می شود. هر موقعیت جدید و دوربین تنها نقطه دیدی است که تماشاگر از طریق آن رویداد را نظاره می کند که البته به انتخاب کارگردان بوده. درعین حال در تقطیع هر رویداد لازم است تا روابط متقابل کلی شخصیت ها در محیط، مسیرهای حرکتشان، تمپوی کنش آنها و … دارای تداوم باشد. به طور کلی دکوپاژ، سبک کارگردان و ساختار فیلم او را بر اساس اهداف فیلم نامه مشخص می کند و عامل مهم زیبایی شناسی فیلم است.

 

سرزمین هنرقبل از پیدایش دکوپاژ کارگردان این خلاء را چطور پر می کرد؟
مهدی خاکی: در کتاب ها و مقالات سینمایی تا دهه ۱۹۲۰ کمتر به واژه دکوپاژ بر می خوریم و به شیوه و صراحت امروزی جدی گرفته نمی شد. اما آنچه مسلم است این مسئله از همان آغاز مورد توجه کارگردانان بوده و حتی می توان گفت وقتی برادان لومیر از لحظه واقعی ورود قطار به ایستگاه فیلم می گرفتند، حتما مد نظر داشتند که دوربین در جایی مستقر شود تا بیننده بتواند این صحنه را بهتر ببیند و درک کند. شاهد مثال هم واکنش مخاطبان در مقابل این اتفاق بود.
ژرژ ملیس اولین کسی بود که متوجه شد فیلم برای جلب نظر و همراهی تماشاگران به چیزی بیشتر از فیلم های برادران لومیر نیاز دارد. او با نظر به تجربیات قبلی خود در تئاتر، شعبده بازی و تجربه های اولیه سینمایی خودش به این نتیجه رسید که تخیل و نوآوری می تواند به گونه ای هیجان دراماتیک برای تماشاگر به وجود بیاورد. از همین جا بود که عنصر فانتزی در سینما شکل گرفت. برای رسیدن به این مهم در ساخت فیلم ها به صحنه پردازی نیاز بود که منجر به میزانسن سینمایی شد. میزانسن زیربنای تقطیع و تقسیم فیلم به نماهای مختلف است.

شاید این محتوا را نیز دوست داشته باشید

سرزمین هنرچه عواملی باعث شد که این موضوع جدی تر شود؟

-در پنج سال اولیه سینما به دلیل عدم شناخت کافی از تدوین، اکثر فیلم ها تک پلان بودند و اگر پلان های دیگری بود، وصل پلان ها به یکدیگر مفهوم تدوین را نداشتند. به نوعی تدوین اولیه با آثار اس. پورتر و گریفیث و فیلمسازان انگلیسی مکتب برایتون شروع شد. در آن مقطع زمانی فیلم سازان متوجه شدند برای انتقال مفاهیم و درک بهتر مخاطب از حس مد نظر کارگردان، از نمایی به غیر لانگ شات هم می توان استفاده کرد که کاربرد های بسیاری دارد. از اینجا بود که رابطه ی علت و معلولی بین فیلمنامه، دکوپاژ و تدوین شکل گرفت و می توان گفت دکوپاژ کارگردان در نهایت با تدوین کامل شده و به نمایش در می آید. از این به بعد فرایند فیلمسازی شکل کامل تری پیدا کرد که تا به امروز در حال پیشرفت است و براساس شرایط درک و پذیرش جامعه، مخاطب و پیشرفت تکنولوژی تغییرات پیدا می کند. در نهایت باید گفت که دکوپاژ یکی از امکاناتی است که به خلاقیت کارگردان در راستای اهداف درام کمکی مستقیم می کند و باعث رشد و بالندگی فیلم می¬شود.

 

سرزمین هنریک سینماگر تا چه میزان باید با دکوپاژ آشنایی داشته باشد؟
مهدی خاکی:کنترل فرآیند تولید یکی از الزامات کاری کارگردان است. خیلی خطر دارد که در حین فیلمبرداری دچار به هم ریختن این پروسه بشود. دکوپاژ به کارگردان کمک می کند تا قبل از ساختن فیزیکی فیلم، فیلم خود را ببیند و طبق فیلمنامه و با توجه به خلاقیت و بررسی امکانات و… تصویر و صدا را به گونه ای طراحی کند تا وقتی سر صحنه که عملا زمان اندکی برای پدید آوردن ایده ها وجود دارد، بداند خودش و گروه های تولیدی چه باید بکنند. درست است که دکوپاژ در مرحله ی پیش تولید امری تقریبی محسوب می شود. اما یکی از اصلی ترین امکاناتی است که سر صحنه خلاقیت ما را بیشتر می کند و مشکلات احتمالی در تدوین را به حداقل می رساند. تدارک و برنامه ریزی و عملکرد عوامل و گروه های تولیدی نیز بر اساس آن انجام می شود.
از طرفی زبان دکوپاژ یک زبان تخصصی و تقریبا بین المللی است. پس برای ارتباط با دیگر عوامل تخصصی تولید فیلم باید آن را بلد بود. معلومات کارگردان در رابطه با قابلیت های دوربین ها و لنزها، نور، میزانسن، صدا و… باعث می شود تا دست او برای دکوپاژ باز باشد و پرنده تخیل و تصور خود را در دنیای درام فیلمنامه پرواز دهد. سپس آن ها را به شیوه خود به اصطلاح قلمی کرده و نقشه اجرایی برای کل گروه تولید تهیه کند تا به وسیله آن گروه های تصویر و نور و صدا و صحنه و… نیز در تخیل کارگردان شریک شده و در برنامه ریزی های خود با دقت لازم عمل کنند.

 

سرزمین هنرنقش دکوپاژ در یک تولید یک فیلم چطور می بینید؟
-به فرمایش استاد دکتر ضابطی جهرمی، یادمان باشد که یک فیلم همانند یک ماشین است. اگر این ماشین راه می رود و به مقصد می رسد، مرهون تمام تکنولوژی و جزئیاتی است که توسط دانش و مهارت و خلاقیت متخصصین در درون آن اجرا شده، ولی ما فقط ظاهرش را می بینیم. دکوپاژ نقشه اصلی به همراه جزئیات مورد نیاز فیلم ما است.

 

سرزمین هنردکوپاژ در ایران از چه زمانی شکلی جدی به خود گرفت؟
مهدی خاکی:از بحث زمان ورود سینماتوگراف به ایران و حواشی آن که بگذریم، عملاً اولین کسی که فیلم ایرانی ساخت آوانس اوگانیانس است. او تحصیل کرده این رشته در مسکو بود و بعد از مهاجرت به ایران مدرسه آرتیستی سینما را راه انداخت و شاگردانی را پرورش داد تا در تولیدات سینمایی اش یاریگرش باشند. اوگانیانس و افراد دیگری مثل عبدالحسین سپنتا به نوعی فیلمسازان دوره نخست سینمای ایران محسوب می شوند.

می توان نتیجه گرفت مباحث تخصصی فیلم سازی از همان آغاز برای جذب مخاطب بیشتر مد نظر سینماگران در ایران بوده است. اما سال های بعد که فیلم های فارسی به لحاظ تجاری رونق گرفتند، برخی از سینماگران به تخصص کمتر بها دادند و در عمل به جریان روز سینمای جهان، نگاهی کلیشه و تقلیدی داشتند. فقط به سری سازی و جنبه های تجاری و سرگرمی سینما فکر می کردند. در این میان تعدادی جوان عاشق سینما و کارگردان هنرمند پیدا شدند که جریان جدید سینمای ایران از نیمه دوم دهه چهل تا نیمه اول دهه پنجاه شکل دادند که تا به امروز تاثیر آن قابل بررسی است و به رشد سلیقه مخاطبان کمک بسیاری کرد. کارگردانانی مانند: استاد علی حاتمی، استاد ناصر تقوایی، استاد امیر نادری، استاد داریوش مهرجویی و … که نمود دکوپاژی دقیق و فکر شده در آثارشان پیداست.
اما آنچه که بیشتر مشهور است ،کارگردانی که با دکوپاژ حرفه ای و با برنامه تنظیم شده سر صحنه فیلم برداری حاضر می شد، استاد ساموئل خاچیکان بود که از دهه ی ۳۰ شروع به ساخت فیلم نمود. به جرات می توان گفت اهمیت دادن به نور و صحنه و فضا در آثار ایشان نسبت به مقطع تاریخی ساخت شان تازه و مثال زدنی است.
در حال حاضر با توجه به داشتن مخاطبان تخصصی در سینما و شناخت تماشاگران از فیلم، مسئله دکوپاژ اگر بیشتر از پیش جدی گرفته نشود، یکی از چند عامل اصلی رکود سینمای ایران خواهد بود.

 

سرزمین هنربه عنوان یک استاد دانشگاه چه پیشنهادی برای دانشجویان و علاقه مندان سینما دارید؟
مهدی خاکی:این روزها وجود امکانات جدیدی مانند دوربین های با کیفیت بالا و حجم اندک و نیازمند به حداقل نور و… باعث شده تا به نوعی راحت طلبی در ساختار فیلم های دانشجویی دیده شود. درست است که وجود این تکنولوژی بسیار کمک کننده و راهگشا در فیلم سازی است. اما نمی توان این حقیقت را نادیده گرفت که نماهای ماهرانه و منطقی و حرکات پخته هستند که می توانند عامل تفاوت بین صحنه موفق، خوب و یا نا موفق تلقی شوند. پس هیچ وقت نباید صرفا به خاطر وسیله های موجود و یا صرفاً سیلقه ای و بدون توجه به ضروریات درام دکوپاژ کرد. باید مواظب باشیم هیچ وقت از روی تنبلی یا فشار عوامل دیگر، به تکنولوژی محدود نشویم و از فکر کردن به چیزهای جذاب و خلاق برای ساخت فیلم غافل نباشیم. همه امکانات و فضاها و عوامل موجود در خدمت ایده فیلم هستند. از طرفی امکاناتی مانند موبایل هایی که دوربین مناسبی دارند و یا دوربین های کامپکت، وسیله هایی هستند برای مشق های روزانه فیلم سازی. حتما این مسئله را جدی بگیرید و از این نعمت استفاده فراوان کنید تا بتوانید فیلم سازی منحصر به فرد باشید.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

60 − 52 =