پیشنهادهای جمعه ۱۴ خرداد-یاد یار
امروز مصادف است با بیست و هفتمین سالگرد ارتحال امام خمینی، بیست و هفت سال زمان زیادی است . خیلی از جوان ها آن روز را به یاد نمی آورند . آن روزها خیلی ها صادقانه دلشان شکست و پریشان حال به سوی بهشت زهرا روانه شدند . حس غریبی بود . تهران را موج غم پر کرده بود . ان روز، یعنی چهارده خرداد ماه بیست و هفت سال پیش برای همیشه در تاریخ معاصر این مرز و بوم نقش بسته است .
گفتگو
روزنامه قانون در شماره اخیر خود ،گفتگوی جالبی را با کاپیتان محمود امینی انجام داده است که حاوی خاطرات شنیدنی از روز تشییع حماسی وبی نظیر پیرجماران است. خلبان بالگرد حامل پیکر امام خمینی (ره) به بهشت زهرا (س) ناگفتههایی از روز ۱۶ خرداد ۱۳۶۸ روایت کرده است.
روز خاک سپاری امام خمینی ، پیکر ایشان را با هلی کوپتر به بهشت زهرا آوردند . بسیار شلوغ بود و التهاب در فضا موج می زد . شلوغی و ازدحامی فراوان و شاید هم غیر قابل کنترل . خلبان آن هلی کوپتر کاپیتان محمود امینی است . او درباره ی آن روز چنین می گوید : همزمان با اعلام خبر رحلت امام(س) ماموریت ما نیز آغاز شد و تمام نیروها برای هرچه بهتر انجام شدن این مراسم دست به دست هم دادند. اما در این بین نقشی که نیرویهوایی بر عهدهداشت کمی متفاوت بود. هنوز برخی از جامعه مردمی از رحلت حضرت امام(س) خبر نداشتند که ما از جماران به مکانی در حوالی بهشتزهرا(س) امروزی رفتیم. یکی از مسئولان که روحانی نیز بود در آن مکان حضور داشت و منتظر ما بود. از قبل مکانی را برای فرود هلیکوپتر ما آماده کرده بودندکه در میان هکتارها علفزار و مزارع جنوب تهران بود. البته قرار بود در ابتدا پیکر مطهر امام(س) را در مصلای کنونی به خاک بسپارند ولی مشخص نشد به چه دلیلی آن مکان دوردست برای خاکسپاری انتخاب شد. بعد از بازدید از آنجا به جماران بازگشتیم. اندکی بعد آقای امامجمارانی گفتند یادگار امام(س) را نیز برای بازدید آن مکان ببریم. بعد از گذشت چند ساعت که مجدد به همراه سیداحمد خمینیبازگشتیم با صحنه عجیبی مواجه شدیم و آن اینکه تمام آن مزرعههای چندین هکتاری صاف و مرتب شدهبود.
کاپیتان امینی می گوید که ابتدا قرار بوده پیکر امام را سوار بر یک تریلر به سمت بهشت زهرا ببرند : در ابتدا برخی تصمیمگرفتند پیکر امام(س) را سوار بر یک تریلی به سمت بهشت زهرا(س) ببرند تا مردم نیز در این مراسم شرکت کنند ولی از آنجا که ملت علاقه زیادی به امام(س) داشتند مشکلاتی به وجود آمد.یک بالگرد از ابتدای مسیر که از مصلی راهافتادیم،بالای سر ماشین به حرکت در آمد تا در صورت وقوع حادثهای وارد عمل شود. تا صالحآباد کاروان پیشرفت ولی مرتبا به جمعیت افزوده و وضعیت از حالت عادی خارج شد.
تراکم جمعیت سبب شد تا بالاخره تصمیم بگیرند پیکر امام را سوار بر هلی کوپتر کنند . فشار جمعیت و هجوم مردم سبب شده بود تا تابوت و کفن آسیب ببیند . کاپیتان امینی می گوید : در دانشکده افسری پیکرمطهر امام(س) را تحویل گرفتم و به جماران بردم. در آنجا نزدیکان و خدمتکار حضرت امام(س)(حاج عیسی) پیکر ایشان را مجدد کفن کردند و با تابوتی در هلیکوپتر قرار دادند.
در آنجا تصمیمگرفته شد تا ۴ هلیکوپتر به سمت بهشتزهرا(س) حرکت کند تا بتوانیم مردم را در چهارگوشه آن مکان متفرق کنیم. سپس ۴ تابوت به همراه ۴بالگرد آماده شدند و پیکر امام(س) در بالگرد من قرار گرفت.
در آن زمان، مسئولان امر گفتند که به سمت بهشتزهرا(س) حرکت کنیم. یکی از روحانیونی که در کمیته مسئولیت داشت به ما گفت در گوشهای از آن مکان مشخص شده، پاسداران کانکسهایی را تعبیه کردهاند تا بتوانیم به راحتی در مکان فرودآمده و پیکر امام(س) را به خاک بسپاریم. ما به سمت بهشتزهرا(س) حرکت کرده و هر کدام از بالگردها در مکان مشخصی نشستند و من نیز با هلیکوپتر حامل پیکر امام(س) در آن نقطهای که محفوظ شده بود دقیق کنار قبر بر زمین نشستم و تنها توانستیم پیکر را از تابوت درآورده و خاکسپاری کنیم.
وقت تنگ بود!مردم نیز متفرق شده بودند و به سمت بالگردهای دیگر هجوم برده بودند ولی زمانی که دیدند در تابوتها خالی است به سمت مقر ما هجوم آوردند. در این تنگی وقت برخی با ابراز احساسات، جلوی اجرای کار را گرفتهبودند و سبب کندی خاکسپاری شده بودند که من نیز با آنها برخورد کردم. در پایان خاکسپاری پیکر مقدس ایشان بود که مردم کمکم از کانکسها بالا آمده و وارد محوطه شدند.در ابتدا قصد داشتند وارد بالگرد شوند چرا که احساس میکردند پیکر در آنجاست و این ماجرا برای ما خطرناک بود چرا که هم امکان داشت به افراد ضربه بزند و هم افراد سبب آسیب دیدن بالگرد بشوند. سرانجام با هر فشار و معضلی که بود از زمین پرواز کردیم. در ادامه راه زمانی که به آشیانه بازگشتیم، کمک خلبان ما به دلیل واهمهای که هجوم مردم ایجاد کردهبود، حال خود را از دست داد.این عملیات با تمام سختی که داشت انجام شد ولی از آنجایی که هدف مقدس بود این فشارها را تحمل و به وظیفه خود عمل کردیم.