تولد نیما ،تولد پدر شعرنوین

علی اسفندیاری ملقب به نیما یوشیج در ۲۱ آبان ۱۲۷۴ در یوش یکی از دهکده های سرسبز مازندران بدنیا آمد . دوران ابتدایی را در همانجا گذراند و برای تحصیلات متوسطه راهی تهران شد.
در مدرسه سن لویی که متعلق به کاتولیک های رم بوددبیرستان را آغاز کرد؛نظام وفایکی از آموزگاران آن جا به طبع شعر وی پی برد و با تشویق های ایشان نیما به سرودن شعر روی آورد.
با یادگیری زبان فرانسه با ادبیات اروپا آشنا شدو جایی برای شعر نو در ادبیات فارسی بازکرد،اولین شعر نیما یوشیج که در مجله قرن بیستم به چاپ رسید افسانه نام داشت که آن را به استادش نظام وفا تقدیم کردولی مانند اغلب شاعران با اولین شعر معروفیتی نیافت هر چند خالی از استقبال هم نبود
افسانه :در شب تیره ، دیوانه ای که او
دل به رنگی گریزان سپرده
در دره ی سرد و خلوت نشسته
همچو ساقه ی گیاهی فسرده
می کند داستانی غم آور
در میان بس آشفته مانده
قصه ی دانه اش هست و دامی
وز همه گفته ناگفته مانده
از دلی رفته دارد پیامی
داستان از خیالی پریشان
ای دل من ، دل من ، دل من
بینوا ، مضطرا ، قابل من
با همه خوبی و قدرو دعوی
از تو آخر چه شد حاصل من
جز سرشکی به رخساره ی غم ؟
آخر ای بینوا دل چه دیدی
که ره رستگاری بریدی ؟
مرغ هرزه درآیی ، که بر هر
شاخی و شاخساری پریدی
تا بمانی زبون و فتاده ؟
می توانستی ای دل ، رهیدن
گر نخوردی فریب زمانه…
آنروزها شاید اهل ادب، انقلابی در شعر هزار ساله ایران پیش رو می دیدند با دومین شعرش بنام ققنوس که توسط میرزاده عشقی درنشریه قرن بیستم به چاپ رسید معروف شد و باغراب به اوج رسید
اشعار نیما متاثر از سبک های قدیمی است ووزن دارد ،چیزی که در سبک او متفاوت و حائز اهمیت است طول مصرع هاست او این سبک را از قید و بند هم اندازه بودن مصرع ها رها کرد.
در پیدایش شعر نیمایی عوامل مختلفی دخیل بودند ،همیشه از جایی شروع می شود؛
شاید از عشق …
نیما دلباخته هلنا می شود و چون دلبر از کیش وی نبود و حاضر به تغییر دین نشد پیوندشان از هم گسیخت .اودوره نقاهتش را درکنج عزلت به شاعری گذراندو چه بسا در سیاه چاله این عشق نطفه سبکی نو بسته شد .و نام شعر نو را خود بر اشعارش گذاشت . او برای دومین بار عاشق شد ؛صفورا دختری روستایی که عشق به کوهستان رابه زندگی با شاعر جوان و زندگی در شهر ترجیح داد . اینبار روح شاعرش درد بیشتری می کشید او باز هم روح آسیب دیده اش را باشعر گفتن تسلی می داد و کوشاتراز پیش به شعر و ادب پرداخت .
در همین بین با سبک اومانیسم آشنا شد و جرقه عشق به انسان در ذهنش و در نهایت در اشعارش زده شد نیما باساختار شکنی در شعر کهن فارسی مخالفت خیلی از شاعران و ادیبان هم دوره خویش رابرانگیخت ؛از جمله ملک الشعرای بهار و مهدی حمیدی شیرازی ؛ در مقابل این اشخاص که پایبندقالب های قدیمی بودند کسانی نیز از نو گرایی او استقبال کردند میرزاده عشقی از آندست انسان ها بود که همیشه بدنبال نو گرایی بود و همین خوی او را انسانی تندرو کرده بود میرزاده اشعار و مقالات نیما را با کمال میل در مجله اش بنام قرن بیستم چاپ می کرد
وی با شاعران و ادیبان بنامی همچون صادق هدایت عبدالحسین نوشین و محمد ضیا همدوره و همکار بود .شفیعی کدکنی در مقدمه گزینه اشعار ناتل خانلری که در بهار ۱۳۹۴ بچاپ رسید چنین نوشت:
” من می خواهم بگویم که احتمالا نیما یوشیج شعربا غروبش را بعد از خواندن شعر خانلری سروده است؛ چنانکه تردیدی ندارم که حرف های همسایه را -با هر تاریخی که در زیر آن ها نهاده- به تاثیر ازچند نامه به شاعر جوان به ترجمه خانلری که در سال ۱۳۲۰ به چاپ رسید نوشته است و بگذارید این کفررا هم بگویم که به نظر من بخش های اصلی و محوری ارزش احساسات هم ترجمه آزاد و بفهمی نفهمی از یک کتاب فرانسوی است که مطالبی نظیر دایره المعارف اسلامدرباره شعر معاصر ترک وعرب بر آن افزوده شده است.
این مطلب با اعتراضات زیادی از سوی دیگر ادیبان روبرو شد .
در مقابل این نظریه کسان دیگری چنان به اشعار نیما یوشیج اعتقاد داشتند که دست به ترجمه آثارش زدند وایران شناسان اروپایی به تمجید شعرهایش پرداختند .نیما در اروپا بخصوص فرانسه چهره ای شناخته شده است و آثار وی در حوزه ادبیات تطبیقی توسط استادان رشته های مربوطه تدریس می شود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

+ 39 = 47