ماجرای توقیف نمایش روز عقیم چیست؟
روز عقیم که مرداد و شهریور امسال(۱۳۹۶) در تالار باران تهران به روی صحنه رفته بود پس از کشمکشهای فراوان برای اجرا در سی و ششمین جشنواره تئاتر فجر انتخاب شد .انتخابی که مانند نام آن «عقیم» ماند.
پیش از آن حسین کیانی کارگردان نمایش عدم تمایل خود برای حضور در جشنواره را به دلیل نظرات ممیزان اعلام کرده بود اما به اصرار فرهاد مهندسی پور دبیر این جشنواره برای حضور در بخش مسابقه ی بین الملل آمده شد. امادرست یک روز قبل از اجرای این نمایش در روز دوم بهمن ماه شورای نظارت و ارزشیابی اداره کل هنرهای نمایشی در اطلاعیه ای اعلام کرد:
«به روال تمامی جشنوارهها ، چنانچه اثری واجد نکات اصلاحی در زمان اجرای عمومی باشد، پیش از جشنواره مجددا مورد ارزیابی قرار میگیرد. ارزیابی مجدد نمایش “روز عقیم” منجر به این تصمیم شورای ارزشیابی و نظارت اداره کل هنرهای نمایشی گردید که “اجرای نمایش در سی و ششمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر منتفی بوده و برای این نمایش پروانه اجرا در جشنواره صادر نمیگردد”.
ضمن پوزش از تماشاگران محترمی که بلیط نمایش را خریداری کردهاند به اطلاع میرساند ظرف ۴۸ ساعت هزینه این عزیزان عودت داده خواهد شد.
صدور پروانه اجرای نمایش توسط شورای ارزشیابی و نظارت مبتنی بر تعامل این شورا با هنرمندان بوده و هست و امید است هنرمندان محترم با در نظر گرفتن تمامی شرایط و مولفهها امکان این تعامل را ارتقا بخشند.»
در پی اعلام این خبر حسین کیانی کارگردان نمایش نیز دست به قلم شد و دبیر جشنواره تئاتر فجر را اینگونه مورد خطاب قرارداد:
«جناب استاد، آقای فرهاد مهندسپور
دبیرِ محترم جشنواره سی و ششم تئاتر فجر
با سلام
اینجانب حسین کیانی نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر ایران از روزی که نمایش «روز عقیم» را برای حضور در جشنواره سی و ششم فجر به دبیرخانه پیشنهاد دادم تا شب پیش از اجرا که خبرِ تلخِ کنار گذاشته شدن نمایش را از مدیریت محترم مرکز هنرهای نمایشی شنیدم، ذرهای از بابت اجرای این اثر اطمینان خاطر نداشتم. چرا که نشانهها و اشارهها و کنایهها از همان ابتدا همه حاکی از این بود که قرار نیست اتفاق خوبی در جشنواره برای نمایش «روز عقیم» بیفتد و دیدیم که چنین هم شد. حالا باید کسانی که نامه اول من به شما و پاسخ محبتآمیز شما را جدی نگرفتند و حتی آن را به طنز و شوخی برگزار کردند کمی به خود بیایند و بفهمند که ما با یکدیگر تعارف تکهپاره نمیکردیم. ما، من و شما دقیقا یک چنین وضعیت ناخوشایندی را متصور بودیم و کوشش کردیم زنگ هشداری را به صدا درآوریم که اعلام میکند آن که و آنچه به شکل بیسابقهای از اجرای نمایش «روز عقیم» در جشنواره فجر آن هم درست یک شب پیش از اجرا جلوگیری کرد حالا دیگر میتواند خیلی بلاها بر سر تئاترِ منتقد و متعهد و متفکر ما بیاورد.
شاید به گمان خیلیها اتفاق مهمی نیفتاده باشد اما باور دارم و خوب میدانم که شما نیز بر این باورید که اگر این اتفاق در هر فستیوال دیگری در هر جای دنیا میافتاد بدون شک هنرمندانِ آن جا واکنش مسئولانه و موثری نشان میدادند و از حیثیت و شرافت هنری و حرفهای خودشان در قالب حمایت از همکارشان دفاع میکردند. همه تئاتریها و ادبیاتیها و حتی اهل سیاست آن خطابه معروف برتولد برشتِ بزرگ را میشناسند که میگوید (نقل به مضمون)؛ اگر از دیگران به وقتش حمایت نکنی وقتی نوبتِ زدنِ خودت میشود کسی نمانده که از تو حمایت کند.
استاد عزیزم، من از دلایل و چند و چون کنار گذاشته شدن تئاتر «روز عقیم» از جشنواره سی و ششم تئاتر فجر اطلاع دقیق و پشتپردهای ندارم. این را حتما باید مسئولان این اتفاق، مسئولانه پاسخ دهند اما آنچه سربسته به من گفته شد این بود که رویدادهای نمایش «روز عقیم» و خط سیر شخصیتها و چهارچوب روایی و تاریخی داستان، آنقدر تلخ و گزنده است که مناسب اجرا در جشنِ انقلاب و جشنواره تئاتر فجر نیست.
آیا به راستی چنین است؟ آیا اگر چنین هم باشد اساسنامه یا دستورالعملی وجود دارد که به صورت موضوعی شرایط انتخاب آثار جشنواره فجر در آن درج شده باشد؟
تا جایی که بر همگان معلوم بوده و هست جشنواره تئاتر فجر، جشنوارهای با موضوعات آزاد و خلاقانه بوده است که اگر غیر از این بود تا ۳۶ سال دوام نمیآورد و همانند بیشتر جشنوارههای موضوعیِ کم رونق پس از چند سال فعالیتِ محدود فراموش میشد و از میان میرفت. با این حال و اتفاق ناخوشایند و تکرار میکنم بیسابقهای که برای نمایش «روز عقیم» رخ داد احساس میکنم تعریف تازه و البته پُرمخاطرهای برای جشنواره تئاتر فجر و نیز برای کلیت تئاتر ایران در حال شکلگیری است. تعریفی که بیشک با تعریف من و شما و دیگرانی که به اصالت ذاتی هنر تئاتر باور داریم کاملا متفاوت است و اصالتی برای تئاتر و وظایف ذاتی آن که تولید اندیشه و ایجاد زمینههای انتقادی تعهدآمیز است قائل نیست و تئاتر و در واقع هنر را به گونهای خودتفسیرگر و محدود به زاویه فکر خود میبیند و میخواهد و در این راستا از هیچ کاری هم فروگذار نمیکند!
نمیدانم و امیدوارم که اینها همه خوابِ شوم و نحسِ پیش از صبح کاذب باشد. امیدوارم هیچ کسی، هیچ نهاد غیرمسئول و غیرپاسخگویی و هیچ بدخواه و بددل و بدتفسیرگری برای تئاتر نحیف اما خلاق و رو به بالندگی ایران نقشه مصلحتجویانه و دلالتمآبانهای نکشیده باشد.
امیدوارم تئاتر ما و جشنوارهای که شما با این همه سختی و انبوه مشکلات دبیرش هستید سر به سلامت برند و خدمتی درخور به کلیت فرهنگ ایران انجام دهند. امیدوارم شبیه اتفاقی که برای «روز عقیم» ما افتاد هرگز برای نمایش دیگری نیفتد، امیدوارم دیگرِ همکاران؛ نمایشنامهنویسان، کارگردانان، طراحان و بازیگران تئاتر ایران متوجه شوند که «روز عقیم» و توقیفِ تلخش از جشنواره میتواند خدای ناکرده روزی و قسمتِ نمایشهای آنها هم بشود و با آیندهنگری و موقعیتسنجی و مسئولیتپذیری حرفهای دست به کُنشی صنفی برنند تا دیگر این گونه اتفاقات تکرار نشود و در پایان امیدوار بودم خبرِ ناخوشایندِ کنار گذاشته شدنِ «روز عقیم» از جدولِ جشنواره در زمان دیگری به من داده میشد نه درست در شب تولدم، دوم بهمن ماه. ولی این دیگر امیدی ناامید شده و بربادرفته است.»
مهدی شفیعی در پی منتفی شدن اجرای نمایش «روز عقیم» با اشاره به اظهارات حسین کیانی که درباره این اتفاق رسانهای شده است و اینکه او در صحبتهای خود تلاش کرده دبیر جشنواره تئاتر فجر (فرهاد مهندسپور) را روبروی مدیر کل هنرهای نمایشی قرار دهد، بیان کرد:
«دبیر جشنواره به لحاظ حرفهای کار خود را انجام داده اما صدور پروانه اجرا بر عهده دبیر نیست.»
او با تأکید بر اینکه هیچ مسئله و اتفاق پشت پردهای وجود ندارد، افزود:
«طبق روال تمام جشنوارههای تئاتر فجر که هر سال انجام میشود نمایشها برای اجرا در این رویداد بازبینی میشوند و برای این نمایش نیز همین اتفاق افتاده است اما نظر شورا بر این بود که نکاتی در نمایش وجود دارد که باید اصلاح شوند.»
شفیعی ادامه داد:
«با این حال من به نظر منفی شورا اکتفا نکردم و شب گذشته (یکشنبه، اول بهمنماه) به همراه یکی از اعضای شورای ارزشیابی و نظارت اداره کل هنرهای نمایشی و همچنین دبیر جشنواره به احترام آقای کیانی و برای اینکه کار تسهیل شود به تماشای نمایش نشستیم اما متوجه شدم هیچ کدام از نکات اصلاحی اعلام شده، در اجرا رعایت نشده و به همین دلیل به این نتیجه رسیدم که «روز عقیم» در جشنواره اجرا نشود.»
داستان نمایش روز عقیم
«در شرایط بحرانی سقوط رژیم پهلوی، محله قلعه زاهدی مورد هجوم و تخریب قرار میگیرد. سه زن که از چنگ هجومآوران میگریزند به زیرزمین خانهای بزرگ در مرکز شهر پناه میبرند. زیرزمینی که چند مرد در طبقه بالای آن مشغول سلاخی کردن هستند…»
این نوشته ای بود که در بروشور این نمایش در تابستان و همزمان با اجرای عمومی نمایش در تهران منتشر شده بود.نمایشی که به بازنمایی مصایب سه زن ساکن در محله بدنام قلعه زاهدی می پرداخت.
فهیمه اَمَنزاده در نقش اکرم، شایسته ایرانی در نقش پری، الهه شهپرست در نقش لیلی و رؤیا میرعلمی نقشهای مختلف این نمایش را برعهده داشتند..
مروری بر پیدایش محله ی بدنام قلعه زاهدی:
پدیده ی روسپیگری در تمام جوامع کمابیش به عنوان یک معضل اجتماعی وجود دارد اما پیدایش و اضمحلال «قلعه زاهدی» ، «محله جمشید»و «شهر نو» را می توان از جنبه ی تحولات سیاسی و اجتماعی هم مورد مطالعه قرار داد.
قلعه زاهدی که در زمان محمد علی شاه قاجار به عنوان یکی از محلهای اقامت شاهزادگان در خارج ازتهران ساخته شده بود به دلیل عدم استفاده از آن رفته رفته به محلی برای تجمع افراد لاابالی و فحشا و اعتیاد تبدیل شد اما رواج و رونق فحشا در این محل بیش از هرچیز تابع تبدیل سلطنت قاجار به پهلوی است یعنی درست زمانی که احمدشاه قاجار سلطنت را به رضا خان واگذارکرد و سلسله پادشاهی قاجاریه مضمحل شد، به دستور رضا شاه تمام حرمسراهای شاهان قاجار تخریب شد و زنان بخت برگشته ی ساکن این حرمسراها که اغلب هیچ آشناو فامیلی در تهران نداشتند بی سرپناه در شهر رها شدند و لاجرم به همان محله بدنام قلعه زاهدی که بعدها شهرنو نام گرفت پناهنده شدند و بدین ترتیب روسپیگری در این محله رونق گرفت.
این روند تا سال ۱۳۵۷ ادامه داشت تا اینکه در بحبوحه ی انقلاب اسلامی و در یکی از روزهای دی ماه ۱۳۵۷ گروهی از جوانان انقلابی برای مبارزه با مظاهر فساد به این منطقه حمله کرده و خانه های آنجا را به آتش کشیدند. این حمله از سوی آیت الله طالقانی که از سران با نفوذ انقلاب اسلامی به شمار می رفت به شدت محکوم شد و آن را به تحریک رژیم پهلوی نسبت داد.
در این اطلاعیه آمده بود:
به تحریک عمال مزدور و کثیف رژیم، صاحبان قمارخانهها و باجگیرهای محل عدهای از برادران معصوم و بیخبر مسلمان را به تهاجم به قلعه شهرنو واداشتهاند و از این کار چه توطئه جدیدی را علیه جنبش انسانی رهاییبخش و اسلامی مردم برمیدارند معلوم نیست ولی چون بهرحال ساکنین این قلعه که از محکومین نظام فاسد استعمار و استبدادی طولانی این جامعهاند و بهرحال بایستی مصون از هرگونه تعرضی باشند و در فرصتهای مناسب با الهام از مکتب رحمت و کرامت انسانی اسلام هدایت و ارشاد شوند و به زیور توبه آراسته و به جامعه برگردند، لازم است تمام برادران ایمانی از دستاویز شدن این توطئه ناجوانمردانه پرهیز کرده و دست توطئهسازان را نظیر دیگر وقایع باز کنند.
با این حال در تابستان سال ۱۳۵۸ نیروهای انقلابی یک بار دیگر به شهر نو حمله کردند و سیمین بی ام و، پری بلنده، اشرف چهارچشم، شهلا آبادانی و پری سیاه از جمله سردستههای روسپی خانههای شهر نو را بازداشت و به جرم افساد فی الارض اعدام کردند.
واکنش هنرمندان به توقیف نمایش روز عقیم
به گزارش ایلنا هنرمندان بسیاری در صفحات اجتماعی خود نسبت به این اتفاق واکنش نشان دادند اما یکی از جدیترین این واکنشها؛ اعلام انصراف محمد مساوات از داوری اثرش در بخش بینالملل جشنواره بود.
مساوات در نامه انصراف خود خطاب به دبیر جشنواره فرهاد مهندسپور که شب گذشته نوشته، آورده است:
«هوالقاهر
با سلام خدمت دبیر محترم جشنواره بینالمللی تئاتر فجر آقای فرهاد مهندسپور
این جانب سیدمحمد مساوات سرپرست گروه تئاتر «رادیکال ۱۴» نویسنده و کارگردان نمایش «این یک پیپ نیست» در پسِ اتفاقِ نابخردانهی توقیفِ نمایشِ «روز عقیم» نوشته و کارگردانی آقای حسین کیانی، به طور رسمی از حضور در بخش مسابقهی بینالملل جشنواره و داوری نمایش “این یک پیپ نیست” انصراف میدهم.»
اکنون که سی وششمین جشنواره تئاتر فجر به روزهای پایانی خود می رسد هنرمندان دیگری هم به این رخداد اعتراض کرده اند و فضای جشنواره تحت تأثیر حذف این نمایش قرار گرفته است.