ملا نصرالدین و پیام واتساپی از برزخ!
طنز جنجالی از دو طبقه شدن قطعه ی هنرمندان
فارغ از کار روزانه سرگرم ور رفتن با گوشی تازه بودم که واتس اپ مرا به خود خواند. پیام آمده بود به این مضمون:
خیلی وقت است یادی از ما نمی‌کنی!
فوری پیام دادم شما؟
پیام آمد: ای بی سر و پا برای تو چه فرقی می‌کند من کی هستم!
گفتم: باید مخاطب خود را بشناسم.
از من اصرار و از وی انکار.
وقتی مرا مستاصل دید گفت: ای بیچاره فراموشکار، بنده، حقیر صغیر ملا نصرالدین کبیر هستم!
هم رنگ از رخم پرید، هم گل از گلم شکفت.
گفتم: ای ملا جان، الهی فدای‌تان شوم، چرا بی‌خبر مرا ترک کرده و میان این همه مشکل تنهایم گذاشتی؟!
گفت: می‌دانی که از مداهنه بیزارم! بهتر است مراقب رفتار و کردار خود باشی.
گفتم: بنده هم اهل مداهنه نیستم، شما کجا و واتس اپ کجا؟
پیام داد: وقتی بی دست و پایی چون تو واتس اپ داشته باشد، من نداشته باشم؟!
گفتم: اینجا دیار فانی است و آنجا باقی!
گفت: همان طور که تو در دنیای فانی در برزخ به سر می‌بری، من نیز در دنیای باقی میان بهشت و جهنم آویزانم. بیهوده روده درازی مکن و روده مرا هم به درازی تشویق مکن.
گفتم: در خدمتم.
گفت: بنده برزخ نشینم، میان بالا و پایین. بنابراین می‌توانم پیام‌های مردم فانی و باقی را رد و بدل کنم. عده‌ای بیشمار از جمع هنرمندان فوت شده، آنانی که بیماری‌شان در خفا گذشت و تشییع جنازه‌شان در خلوت برگزار شد، نزد بنده عارض شده و شدیدا نگران قالب زمینی خود هستند.
گفتم: مگر چه شده است؟
گفت: ای خبرنگار بی‌خبر! مگر خبر نداری قبرهای قطعه هنرمندان دو طبقه شده؟
گفتم: خیلی وقت است، گویا دیر خبردار شدید. اصلا چیز مهمی نیست.
گفت: برای من و تو مهم نیست، اما برای این از همه جا رانده شده ها هست. آنان نگران هستند که نکند طرح جدیدی تصویب شده و هنرمندان بی نام و نشان را گور به گور کرده و جای آنان را به نام و نشان دارها بدهند! یا اینکه یکی از بازیگران نچسب امروزی را همسایه آنان کنند، آن هم در طبقه بالا! این بنده خداها می‌دانند که به طور شانسی در قطعه هنرمندان دفن شده‌اند و هر آن ممکن است از آنجا دفع شوند. از قلم خود استفاده کن و نگرانی این بندگانی که دست شان از جهان کوتاه شده را رفع کن. اگر چنین کنی، خدا تو را بیامرزد، اگر چنین نکنی…