بودجه برای ساخت فیلم است یا جاسازی در جیب ها؟!

هنر تهیه کنندگی در نهاد هر کسی نیست

وقتی سینما در جهان پا گرفت، تهیه کنندگان وارد این عرصه شده و با هنر و فکر اقتصادی خود توانستند سینما را از فرش به عرش برسانند.تهیه کنندگان بزرگ، هنرمندانی بودند و هستند که هنر هفتم را با تمام وجود درک کرده و می کنند.

برای همین توانسته اند کمک شایانی به سینما کرده و آن را به اوج برسانند.این درست است که بودجه و هزینه کرد فیلم ها با تهیه کننده است، اما این تنها بخشی از وظیفه اوست. از وظایف مهم که کمتر به آن پرداخته شده استعداد یابی و برنامه ریزی برای آینده است.

نبود تهیه کننده خوب در ایران:

متأسفانه در ایران بزرگ و ۸۰ میلیونی، سینمای ما از این دست تهیه کنندگان بسیار اندک داشته و دارد که حتی به تعداد انگشتان یک دست نیز نمی رسند.

این مهم برای سینمای هر کشوری معضل بزرگی است. اگر سینمای ایران از یک تهیه کننده در حد تهیه کننده های هالیوود برخوردار بود، الان سینمای ما حرف های بسیاری برای گفتن داشت.

تهیه کنندگان بزرگ به سینما، پیشرفت آن و در آخر به نفع اقتصادی خود می اندیشند.

برای آنان مهم توانایی افرادی است که می خواهند قطار تولید فیلم را راه انداخته و به مقصد برسانند، نه نسبت فامیلی، آشنایی یا سفارشی.اگر قرار بود این گونه بیندیشند که سینمای هالیوود نیز وضعیتی چون سینمای ایران داشت.

تهیه کنندگی یک هنر است:

تهیه کنندگی کاسبی نیست، هنر است و این هنر در وجود هرکسی جلوه گر نیست و نخواهد شد.متأسفانه در ایران ، تهیه کننده یعنی کسی که پول دردست اوست تا هرگونه که دلش بخواهد خرج کند و اکثر بودجه به جیب او برود!


یک تهیه کننده سینمایی، هم باید از شعور بالای سینمایی برخوردار باشد و هم فهم درست از علم اقتصاد داشته باشد.چنین تهیه کننده ای، برنامه ریزی مناسبی برای هر پروژه دارد تا نظم از دستش خارج نشود.

این گونه افراد نه حق کسی را ضایع می کنند و نه اجازه ریخت و پاش به عوامل خود می دهند.هر چیز باید سرجای خودش باشد.اگر این توانایی در وجود آنان نبود، هرگز برازنده نام تهیه کنندگی نمی شدند.

تهیه کنندگی ساده تلقی شده:

شاید این محتوا را نیز دوست داشته باشید

بسیاری از کارگردانان و بازیگران هالیوود دارای استودیو هستند، اما این استودیوها را مدیران و تهیه کنندگان بزرگ اداره می کنند، زیرا این کار مهم از دست هرکسی برنمی آید. تهیه کنندگی در کشور ما کاری ساده تلقی شده که هرکسی می تواند وارد این حرفه شود.

در سینمای ایران وقتی یک کارگردانی دو-سه فیلم ساخت، بعد خود را در مقام تهیه کننده می بیند.این موضوع بسیار دردسر ساز بوده و هست.مگر هرکسی توانایی تهیه کنندگی را دارد؟!

به تاراج رفتن بیت المال مملکت:

ساخت فیلم با سرمایه بخش خصوصی برنامه ریزی های خاص خود را دارد که با سرمایه گذاری های دولتی متفاوت است.در سرمایه گذاری های دولتی و نهادها در ایران نیز باید به گونه ای برنامه ریزی کرد که بیت المال مملکت به تاراج نرود.بسیاری از تهیه کنندگان سفارشی و خود خوانده، با سرمایه های کلان دولتی و برخی از نهادها، فیلم هایی تولید می کنند که نه بیننده دارد، نه هنری است و نه برگشت سرمایه دارد! کجای دنیا نام این را تهیه کنندگی می گذارند؟

چون بودجه متعلق به بیت المال مردم است باید اکثر آن را به جیب زد یا هدر داد؟!  حتی یک لحظه هم نباید به فکر مخاطب و برگشت سرمایه بود؟

 

گاهی دیده شده در تولید برخی از فیلم هایی که بودجه اش از کیسه مردم بوده، پولی که تهیه کننده به جیب زده بسیار بیشتر از بودجه تعیین شده بوده!

 

بودجه برای ساخت فیلم است یا جاسازی در جیب ها؟!

تولید فیلم بدون مخاطب و بدون بازگشت سرمایه را هر طفل نوپایی می تواند تهیه کند! هنر آن است که با کمترین بودجه بهترین کار را ارائه داد.

 

برخی از تهیه کنندگانی که برای تولید فیلم های ارزشی گریبان چاک می کنند، چرا خودشان برای تولید چنین فیلم هایی سرمایه گذاری نکرده و نمی کنند؟

چرا دایم چشم و دست شان به سوی بیت المال مردم است؟!

دقت بیشتر نهاد های دولتی برای انتخاب تهیه کننده:

اگر به واقع هنر تهیه کنندگی را در وجود خود حس می کنید، راه باز است و جاده دراز! بفرمایید وارد عرصه تولید با بودجه خود بشوید و فیلم ارزشی بسازید.

 

نهادهای دولتی باید دقت بیشتری برای انتخاب تهیه کننده به خرج دهند، هرکسی توانایی و هنر تهیه کنندگی را ندارد. هر سال بودجه های گزافی در سینما و تلویزیون ایران به هدر می رود و کسی هم به فکر چاره نیست.

هیچ مسئولی این سوال را از خود نمی پرسد، وقتی فیلمی در گیشه شکست کامل خورده، چرا جیب تهیه کننده ورم کرده است؟!

باید مسوولان تمهیدی بیندیشند تا بیت المال مردم به جیب برخی از تهیه کنندگان نظر کرده که نه به سینما عشق می ورزند و نه مخاطبان نرود.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

− 1 = 1