گفته های عجیب ناهید بسیم از پشت پرده آلبوم دیره ی حبیب

پس از انتشار خبر صدور مجوز آلبوم «دیره» همه ی نگاهها معطوف به این بود که چرا این خواننده ی مشهور قبل از انقلاب نتوانست در زمان حیاتش مجوز آلبوم را بگیرد اما کمتر به این نکته توجه شد که آیا ورثه ی حبیب این مجوز را دریافت کرده اند یا خیر. روزنامه شهروند این پرسش را با ناهید بسیم همسر آن زنده یاد مطرح کرده است که گزیده ای از آن را تقدیمتان می کنیم.

  •  حبیب بعد از این‌که ایران آمد، قطعاتی هم خواند و اجرا کرد…

بله، یکی آهنگ قدیمی‌اش بود که آن آقا می‌گفت ما این را تنظیم مجدد می‌کنیم و من هم در کنار شما چند بیت را بخوانم. قطعاتی هم خواند، اما ما از دنبال مجوز رفتن خسته شده بودیم. با خودمان گفتیم همین‌جا زندگی می‌کنیم و اگر حبیب خواست کارش را ادامه می‌دهد، آهنگ می‌خواند و آهنگ‌ها را هم در اینترنت منتشر می‌کنیم.

حبیب حاضر بود با یک سیب‌زمینی روزگار بگذراند، اما کسی از اوضاعش مطلع نباشد. او بسیار علو طبع داشت. طوری هم حرف می‌زد که من به‌عنوان همسرش گاهی فکر می‌کردم نکند گنجی چیزی دارد. کسانی که او را از نزدیک می‌شناختند، می‌دانستند و این علو طبع او را کاملا حس می‌کردند، به همین دلیل هم بود که خودش هیچ وقت به ارشاد نرفت، چون می‌ترسید کسی با او بلند حرف بزند.

حالا من نمی‌دانم ارشاد چطور این مجوز را صادر کرده است و مثالش خیلی واضح و شفاف است. فرض کنید کسی از دنیا می‌رود، او ١٠ تومان اگر داشته باشد، مگر نباید همه ورثه بروند و امضا بدهند برایش! من نمی‌دانم ارشاد با چه قانونی و با چه استدلالی این مجوز را صادر کرده است. شوهر من رفته ولی ما که هنوز هستیم. من همه زندگی‌ام، همه امیدم حبیب بوده که رفته است. من چشم طمع مالی به این قطعه‌ای که مجوز دادند، ندارم اما ارشاد نباید مجوز صادر می‌کرد.

  • الان این مجوزی که صادر شده است از شماها (شما و محمد) هیچ اجازه‌ای نگرفته‌اند؟

اصلا ما خبر نداشتیم.

  • البته طبیعی است که تمام حقوق قانونی، مادی و معنوی این اثر به ورثه می‌رسیده، درباره هیچ‌کدام از این موضوعات با شما صحبت نشده است؟

خیر، به هیچ‌عنوان. من نمی‌دانم با چه چیزی این مجوز صادر شده است، حتی به همان اثر هم پایبند نمانده و صدای حبیب را با آهنگی که خودش خوانده ترکیب کرده است. این اهانت است به حبیب. اگر قرار بود مجوز بدهند، باید تا زمانی که خودش بود می‌دادند، وقتی او رفته حتی به من هم نباید مجوز بدهند.

  • و تازه اگر هم مجوزی صادر می‌شود، باید تمام حقوق مادی و معنوی‌اش رعایت شود.

بله، دقیقا. تازه آن هم نه به فردی که گلوله آخر را به حبیب شلیک کرد. حبیب این اواخر مانند نخ ساییده‌شده بود. این اواخر مدتی تمام آنچه مربوط به ما بود، بر دوش محمد بود. خدا خیرش دهد، دعای خیر پدر و مادر همراهش بود.

حبیب
حبیب
  • ماجرای شلیک تیر آخر چیست؟

تقریبا یک‌ماه مانده به مرگ حبیب، محمد تماس گرفت و گفت نگذار پدر سراغ اینترنت برود، چون آن آقا {آقازاده‌ای به نام س.ز؟؟؟}  نشسته و پشت‌سر پدر حرف‌هایی زده که اگر بشنود، به‌هم‌می‌ریزد، چون حبیب شکننده شده بود. من هم همین را به حبیب گفتم که مبادا نگاه کنی. متاسفانه یکی از آشنایان از تهران تماس گرفت و ماجرا را گفت. حبیب می‌گفت من نمی‌خواهم بشنوم و او باز داشت توضیح می‌داد. متاسفانه از این به بعد بود که دیگر او ساکت ساکت شده بود و … حالا ارشاد به همین آدم مجوز کار با صدای حبیب را داده است.

  • حبیب آن‌طور که شنیدم قطعات مذهبی هم اجرا کرده است؟

بله، آن زمان که آمریکا بودیم، رفت لبنان و در شهر بیروت برای شهدا خواند. یک قطعه برای امام علی (ع) و یک قطعه هم برای امام حسین(ع) قبل از انقلاب خوانده است.

  • قطعه «نفسم گرفت از این شهر در این حصار بکشن/ در این حصار جادویی انتظار بشکن» هم ظاهرا برای امام زمان(عج) است؟

بله، همین‌طور است. حبیب آدم مذهبی‌ای بود. او یکی از افتخاراتش این بود که پسرش مکبّر مسجد در لس‌آنجلس بود و اذان می‌گوید، اگر سراغ مسلم را بگیرد من می‌گویم او بود.

منبع:روزنامه شهروند شماره ۱۳۵۹

ممکن است شما دوست داشته باشید
1 نظر
  1. مهرسازان می گوید

    خدا رحمتش کنه وقتی که زنده بود کسی به یادش نبود

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

95 − = 93