سعدی دوست دارد کجا بایستد | کاووس حسنلی

مقاله ای از دکتر کاووس حسنلی

دکتر کاووس حسنلی استاد دانشگاه شیراز و حافظ شناس مشهور و سعدی پژوه بزرگ معاصر در شماره ۳و ۴ فصلنامه ی سرزمین هنر مقاله ای خواندی ارائه داده است با نام سعدی دوست دارد کجا بایستد؟ در زیر بخشهایی از این مقاله را ملاحظه می کنید و متن کامل آن را در صفحات  تا  شماره جدید فصلنامه سرزمین هنر خواهید خواند.

سعدی دوست دارد کجا بایستد

کاووس حسنلی

بسیاری از کسانی که در دوره های گوناگون تاریخی، نظام های سیاسی یا رفتار حاکمان را با مردم نپسندیده و از آن ناخشنود بوده اند، در یکی از این سه گروه جای می گیرند:

۱. کسانی که برای خود رسالتی خطیر قائل بوده اند و برای براندازی فرمانروایان حاکم، به مبارزه با نظام سیاسی پرداخته اند.

۲. گروهی که به هر دلیل به مبارزه، خشونت و جنگ گرایش نداشته و با ناخرسندی از شرایط موجود و با فاصله گیری از حکومت، به گوشه ی عزلت خزیده و در کناره زیسته اند.

شاید این محتوا را نیز دوست داشته باشید

۳. گروهی که نه قهر سیاسی و کناره گیری و عزلت نشینی را پسندیده اند و نه مبارزه ی مسلحانه را مناسب دیده اند؛ بلکه برای اصلاح نظام سیاسی و رفتار فرمانروایان، به ارکان قدرت نزدیک شده و از درون خودِ نظام، به اصلاح آن پرداخته اند.

نقش هر کدام از این سه گروه در تاریخ ایران

تاریخ سیاسی-اجتماعی ایران نشان می دهد که در اصلاح امور و بهبودِ وضعِ مردم، بود و نبودِ گروه دوم (گوشه نشینان منفعل) چندان تفاوتی نداشته است. روش گروه نخست، یعنی جنگ و مبارزه نیز همیشه کارآمد نبوده و حتا گاهی بر وخامت اوضاع نیز افزوده است. کنشگران این گروه با پذیرشِ خطرات گوناگون مبارزه، در واقع با جان خود بازی می¬کنند تا شرایط را به سود آن چه می خواهند تغییر دهند.

گروه سوم کسانی اند که در میانه ی این دو گروه جای می گیرند؛ نه آن گونه بدبین و مخالفاند که دشمنانه در مقابل حکومت بایستند و به مبارزه و خشونت برخیزند و نه آن¬گونه ناخرسند و ناامیدند که مأیوسانه به گوشه ی عزلت بخزند. بررسی تاریخی نشان می دهد که جامعه ی ما در طول تاریخ خود – بسته به شرایط زمانی- به هر دو گروه اول و سوم نیاز داشته است. البته در کنار این سه گروه، نقش برخی از دولتمردان، مشاوران و وزیران لایق ایرانی را در دستگاهِ قدرت برخی سلسله های پادشاهی، نیز نباید از یاد برد.سعدی شیرازی از اندیشه ورزان خردمندی ست که می¬تواند در گروه سوم از گروه¬های سه¬گانه¬ی یادشده قرار گیرد.

برخی هشدارهای آشکار و شجاعانه¬ی او نشان می¬دهد که از برخی رفتارهای فرمانروایان ناخشنود و ناخرسند است. اما این ناخشنودی و نارضایتی آن¬گونه نیست که او را از کارکردِ نصیحت¬ها و هشدارهای خود ناامید کند. از همین¬رو برای خود نقشی اصلاح¬گرانه قائل است و در همین جایگاه میانه، به¬گونه¬ای گسترده و فراگیر، پیشنهادها و هشدارهای خود را به فرمانروایان حاکم باز می¬گوید. سعدی انقلابی نیست؛ اما بر گردن خود مسوولیتی احساس می¬کند که باید از درون حاکمیت به اصلاح آن بپردازد. «حکمت چاره¬ساز سعدی» او را به این انگاره رسانده است که این شیوه بهتر پاسخ می دهد.

متن کامل این مقاله را در   فصلنامه سرزمین هنر   بخوانید

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

+ 15 = 17