چطور میلیونها دنبال کننده تتلو را با افکار سخیفش دنبال می کنند

محمد آقازاده

چطور میلیونها دنبال کننده تتلو را با افکار سخیفش دنبال می کنند |محمد آقازاده | نقد فرهنگی|  سعی می کنم ریشه های تاریخی این مشکل را واکاوی کنم ،اوایل دهه شصت یادداشتی در روزنامه کیهان نوشتم که در آن نسبت به آینده تربیتی کودکان و نوجوانان هشدار دادم ، آن روزها رسم نبود اسم نویسنده جاپ شود و بیشتر مطالب بدون نام جاپ می شد، یک نوع تنگ نظری اعلام نشده ، بجای اسم من عنوان الف بزرگوار گذاشتند ، این عنوان بیشتر لو دهنده بود تا گویای یک نام حقیقی باشد.

همین تنگ نظری جوهر زمانه و لاجرم نوشته مرا  آشکار می کند ، در این یادداشت سعی کردم پیامدهای تناقض بین شیوه تربیتی مدارس و خانواده را شرح دهم. گفتم خانواده پایگاه عاطفی کودکان و مدارس جایگاه اجتماعی شدن آنهاست ، اگر بین آنها تناقض باشد کودک و نوحوان مجبورند یکی از آنها را انتخاب کنند.

اگر خانواده را انتخاب کند از اجتماعی شدن باز می ماند و اگر مدرسه را برگزیند عاطفه شان کمرنگ و به ناچار خشن می شوند ، در این یادداشت پیش بینی کردم در نهایت آنها هر دو را رها و راه سوم که حتما بی عرفی و بی قانونی است را بر خواهند گزید.

ذهن بیمار تتلو و لذت طلبی هار

مدارس همچنان به راه خود ادامه می دهند و با آمدن جهان مجازی بجای مدارس و خانواده ها الگوی کودکان و نوجوانان شدند و این یک نوع بی رحمی همراه با گریز از همه قواعد اجتماعی را در آنها نهادینه کرد، تتلو ذهن یله ای دارد و به هیچ قاعده یی جز لذت طلبی هار تن نمی دهد و میلیونها نوجوان و جوان همین سبک زندگی را می طلبند و متاسفانه نهادهای مسئول بجای حل مدبرانه مشکل با سخت گیری بیشتر این طرز تفکر را در آنها نهادینه تر می کنند.

شاید باور نکردنی باشد این گروه از نوجوانان توانستند سبک زندگی پدر و مادر و بزرگترهایشان را تغییر دهند و مثل خود سازند، اتفاقی که در خفا در بین برخی خانواده مقامات رخ داد و فساد گسترده را بر انگیخت، به همین دلیل تتلو نشانه یک بیماری است و نه خود آن ، تا بیماری درمان نشود نشانه ها مدام افزایش می یابند حتی یکی شان حذف شود ،در این مورد بیشتر می نویسم.

حرمسرا در دوران کرونا

“تتلو” درحالی که لذت جنسی بخاطر کرونا ویروس به مخاطره افتاده است و هر معاشقه خطر مرگ و بیماری را در بر دارد خواهان تشکیل حرمسرا شده است و این نشان می دهد میل نهایی اش مرگی است که در نقاب میل افسار گسخته خود را پیچیده است.

او وقیحانه می گوید چون بسیاری از دختران جوان آرزوی همخوابگی با او را دارند او می خواهد آرزو آنها را برآورد کند ، البته او دروغ نمی گوید ، ولی این آرزومندی نشانه بیماری خودآزاری دگر آزارنده است ، یعنی ترکیبی از سادیسم و مازوخیسم در دو طرف ماجرا.

کژتابی یک میل خوفناک

شاید این محتوا را نیز دوست داشته باشید

رشد این تمایلات نشانه رشد فاشیسم در اعماق جامعه است ، نوعی تمایل خشونت آمیز برای رها شدن از قید و بندهای است که جامعه برای بقای خود می طلبد ، به قول «فروید» هر تمدنی سرکوبگر است و وقتی معنای غایی زندگی از دست می رود و همه ارزشها در جنگال سرمایه و سوداگری بی ارزش می شوند، شهوت چهره خصمانه خود را نشان می دهد و خصلت ویرانگرش را در انسان بیدار می کند ، کژتابی یک میل خوفناک.

پازولینی در فیلم “سالو” تصویری از شور شهوت که شکل دهشت به خود می گیرد ارائه می دهد که هر حدی از شهوت رانی چون لذتی را بر نمی انگیزد، بی پروایی بیشتری را می طلبد و آنی که آزار می دهد و آنکه آزار می بینند هرگز به ارگاسم نمی رسند.

چون لذت غایی متعلق به خیال است و در واقعیت تنها رهایی از فشار جسمانی یک غریزه ممکن است و در ساختار روابط سلطه خیال می میرد و میل رها شده تتلو مرگ تخیل در او را نشان می دهد که می خواهد در واقعیت به آنچه برسد که در خیال از دست داده است.

غیاب خیال، مقدمه خشونت فردی فاشیسم

غیاب خیال مقدمه بر آمدن خشونت فردی فاشیسم در روابط اجتماعی است که به صورت ذاتی که تمایل به عینیت خام و سلطه جو دارد و دختران هم تمایل دارند از خود قربانی سازند ، خودقربانی سازی نشانه بدی است که باید مورد توجه قرار بگیرد ،خشونت علیه خود می تواند مقدمه انفجار بی رحمی ناگهانی در جامعه علیه دیگران شود، این بحث ادامه دارد.

“تتلو” علیه همه عرفها و عادتها می ستیزد ولی این شورش در نهایت بقای وضع موجود را نشانه رفته است، رفتار او هرج و مرج طلبانه است و در ظاهر می خواهد علیه امر ساختمند شورش کند ولی به طور طبیعی متعلق به آن است و کارکردی جز بقا آن ندارد ، تتلو در دوره های درون ساختار عمل کرد ولی اکنون که بیرون آن ایستاده نقشی جز حفاظت از آن ندارد ، معلوم نیست این امر آگاهانه انجام می شود و یا ناآگاهانه ، ولی کارکردی جز آن ندارد ، دلیل اش را می نویسم.

بحران کرونا و شکاف طبقاتی

بحران کرونا شکاف طبقاتی و بی دفاعی بخش بزرگی از مردم را در برابر مخارج کمرشکن حاصل از کاهش معنادار دستمزدها ، بی ثبات سازی مشاغل و پروژه فقیرسازی را به نمایش گذاشت و دولت هم به دلایل روشن حاضر نیست نه این فرایند را متوقف کند و نه در کوتاه مدت بخشی از دارایی های تملک شده را به صورت موقت در اختیار مردم قرار بدهد.

به همین دلیل ممکن است تاب پذیری توده ها به پایان برسد ، وقتی راه حل درست به کار گرفته نمی شود باید از پروزه حواس پرت سازی استفاده کرد و ماجرای تتلو یکی از این پروزه هاست ، البته این اتفاق یک پروژه کوتاه مدت در دل یک برنامه بلند مدت است که به صورت اضطراری شدت یافته است.

غارتگران می دانند بدون پول شویی در فوتبال ،سرگرمی ها ،سینما و هنر ، رواج خوش باشی نمی توان وضعیتی را حفظ کرد که حفظ نشدنی است ، می شود در کوتاه مدت انرژی روانی را تخلیه کرد و میدان داد میلیونها نوجوان و جوان انرژی هیحانی شان را بدون خطر بیرونی کنند.

ممکن است تتلو اینقدر پیچیده نباشد ولی کسانی می توانند اطراف او را بگیرند و او را به بازی دلخواه وادارند ، ولی واقعیت نشان داد این بازی هم آن تاثیر لازم را ندارد ول در فضای کرونایی معیشت آنچنان حواس ها را به خود مشغول کرده که هیچ پروژه حواس پرت کنی جواب نمی دهد؛ ولی همانطور که قبلاً گفتم باید حواس مان به روانشناسی اجتماعی باشد که به او میدان داد و می تواند در آینده به کسی فرصت دهد که بلد است جگونه از آن استفاده کاملی بکند.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

95 − = 88