ترانه ای با صدای عبدالوهاب شهیدی و خاطراتی از مشروطیت
۱
دختر: راست میگن هر کی یه ستاره داره؟
پسر:فقط چیزایی که به هیچکی نمیتونه تعلق داشته باشه عادلانه تقسیم میکنن.
گلدان نوشته ی بهمن فرسی
۲
روزی میرسد
که باید زیر خودمان
یک خط سیاه بکشیم
و حسابکتاب کنیم.
لحظههایی که میشد شاد باشیم.
لحظههایی که میشد زیبا باشیم.
لحظههایی که میشد بینظیر باشیم.
بارها و بارها
کوهها و درختها و رودخانههایی را ملاقات کردیم
[یعنی حالا کجا هستند؟ اصلا زندهاند؟]
جمع همهی اینها میشود آیندهای طلایی
که قبلاً زندگیاش کردهایم.
زنی که دوستش داشتیم
به اضافهی همان زن
که دوستمان نداشت
میشود صفر.
حاصل یکچهارم زندگی که به تحصیل گذشت
میشود میلیونها کلمهی پوشالی
که حالا از سکه افتادهاند.
و نهایتاً یک تقدیر
به اضافهی یک تقدیر دیگر [این یکی از کجا آمد؟]
میشود دو.[یکی را مینویسیم و یکی را نگه میداریم
کسی چه میداند، شاید دنیای دیگری هم در کار باشد].
شعر : مارین_سورسکو
ترجمه : سینا_کمال_آبادی
۳
چهاردهم مرداد مصادف بود با صدور فرمان مشروطیت . این هم دستخط این فرمان که در کانال روزنامه ایران منتشر شد .
فرمان مشروطه به خط و انشای قوام السلطنه و امضای مظفرالدین شاه در چهاردهم مرداد ۱۲۸۵
به همین مناسبت پی دی اف گفتگویی تقدیم می شود با دکتر داریوش رحمانیان در ماهنامه نسیم بیداری مربوط به سال نود . در این گفتگو مشروطه پروژه ای ناتمام تلقی شده است و نه پروژه ای شکست خورده
۴
یکی از مباحث مهم در جامعه شناسی ایران بحث دوران گذار به سوی مدرنیته است . مقاله دکتر ابراهیم توفیق با نام ?جامعه دوران گذار و گفتمان پسا استعماری (تاملی در بحران علوم اجتماعی در ایران) مقاله ی قابل توجهی است . در این نوشتار، براساس تفسیرى نظرورزانه از بحران علوم اجتماعى در ایران به پرسش از این مسئله مىپردازیم که آیا رویکرد نظرى پسااستعمارى مىتواند، اگرنه در رفع، لااقل در طرح پروبلماتیک این بحران یارىرسان باشد؟ بحران علوم اجتماعى از جنس شناخت شناسانه است و در غلبه بىچون چراى پارادایم مدرنیزاسیون تجلى مىیابد. تداوم و غلبه این پارادایم بر علوم اجتماعى، در شرایط تکوین و تطور آن بهمثابه زائدهاى از صورتبندىهاى گفتمانى حاکم در دوران معاصر (گفتمان مشروطه و گفتمان دینى)، پىجویى مىشود. این صورتبندىهاى گفتمانى ناظر بر فرآیندهاى دولت و ملتسازى، اصل درونىسازى یا وارونهسازى گفتمان شرقشناسى هستند و نظام دانش اجتماعىاى را امکانپذیر مىسازند که تاریخهاى متکثر تجربه مدرنیته ما را در دستگاه مفهومى دوگانه خود به رؤیارویى سنت و تجدد فرو مىکاهد و بدینگونه دریافت یا فهمناپذیر مىکند. در بخش پایانى نوشتار، به شرح مدخلگونه رویکرد نظرى پسااستعمارى (شرایط تاریخى شکلگیرى، مبانى فلسفى و روششناختى و مفاهیم اساسى آن) مىپردازیم. این مقاله در کانال جامعه شناسی منتشر شده است .
جامعه_دوران_گذار_و_گفتمان_پسا_است
۵
نوجوان بودم که بعد از دیدن فیلم سینمایی بینوایان در چند ورژن مختلف و البته سریال تلویزیونی اش ، تازه اصل کتاب را که ترجمه ی مستعان بود دیدم . کتاب حجیم دو جلدی که در واقع چند کتاب در یک کتاب بود . ماریوس ، فانتین و حتی گاوروش ماجراهایی دارند که هر کدام به صورت مستقل قابل توجه است . یادم نیست چقدر صبر کردم و پول جمع کردم تا این کتاب را بخرم . چند وقت پیش هم که نسخه ی پی دی اف کتاب را دیدم باز همان حس و حال نوجوانی تداعی شد . کتاب وجه ارزشمند دیگری هم دارد و آن تحقیق مفصل ابتدای آن درباره ی ویکتور هوگو است .
۶
در خبرها از بیماری استاد عبدالوهاب شهیدی گفته بودند . با امید سلامتی ایشان شما را به صدای این استاد آواز مهمان میکنیم
۷
اومد چند ضربه به شیشه ماشین زد…
با دست اشاره کردم بره پی کارش…
یک دفعه نگاهم به قیافه اش افتاد…
پسری با موهایِ فرفری و قیافه ای با مزه !
نا خود آگاه خنده ام گرفت…
گفت : ” عمو جون پسر داری ؟ بیا واسش بادکنک بگیر . خیلی خوشحال میشه بخدا . هیچی مثل شاد کردن دل بچه نیست ! ”
اینو با بغض گفت… دو تا خریدم . یکی رو دادم به خودش.
گفتم :” بیا اینم واسه خودت. تو هم بازی کن … ”
گفت : ” عمو دستت درد نکنه . بادکنک زیاد دارم . من بابا ندارم ! ”
چراغ سبز شد ، در راه بادکنک را باد کردم و ترکیدم!