وضعیتی استثنایی به نام تعلیق آیین | نگاهی متفاوت به موضوع کرونا

نعمت الله فاضلی

کرونا در آستانه سال ۱۳۹۹ هجری شمسی آشناترین نام در ایران، و بهتر بگوییم در جهان بوده است. نامی که با ترس و وحشت حوزه ی سلامت و بهداشت عمومی را مورد حمله قرار داده است.در تحلیل وضع به وجود آمده بعد از شیوع این بیماری مقالات زیادی نوشته شده است اما آنچه خواهید خواند نوشته ای است از دکتر «نعمت الله فاضلی» جامعه شناس، که در فضای مجازی منتشر شده است و به جهت نگاه متفاوت آن بدون هیچ قضاوتی بازنشر می شود

وضعیتی استثنایی به نام تعلیق آیین | نگاهی متفاوت به موضوع کرونا از نعمت الله فاضلی

کرونا در ایران ابتدا برگزاری نماز جمعه و جماعت را تعطیل کرد، سپس زیارتگاره‌ها، مساجد و برگزاری آئین‌های مذهبی جمعی را به تعلیق درآورد. کم‌کم برگزاری آئین‌ها و تشریفات اجتماعی و خانوادگی مانند جشن‌ها و عروسی‌ها، و در نهایت برگزاری جشنواره‌ها و آئین‌های ورزشی و فرهنگی و هنری را ناممکن ساخت. تازه‌ترین اقدام مناسکی کرونا جلوگیری از برگزاری جشن نوروز است، آئینی که برای هزاران سال مهمترین آئین مشترک ملی میان همه اقوام، زبان‌ها، دین‌ها و گروه‌های ساکن در این سرزمین بوده است. کرونا در این زمینه بدون تبعیض و بدون در نظر گرفتن سیاست، تمام آئین‌های سنتی، مدرن، پست‌مدرن، و آئین‌های ملی، مذهبی، محلی و خانوادگی را یک‌جا معلق کرده است.

جامعه ایران طی دوره پساانقلاب به «جامعه‌ای مناسکی» تبدیل شده و در چهل سال اخیر با موقعیت تورم مناسکی روبرو بوده است. نظام سیاسی برای مدرن‌زدایی کردن جامعه، تلاش کرده است تا هم به احیای آئین‌های دینی گذشته بپردازد و هم انبوهی از آئین‌های نوظهور خلق کرده و رواج داده است

فرهنگ در معنای انسان‌شناسانه‌اش، شیوه زندگی است که میان گروه یا ملتی مشترک است. زبان، دانش و آئین، سه رکن اصلی این فرهنگ مشترک هستند. کرونا وضعیتی استثنایی از حیث فرهنگی در ایران ایجاد کرده و آئین را به تعلیق درآورده است. در این وضعیت، زندگی چکونه ممکن می‌شود؟

نوروز و آیین
آیین نوروز
شاید این محتوا را نیز دوست داشته باشید

جامعه و انسان ایرانی هرگز گمان نمی‌کرد که ممکن است روزی یا لحظه‌ای برسد که ماشین مناسک جمعی چنین ناگهان متوقف شود. جامعه ایرانی گاه که نوروز با عاشورا همزمان می‌شد، برگزاری نوروز را متوقف می‌کرد، اما درگیر برگزاری مناسک عاشورایی بود. در زمان‌های جنگ یا زلزله، برگزاری برخی جشن‌های شاد محدود شده یا معلق می‌شد، اما آئین‌های خانوادگی و سوگواری‌های جمعی رونق داشت. اکنون ما همه در حال زیستن تجربه‌ای منحصر به فرد در تمام چند هزار سال تاریخ ایران هستیم.

انسان‌شناسان نشان داده‌اند که مناسک برای جامعه انسانی کارکردها و عملکردهای مادی و معنوی گسترده‌ای دارد. آئین‌ها حکم چسب اجتماعی را دارند که افراد هر جامعه یا گروه‌ها را به هم می‌چسبانند. همچنین آیین‌ ها، راه و رسم ارتباط اجتماعی میان مردم هستند. مردم از طریق آئین‌ها انرژی عاطفی و شور جمعی را خلق می‌کنند. بدون آیین‌ ها جامعه فاقد تبلور عینی است.

ما از طریق آئین‌ها زندگی را معنادار و تفسیر می‌کنیم. آئین‌ها راهبرد جمعی برای مبادله‌های اجتماعی و فرهنگی هستند. ما بدون آئین‌ها نمی‌توانیم وجدان و شعور جمعی را تجربه کنیم. هویت‌های جمعی و گروهی بدون برگزاری آئین‌ها نمی‌توانند هستی واقعی‌شان را تحقق بخشند. نظام‌های سیاسی از طریق آئین‌هاست که سامان سیاسی را ممکن می‌سازند. اینها و بسیاری عملکردها و کارکردهای دیگر، چیزهایی است که زندگی سیاسی و اجتماعی و فرهنگی جوامع انسانی را تضمین و تولید و بازتولید می‌کنند.

برای جوامع توسعه‌یافته غربی که نظم و سامان سیاسی و اجتماعی آنها از طریق نظم مدرن و در چارچوب نهادهای مدنی، احزاب، قانون و سازوکارهای بوروکراتیک، انجام می‌شود، به تعلیق درآمدن آئین‌های جمعی اگرچه پیامدهایی دارد اما این پیامدها کاملا متمایز از معلق شدن آیینی در «جامعه‌ی مناسکی» مانند ایران است.

آیین ها
آیین راهپیمائی اربعین- مهدی دهقان

جامعه ایران طی دوره پساانقلاب به «جامعه‌ای مناسکی» تبدیل شده و در چهل سال اخیر با موقعیت تورم مناسکی روبرو بوده است. نظام سیاسی برای مدرن‌زدایی کردن جامعه، تلاش کرده است تا هم به احیای آئین‌های دینی گذشته بپردازد و هم انبوهی از آئین‌های نوظهور خلق کرده و رواج داده است. جامعه مصرفی نیز متأثر از فرایندهای جهانی شدن، مجموعه‌ای آیین‌ های جدید و جهانی مانند جشن تولد، جشن ولنتاین، جشنواره‌های ورزشی و هنری را در ایران گسترش داده است. ایران، اکنون سرزمین و کلکسیون همه آئین‌ها شده است.

حالا که کرونا‌، مناسک جمعی و به‌تبع آن، کارکردهایش را معلق کرده، جامعه ایران چگونه می‌تواند این «وضعیت استثنایی» را تجربه کند؟ انسان ایرانی بدون تجربه کردن مناسک و آئین‌های جمعی، زندگی و هویت خود را چگونه معنا می‌کند؟ به تعلیق درآمدن مناسک جمعی، چه تأثیری بر معنا و عملکرد این آئین‌ها در ذهنیت جمعی انسان ایرانی می‌گذارد؟ در فقدان این مناسک و آئین‌ها، چه چیزی جایگزین آنها شده است؟ انسان ایرانی در «موقعیت تعلیق مناسکی»، نیازهای اجتماعی و فرهنگی‌اش (نیازهایی که مناسک جمعی برآورده می‌کردند) را چگونه پاسخ می‌دهد؟ این‌ها و بسیاری پرسش‌های دیگر اکنون در برابر ماست.

قطعاً در صورت تداوم این وضعیت برای مدت طولانی، جامعه ایران بحران عظیمی را تجربه خواهد کرد. باید منتظر ماند و دید چه پیش خواهد آمد. اکنون ذهنیت جمعی با این باور آرامش یافته است که بزودی این وضعیت پایان می‌یابد و ما دوباره به جامعه مناسکی باز می‌گردیم و کاستی‌های مناسکی روزهای اخیر را هم جبران کرده و قضای آنها را به جا می‌آوریم. همچنین در موقعیت فعلی، رسانه‌ها و فضای مجازی، جایگزین مناسک جمعی شده‌اند. رسانه‌ها و فضای مجازی تا این لحظه برخی نیازهای ارتباطی و فراغتی را تأمین کرده‌اند، اما قطعا اینها نمی‌توانند جای مناسک و آئین‌های جمعی را پر کنند.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

3 + 1 =