همدستی با شیخ الرئیس برای مرگ تدریجی

نقد و بررسی کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی نوشته عطیه عطار زاده

کتاب “راهنمای مردن با گیاهان دارویی” نوشته‌ عطیه عطارزاده داستان زندگی مادر و دختری است که جهان دو نفره منحصر به خود را می آفرینند.

کتاب "راهنمای مردن با گیاهان دارویی” نوشته‌ عطیه عطارزاده که آثار قفسه قرمز نشر چشمه است در سال 1395 به چاپ رسید.
کتاب “راهنمای مردن با گیاهان دارویی” نوشته‌ عطیه عطارزاده که آثار قفسه قرمز نشر چشمه است در سال ۱۳۹۵ به چاپ رسید.
کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی اولین اثر داستانی عطیه عطارزاده است که پیش از این کتاب های شعر زخمی که از زمین به ارث می برید و اسب را در نیمه‌ی دیگرت برمان و کتاب ترجمه بازاندیشی سینمای مستند را منتشر کرده است.
عطیه عطار زاده در خانواده ای که غالبا پزشک هستند, متولد شده است و در رشته سینما تحصیل کرده است .

بنابر این می توان دریافت که شخصیت اصلی داستان راهنمای مردن با گیاهان دارویی به این علت تن بی چشم را به تصویر می کشد که اطلاعات نویسنده را در تصویر سازی سینمایی نشان دهد.

مادر و دختر داستان راهنمای مردن با گیاهان دارویی هر دو از عدم تعادل روحی رنج می برند. مادر به این علت که مورد خیانت همسر قرار گرفته دختر را خود خواسته نابینا نگه می دارد تا نتواند همچون پدرش دنیای او را ترک کند.

دختر که در سن کودکی نابینا شده است و از تعامل با همسالان و سایر جامعه دور نگه داشته است به خود آزاری مبتلاست.

” یکتا حقیقت آن دنیا خیانت است و حسرت تنها حسی که مثل خون در رگ‌ها جاری است.”

کودک نابینا  ناچار است جهان را دریچه ای که مادر برایش در نظر گرفته است ببیند.

دنیا برای کودک محصور به زیرزمینی است که کارخانه تولید داروی گیاهی است و کتابخانه ای که آثار دلخواه مادر در آن است. و کودک ناچار است از روی آنها درس بیاموزد و از لحاظ فیزیکی آن ها را حفظ کند در حالیکه جهان بیرون به سرعت در حال تغییر و دگرگونی است.

از عناوین هر فصل کتاب در می یابیم شخصیت اصلی- که نداشتن اسم خاصش نشان دهنده این است که من وجودی اش با شخصیت های کتابهای گوناگون در آمیخته شده است, و هویت فردی اش به واسطه آموزش محدود تکامل نیافته است –دانش پیشینیان در روحش عمیقا رخنه کرده است.

چون ارتباط محدودی با دانش جهانی دارد و همپای آن پیش نرفته است.
 نام بردن و خوانش کتابهای قدیم فارسی در کنار آثار معاصر جهان ,شاید نقدی است به ادبیات معاصر ایران و نویسنده تلویحا بیان داشته است که ادبیات معاصر ایران اگرچه لازم است راه خودش را پیدا کند اما باید به پای مشاهیر پیشین برسد.

مادر علایق, نظریات و تجارب خود را با لحنی دلسوزانه و ملایم به دختر تحمیل می کند و این تحمیل تا آن جایی موفق عمل می کند که از جهان بیرون فردی پا به دنیای درونی مادر و دختر نگذاشته است.

با ورود خاله اعظم – و رادیویی که نماد و نشانه عصر ارتباطات است- دختر با دنیای جدیدی آشنا می شود که برای ورود به آن بی قرار است.
این بی قراری برای کشف جهان و تمایل به اثبات فردیت تا آنجا پیش می رود که دختر چمدانی می بنند و پشت در اتاق می گذارد. میل به خروج از جهان کنونی اش درست برابر با ترس از خروج از این جهان است.
دختر به خواست مادر نابیناست و این نابینایی کنایه از این است که نسل پیشین برای در دست نگه داشتن قدرت نسل جدید را نا آگاه نگاه داشته اند و یادگیری آنها را محدود به آنچه خودشان صلاح دیده اند کرده اند.

 

زنان محوریت داستان زندگی تلخی را به واسطه مردان تجربه کرده اند. این زندگی تلخ تا آنجا پیش رفته است که مادر تصمیم می گیرد دنیایی کاملا زنانه بسازد و مردان حضور کمرنگی در زندگی مادر و دختر دارند.

اما این حضور کمرنگ باعث می شود تا دختر با جهانی مکمل و ناشناخته آشنا شود و از آنجا که هر چیز را با تصورات خود تطبیق می دهد از دو مردی که در جهان می شناسد در ذهنش کمک بگیرد. شیخ و سردار که به او می آموزند و راهنمایی اش می کنند.

دختر در انتظار آمد پدر و رویارویی با جهان واقعی است و از سویی خود را کاملا وابسته و مدیون به مادر می داند, او از علمی که از مادر آموخته است برعلیه مادر استفاده می کند و مرگ تدریجی او را رقم می زند.

” بو علی می گوید مرگ هایی هستند که ارام آرام اتفاق می افتند. روح می خواهد از بدن جدا شود و همین طور که به آهستگی می رود, بدن ضعیف و ضعیف تر می شود تا جایی که انقطاع کامل روح از جسد رخ بدهد.”
در کتاب اگرچه با مدام با ” تن ” مواجه هستیم, اما به سهولت در می یابیم آنچه تن را سالم نگه می دارد, همانا سلامت کامل روح است. زیراکه شخصیت اصلی پس از مومیایی کردن مادر – که نشانه احترام اجباری به پوسته و ظاهر عقاید پیشینیان است – خود را به مهمانی زالو ها دعوت می کند.

 

کتاب “راهنمای مردن با گیاهان دارویی” نوشته‌ عطیه عطارزاده که آثار قفسه قرمز نشر چشمه است که در سال ۱۳۹۵ به چاپ رسید.

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

65 + = 74