نقد فیلم کوتاه درون به کارگردانی تِریوُر سندز(Inside | Trevor sands)

آنچه می خوانید نقد کاربرمحترم سرکار خانم محبوبه کیایی بر فیلم کوتاه «درون» که ضمن تشکر از ایشان تقدیمتان می شود. شما نیز می توانید نقدها وتحلیهای خود را بر فیلمها و آثار و رویدادهای فرهنگی هنری برای انتشار به نشانی info@honarland.ir ارسال فرمایید.

نقد فیلم کوتاه درون (Inside | Trevor sands)

محبوبه کیائی*

 

شناسنامه  فیلم

نام فیلم:  درون(Inside)
کارگردان: Trevor Sands
ژانر: درام
زمان فیلم: ۵_دقیقه_و_۸_ثانیه
امتیاز فیلم درimdb از ۱۰۰ نمره ۷۵ می باشد

نمایش فیلم

 

نقد فیلم کوتاه درون

داستان فیلم کوتاه درون با پسر جوانی آغاز می شود که دچار یکی از بحث انگیزترین بیماری های روانی یعنی چند شخصیتی یا هویت تجزیه ای است با داشتن علائمی چون از هم پاشیدگی هشیاری حافظه و نداشتن هویت و درک محیط.

در این چندگانگی شخصیتی چند شخصیت مختلف کنترل رفتار خود را از زمانی به زمان دیگر در دست می گیرند. نکته مهم اینجاست که شخصیت غالب معمولاً نسبت به سایر شخصیت ها فراموشی دارد و از وجود آنها آگاه نیست زیرا این انتقال شخصیتی ناگهانی می باشد.صداهای ذهنی و گیج کننده ای که از دیگران می شنود.

 

از هم گسیختگی شخصیتی که یک فرایند ذهنی است که بر اثر آن ارتباط طبیعی میان افکار ،خاطرات، احساسات،حرکات و هویت فردی از میان می رود.

نکته مهم فیلم اختلال مسخ واقعیت یعنی همان ضعف حافظه و خارج شدن از دایره زمان است.از نظر فروید شخصیت از سه قسمت یا سه سطح تشکیل شده:

نهاد

من

من برتر

وجود «نهاد» برای حفظ وجود و سلامتی لازم است و این نهاد است که انسان را برای رفع احتیاج های اولیه زندگی از قبیل گرسنگی و تشنگی و جلو گیری از خطرها به فعالیت وامی دارد. نهاد مدام در حال جستجوی لذت و خوشبختی است.

«من» در واقع قسمتی از نهاد است.

«منِ برتر» یا همان وجدان اخلاقی قسمتی از من است که در برخورد با محدودیت ها و واقعیت های اجتماعی تغییر شکل پیدا می کند و توجهی به اصول و موازین اخلاقی ندارد.

شاید این محتوا را نیز دوست داشته باشید

در میان این سه شخصیت وظیفه «من» از همه دشوار تر است زیرا هم باید خواسته های نهاد و هم خواسته های «من برتر» را برآورده کند و بین آنها تعادل و هماهنگی ایجاد کند، و اگر خواسته های نهاد را برآورده نکند موجودیت فرد به خطر خواهد افتاد.

اگر من نتواند این تعامل را حل کند سلامت روانی شخص به خطر خواهد افتاد وظیفه ی من حل تعارض ها می باشد. کارگردان فیلم به شخصیت سازی در پسر جوان می پردازد این می تواند همان کهن الگوهای کارل گوستاو یونگ هم باشد همان شخصیت سازی که در ذهن من بیننده ایجاد شده اینجاست که به «منِ  فروید» یا همان «خودِ یونگ» می رسیم و کارگردان دارد با ذهن مخاطب یعنی من بیننده بازی می کند تا از نظر روانی به تکامل برسد.

فیلم کوتاه درون
فیلم کوتاه درون

شخصیت داستان بر اساس داستان فیلم در حال تغییر و تحول است و باید طی مسیر داستان و فکر نویسنده و کارگردان ، متحول شود. فیلم کوتاهی که روی یک موضوع شخصی تمرکز دارد و لایه های مختلفی را دنبال می کند و در آخر چاشنی و یک سوپرایز را برای بیننده و مخاطب در تنه ی داستان به همراه دارد.

پسر جوان در مکانی سفید که در ذهنش ساخته زندانی است. چرا سفید؟!

او در حال جمع کردن افکار پراکنده اش می باشد او که دچار چند گانگی شخصیت است و دراتاقی سفید که بازتاب تمام رنگ هاست زندانی می باشد. که درک بالایی از فضا را نشان می دهد و بعد به همراه دو شخصیت ذهنی خود یک سیاه پوست و یک سفید پوست برای سؤال و جواب با دکتر خود برده می شود.در راهرویی که او قدم می گذارد و برایش جنبه زندان را دارد همه چیز حکم بازجویی و زندانی بودن را دارد نه درمان .

همه شخصیت هایی که در ذهنش ساخته او را تا اتاق ملاقات همراهی می کنند.

نکته قابل توجه یک صدایی می گوید مرا هم به لیستت اضافه کن و بلا فاصله پسر با خود نام شخصیت های همراهش را تکرار می کند:جنیفر ، هدر، توماس،هریس،جویی و بو
او چندین هفته درگیر شخصیت سازی بوده  و برایش مهم نیست که هویت اصلی خودش همان «من» کدام است؟ او فقط می خواهد از زندانی که برای خودش ساخته آزاد شود.
تمام مدت فیلم او دارد به خوبی با ذهنِ من مخاطب بازی می کند و تمرین می کند که در جلسه ارزیابی خود ذهنش را متمرکز کرده به سؤالات پاسخ درست بدهد و از طرف پزشک تایید شده و به آزادی برسد.چون اعتقاد دارد که هرکس برای دولت کار می کند از افکار او بی اطلاع نیست و بر خلاف میلش او اینجا زندانی است.این بار در افکارش خودش را جان جیکوب معرفی می کند .

فیلم کوتاه درون
فیلم کوتاه درون

نکته:  همان صدایی که اول فیلم گفت «مرا هم به لیستت اضافه کن»

صداهایی که پسر جوان از شخصیت هایش می شنود افکارش را از هم می پاشد آنقدر تمرکز ندارد که به یاد بیاورد که شخصیت اصلیش کیست دکتر ساختگی ذهنش همه را با فریاد وادار به سکوت می کند و به همه ی شخصیت ها می گوید برای رهایی از این زندان نیاز به همکاری همه می باشد.

دو ثانیه سکوت و در ادامه همان تحول و تمرکز پسر جوان برای بازگشت به خود یعنی (دن یا دانیل)، و خیلی خوشحال است که افکارش را متمرکز کرده و شخصیتی را که مدت ها از آن دور بوده را بدست آورده است.

دکتر یا شخصیت دوم واقعی فیلم وارد می شود او در حال نوشیدن چیزی است مثل یک انسان عادی می نشیند خودنویسش را از جیب کتش در می آورد و پرونده دانیل را باز کرده به دانیل سلام می کند و برای ارزیابی جلسه آینده از او چند سوال می پرسد.

امروز حالت چطور بود ؟

دانیل که تمام مدت فیلم که برای من مخاطف فقط پنج دقیقه و هشت ثانیه می باشد در حال تمرکز برای پاسخگویی به سوالات دکتر می باشد.به همرا دکتر ساختگی ذهن خود که در حال همکاری و کمک به او می باشد با اعتماد به نفس کامل و تمرکزی بالا می گوید ( من خیلی خوبم ) جوابی قانع کننده تا دچار شک و سوءضن نشویم.یعنی همان گفته یونگ جایگاهی از تحلیل رفتار یک انسان قابل تغییر برای رسیدن به سلامت روان؛ همان نقابی که ما هم در زندگی روزمره به صورت می زنیم و بازی منحصر به فردی از خود ارائه می دهیم.

 

*محبوبه_کیائی(کارشناس ارشد پژوهش هنر-۱۳۹۶ خورشیدی)

نقد فیلم کوتاه درون ساخته تریور سندز

تابستان ۱۳۹۶ خورشیدی

ممکن است شما دوست داشته باشید
3 نظرات
  1. کیانوش کیارس می گوید

    تشکر از نقد خوب و ارسال فیلم کوتاه زیبا ،تحلیلی منسجم و فیلمی تاثیر گذار

    1. هنرلند می گوید

      ما هم از توجه شما سپاسگزاریم

  2. سعید می گوید

    نقد درون رو من بارها خوندم هربار جذابتر از بار قبل
    مطالب پرباری بود
    تشکر از شما و وبسایت خوبتون

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

− 8 = 1